بررسیهای یک پژوهش مختصات افراد وام گیرنده در خانوار شهری را مشخص کرده
است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که در مناطق شهری ایران، از نظر
شاخصهای غیراقتصادی تقاضای «مردان»، «جوانان ۳۵ تا ۴۰ سال»، «متاهلان» و
«تحصیلکردگان دانشگاهی» نسبت به «زنان»، «افراد مسن»، «مجرد» و «بیسواد»
بیشتر است. همچنین از لحاظ شاخصهای اقتصادی «افراد پردرآمد»، «شاغلان»،
«اجارهداران و مستمریبگیران» و «کارکنان دولتی» تقاضای بیشتری را نسبت به
«افراد کمدرآمد»، «محصل» و «خانهدار» داشتهاند. تحقیق حاضر توسط فرهاد
نیلی و مرضیه اسفندیاری تهیه و در پژوهشکده پولی و بانکی منتشر شده است.
دلایل وامگیری
به
گزارش دنیای اقتصاد، خانوار برای افزایش مصرف، از درآمد و ثروت خود
استفاده میکنند و زمانی که دیگر درآمد و ثروتشان کافی نیست برای رفع
نیازهای خود و حفظ رفاه خود قرض میگیرند. رشد استقراض خانوارها موجب
آزادسازی سیستم بانکی، افزایش مصرف و دسترسی آسانتر خانوارها برای استقراض
میشود. امروزه اصلیترین منبع استقراض خانوار، بانکها هستند که در اعطای
اعتبارات بانکی دارای محدودیتهایی هستند و بر همین اساس تمامی متقاضیان
از اعتبارات بانکی بهرهمند نمیشوند. پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی در
پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر احتمال شکلگیری تقاضا برای وام و احتمال
موفقیت در دریافت وام از سوی خانوارهای شهری در ایران پرداخته است.
بر
اساس این گزارش خانوار برای افزایش مصرف، از درآمد و ثروت خود استفاده
میکنند و زمانی که دیگر درآمد و ثروتشان کافی نیست برای رفع نیازهای خود و
حفظ رفاه خود قرض میگیرند. رشد استقراض خانوارها موجب آزادسازی سیستم
بانکی، افزایش مصرف و دسترسی آسانتر خانوارها برای استقراض میشود. امروزه
اصلیترین منبع استقراض خانوار، بانکها هستند که در اعطای اعتبارات بانکی
دارای محدودیتهایی هستند و بر همین اساس تمامی متقاضیان از اعتبارات
بانکی بهرهمند نمیشوند. پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی در پژوهشی به
بررسی عوامل موثر بر احتمال شکلگیری تقاضا برای وام و احتمال موفقیت در
دریافت وام از سوی خانوارهای شهری در ایران پرداخته است. در این گزارش از
سه مفهوم «تقاضا»، «تقاضای ۱۳۸۶» و «بهرهمندی ۱۳۸۶» استفاده شده است. طبق
تعریف؛ «تقاضا» تعداد افراد درخواستکننده اعتبارات بانکی است. «تقاضای
۱۳۸۶» افراد بالای ۱۸ سالی هستند که تا سال ۱۳۸۶ حداقل یکبار در خواست
اعتبار بانکی کردهاند و همچنین «بهرهمندی ۱۳۸۶» تعداد افراد بهرهمند از
اعتبارات بانکی هستند که در این سال درخواست وام کردهاند.
تقاضای کمتر در زنان
یافتههای
پژوهش مذکور نشان میدهد زنان در مقایسه با مردان ۴ درصد کمتر متقاضی
اعتبارات بانکی هستند. همچنین در سال ۱۳۸۶ نیز زنان ۷درصد کمتر از مردان
درخواست اعتبار دادهاند در حالی که به یک میزان از اعتباران بانکی
بهرهمند شدهاند. این در شرایطی است که بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران
در سال ۱۳۸۶، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در مناطق شهری حدود ۵/ ۱۱ درصد و نرخ
مشارکت اقتصادی مردان در مناطق شهری حدود ۶۰ درصد بوده که نشاندهنده
فعالیت کمتر زنان در سطح جوامع شهری است. از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان در
نقاط شهری ایران ۷/ ۲۳ درصد بوده که در مقایسه با مردان ۷/ ۱۳ درصد بیشتر
است. بر همین اساس به دلیل حضور کمتر زنان در بازار کار و عدم اطمینان از
توان بازپرداخت اقساط، زنان کمتر از مردان متقاضی دریافت اعتبارات بانکی
هستند.
موضوع دیگری که در پژوهش فوق به آن اشاره شده محل سکونت
متقاضیان زن دریافت اعتبارات بانکی است. بر همین اساس درباره ساکنان تهران،
متاهلان و سرپرستان خانوار، جنسیت ویژگی تاثیرگذاری در تقاضای اعتبارات
بانکی محسوب نمیشود؛ بهطوری که زنان سرپرست خانوار احتمالا به دلیل بر
عهده داشتن هزینههای مالی خانوار و نرخ مشارکت اقتصادی ۹/ ۱۱ درصدی و
بالاتر ازمتوسط نقاط شهری ایران و نرخ بیکاری ۱/ ۲۱ درصد و پایینتر از
متوسط نقاط شهری ایران، به اندازه مردان متقاضی دریافت اعتبارات بانکی
هستند.
