«مراقب خودت باش»- بارها شده وقتی قصد سفر به شهری سنینشین را کردهام، دوست یا عزیزی گفته مراقب خودت باش و روح این جمله به ظاهر ساده مانند یک دشنه نیشتری به قلبم زده است. دوست دارم این وقتها بگویم- دوست دارم مراقب خودم نباشم. این دوست دارم از آن روست که به این شهرها رفتهام و غصه خوردهام از این حرفها و بدبینیها. مانند هفته پیش که همراه «کاروان سرزمین برادری» که گروهی از دوستان آن را راه انداختهاند، راهی زاهدان شدیم؛ برای دیدار و گفتگو با برادران اهل سنت. شهری که اکثریتش را اهل سنت تشکیل میدادند و از بد حادثه یکی از محرومترین استانهای کشور است.
در بخشهایی از سفر به خاطر بیتدبیریهایی که در بخشهای مختلف صورت گرفته، خجالت کشیدم. خودشان میگفتند شغل نمیخواهیم یا حتی یارانه ما فقط احترام میخواهیم. نمیدانم این بدبینی دو طرفه حاصل کدام کار اشتباه ماست ولی وقتی کمی سرمان را بچرخانیم خواهیم دید که اختلافات مذهبی چه بر سر دنیای ما مسلمانانها آورده است.
شاید از دست خیلیها کاری برنمیآید ولی ما جوانها که هنوز درگیری بسیاری از بندهای بیفایده نشدهایم میتوانیم اینقدر بیرون نایستیم، میتوانیم همدیگر را از نزدیک ببینیم، لمس کنیم، حرف بزنیم یا به اشتباهات اعتراض کنیم. نیازی نیست و نباید به اعتقادات یکدیگر توهین کنیم و قرار نیست اعتقادات کسی عوض کنیم و مهمتر از همه به حرفهای واسطههایی مریض اعتماد نکنیم.
یکی از کسانی که توی سفر همراه ما بود پسر شهید شوشتری بود، ایشان تا قبل از شهادتش خدمات بزرگی در این منطقه انجام داد و یکی از محبوبترین مردان این خطه است. چند نفر از مولویهای اهل سنت میگفتند از پسر ایشان خجالت میکشیم و با واسطه و بیواسطه پیغام میدادند به ایشان بگویید قوم بلوچ هیچ دخالتی در این اتفاق نداشت.
باید نگران باشیم. سیستان و بلوچستان از لحاظ فرهنگی، اقتصادی،سیاسی، زیست محیطی اوضاع خوبی ندارد، واقعا ارزش تالاب هامون از دریاچه ارومیه کمتر نیست، بسیاری از روستاهای این استان به دلیل تهدیدات محیط زیستی و فقر از سکنه خالی شدهاند. باید نگاهمان را عوض کنیم آنچنان که بسیاری از دوستان اهل سنت هم باید نگاهشان را عوض کنند. کاش میشد امیدوار بود، مثل شعر احمدرضا احمدی که می گوید: «نگران نباش همه چیز یک روز تغییر میکند.»
در قسمتی از سفر وقتی در مسجد مکی و حوزه علمیه اهل سنت به صرف چای جنسینگ میهمان بودیم، میشد نگاههای متعجب طلبهها را از نزدیک دید که با فاصلهای اندک ایستاده بودند و با اندکی تامل گفتگو را آغاز میکردند به قول دکتر محسن الویری که در این سفر ما را همراهی میکرد: «درباره حاصلخیز بودن منطقه سیستان و بلوچستان بسیار شنیده بودم ولی گمان نمیبردم که در این دیار هنوز بذر مهر نکاشته میتوان مهربانی درو کرد»