به گزارش سرویس نقد رسانه پایگاه 598 به نقل از سینما پرس، شب گذشته، پردیس کوروش بالاخره به «استراحت مطلق» رفت و از آخرین شاهکار نیمچه سینمایی کارگردان هیچ سینمای ایران رونمایی نمود؛ کارگردان همیشه معترض پنجاه و دویی که امروزه به صراحت بیان میکند سینما به فیلم من نیاز دارد؛ کارگردانی که بالاخره موفق شد تا به آرزوی زنانه سازی نایل آمده و يك فيلم زنانه و فمینیستی را با ادبیات مخصوص خود بسازد و اکران آن را در هشتم مارس ۲۰۱۵ میلادی یعنی دقیقا در روز جهانی زن به عنوان سالروز پایه گذاری شده توسط جنبش های فمینیستی، در پایتخت ایران اسلامی آغاز نماید.
در این میان غیر از توجه و بررسی ایرادات متعدد فنی و فرمیک فیلم استراحت مطلق و برتری سایه ی ادبیات کثیف و رذیله های دیالوگی عادی موجود در عموم تولیدات این کارگردان منورالفکر، شاید بیش از هر چیز فضای تیره و سیاهی مطلق این اثر را بتوان به نوعی تغییر رویه کاهانی در فضای جدید دانست؛ تغییر رویه ای که نه در قالب ترسیم و ارایه ی متُد جدید از حضور و تصویرگری از اروتیک فارسی در سینمای ایران و نه با ترسیم سکس آشکار در قالب پا مالی و ماساژ و ... و حتی لخت شدن و دست توی ناف کردن بازیگر معلوم الحالی همچون عطاران در مقابل همسر قانونی خود در مقابل دوربین و نه در دیالوگهای جنسی و ... و نه در هیچ از موضوعات سطحی این دستی فیلم، عمق آن آشکار نمیشود؛ بلکه ؛ تغییر رویه ای که تنها در نوع انعکاس سیاهی مطلق این اثر بر پرده ی نقره قابل ارزیابی بوده و بیننده را به تذکر بر اسب حیوان نجیبی است وا داشته و به نوعی خاص سورپرایز می نماید.
سخن در باب استراحت مطلق بسیار است، نه از آن جهت که فیلم بار عمیق مفهومی دارد و یا توانسته منویات اجتماعی خود را به گونه ای زیر پوستی ابراز دارد (که مطلقا این گونه نیست و اصولا تصور تولید آثاری عمیق و شکافنده اجتماعی با مختصات کارگردانی چون کاهانی همخوانی ندارد)؛ بلکه سخن در باب این قیلم بسیار است به آن جهت که اثری چنین سیاه و مایوس کننده چگونه در حاکمیت مدیران مدبری که جیغ بنفش امید ایشان گوش فلک را پُر نموده تولید شده و این اثر که حتی صدای هیات انتخاب جشنواره سی و سوم را هم در آورد و به طور کل از این دوره از جشنواره حذف شد، چگونه در فهرست نور چشمی های نوروز ۱۳۹۴ قرار گرفت و چگونه توانستپروانه وزارت ارشاد را آن هم در موعدی همچون اکران نوروز به عنوان بهترین فرصت نمایش برای یک فیلم سینمایی در ایران از آن خود سازد؟
شاید این برداشت کارگردان استراحت مطلق که جایزه و سیمرغ بخش نگران کننده جشنواره نیست، نگران کننده سیاستی است که به شکلی پنهان به فیلمساز داده می شود صحبت کاملا صحیح و درستی باشد؛ اما در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا واقعا سیاست ارایه شده توسط مدیران سازمان سینمایی دولت یازدهم از تطابق استراتژیک با استراحت مطلق برخوردار بوده و یا اصولا با اکران نوروزی چنین اثری باید انگاشت که تفکر استراتژیک در سازمان تحت تابعه ی مدیران فرنگ رفته و کاخ ورسای دیده سینمایی کشور به استراحت مطلق رفته است؟!
آیا با این نوع خدمات دهی ویژه به فیلمی سیاه و تلخ و نامناسب برای خانواده های اصیل آنهم از سوی سازمان سینمایی در اکران نوروزی، نباید پیش بینی برخی رسانه های دلسوز را یادآور شد که اگرچه برخی فیلمها به عمد و با درایت مشاور سینمای ایران! برای کاهش حساسیت ها به خصوص در بدنه حاکمیت و دستگاههای نظارتی از جشنواره دوره سی و سوم فیلم فجر حذف گردیدند، اما انگار قرار است در فرصت های دیگر همچون زمان اکران عمومی، نمایش خانگی، حضور در جشنواره های خارجی و...مورد توجه همه جانبه دوستانشان در دولت تدبیر و امید قرار گیرند؟!
قطع به یقین استراحت مطلق آنقدر زرد، کم عمق و در عین حال ضایع، پر اشکال و ناهنجار است که هر مخاطبی با دیدن آن سرگیجه گرفته و شهادت دهد که همانا این اثر نه از سازمان سینمایی ایران، بلکه به قول کارگردان آن از خدا پروانه نمایش گرفته است!
استراحت مطلقاثری متوحش است که می بایست از تحلیل محتوی سخیف آن عبور نمود؛ پس همچون عموم منتقدان به بیراهه ی وضعیت موجود، سوای ترس از انگ های گاه و بیگاه مدبران نئوکینزین، همچنان در برابر آن «نجابت به خرج میدهیم و چیزی نمی گوییم اما آن برخی هم از سکوت ما سوء استفاده نکنند و در مقام سوال قرار نگیرند»؛ اما باید دانست که اگر چه «سال ۹۳ سال صبر و سکوت بود و سال ۹۴ نیز قطعا سال صبر است» اما در این میان قطعا سکوت آن با روند تولید و حمایت سازمان سینمایی کشور از آثاری همچون استراحت مطلق شکسته خواهد شد و البته «کسانی که نگران قانون هستند و نگرانی آنان واقعی است نگران نباشند و حتما اقدام غیر قانونی در این باره صورت نمی گیرد» و این همه در حالی است که نه تنها حقوق شهروندی انسان مسلمان ایرانی، بلکه اصول اولیه ی اخلاقی نیز اقتضا مینمود تا مخاطب ایرانی نیز ایام شاد و با طراوت آغازین سال خود را با ترکیب بهتری از ۲۰ اثر استراتژیک مورد ادعای مسئولان سینمایی این روزها آغاز نماید و صد افسوس که دگر به روی کسم دیده برنمی باشد؛ خلیل من همه بت های آزری بشکست.