اثر سن بر تقاضای وام
نتایج به دست
آمده از پژوهش پژوهشکده پولی و بانکی نشان میدهد با افزایش سن احتمال
تقاضای اعتبارات بانکی به دلیل افزایش مصرف خانوار افزایش یافته و پس از
رسیدن به نقطه اوج، افزایش سن موجب کاهش تقاضا برای اعتبارات بانکی میشود.
بر همین اساس در سال ۱۳۸۷ در سن ۳۶ سالگی و در سال ۱۳۸۶ نیز در سن ۳۹
سالگی بیشترین تقاضا برای دریافت اعتبارات بانکی ثبت شده است. این در حالی
است که در رابطه با ساکنان تهران سن عامل موثری در تقاضا برای دریافت
اعتبارات بانکی نیست.نتایج پژوهش مذکور بیانگر آن است که در خانوارهای کمتر
از ۵ عضو با افزایش هر فرد به خانوار، هزینهها افزایش مییابد، اما
درخصوص خانوارهای دارای ۵ عضو و بیشتر نظم آماری خاصی مشاهده نمیشود و
هزینهها در حال نوسان و تقریبا کاهشی است که به نظر میرسد این امر ناشی
از کاهش هزینههای غیر خوراکی سالانه است.
بر همین اساس در سال
۱۳۸۶، اندازه خانوار در بهرهمندی و تقاضای اعتبارات بانکی ویژگی
تعیینکننده ای نبوده است، ولی بهطور کلی با افزایش هر فرد به خانوار
احتمال تقاضای افراد خانوار برای دریافت اعتبارات بانکی یک درصد کاهش
مییابد.
تقاضای بیشتر برای باسوادها
همچنین
با افزایش میزان تحصیلات، تقاضای افراد برای دریافت اعتبارات بانکی افزایش
مییابد؛ بهطوریکه افراد با تحصیلات ابتدایی با احتمال ۸درصد، متوسطه با
احتمال ۱۲ درصد و دانشگاهی با احتمال ۱۷ درصد بیشتر از افراد بیسواد
متقاضی دریافت اعتبارات بانکی هستند. با این وجود اما از نظر بهرهمندی از
اعتبارات بانکی تفاوت معناداری بین افراد بیسواد و دارای تحصیلات ابتدایی و
متوسطه مشاهده نمیشود و تنها دارندگان تحصیلات دانشگاهی ۹ درصد بیشتر از
سایرین از اعتبارات بانکی برخوردار هستند.
تقاضای بیشتر در افراد متاهل
بررسی
تحقیق پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی بیانگر آن است که احتمال تقاضای
افراد بدون همسر ۱۲ و افراد مجرد ۳۲ درصد کمتر از افراد متاهل است. زمانی
که فرد مجرد ازدواج کرده و خانواده دو نفره را تشکیل میدهد، متوسط هزینه
سالانه او به میزان ۳۲۵ میلیون ریال افزایش مییابد و بر همین اساس تقاضای
بیشتری برای دریافت اعتبارات بانکی داشته است. البته در تهران با توجه به
بالاتر بودن هزینههای زندگی برای مجردها، تفاوت معناداری در تقاضا و
دریافت اعتبارات بانکی مشاهده نمیشود و تاهل عامل اثرگذاری در بهرهمندی و
تقاضای اعتبارات بانکی نیست.
اثر مثبت پشتوانه شغلی
بررسیهای
آماری نشان میدهد ۶۵ درصد شاغلان و ۵/ ۸۳ درصد مستمریبگیران و موجران
سرپرست خانوار هستند و بر همین اساس انتظار میرود تقاضای این دو گروه برای
دریافت اعتبار بیشتر از سایرین باشد. بر همین اساس شاغلان بیشتر از افراد
بیکار، محصل و خانهدار متقاضی دریافت اعتبارات بانکی هستند. البته تقاضای
این گروه برای دریافت اعتبارات بانکی اختلاف قابلتوجهی با افراد
مستمریبگیر و موجران ندارد. همچنین در میان شاغلان نیز کارکنان دولت بیشتر
از کارفرمایان، کارکنان مستقل، کارکنان خصوصی و سایر افراد متقاضی دریافت
اعتبارات بانکی بوده و در سال ۱۳۸۶ نیز ۹ درصد بیشتر از سایرین تقاضای
اعتبارات بانکی دادهاند. علاوهبر این خانوارهایی که دارای سرپرست با شغل
دولتی هستند و خانوارهایی که دارای حداقل یک عضو غیر سرپرست فعال در
شغلهای دولتی هستند، ۴ درصد بیشتر از سایرین اعتبارات بانکی دریافت
میکنند.
پژوهش مذکور تاکید میکند با وجود اینکه ساکنان تهران
دارای بیشترین هزینه سالانه در میان خانوارهای شهری ایران هستند، اما پس از
ساکنان خوزستان کمترین تقاضا را برای دریافت اعتبارات بانکی داشتهاند.
همچنین پس از ساکنان ایلام و لرستان کمترین اعتبارات بانکی را از نظر تعداد
دریافت کردهاند. البته باید به این نکته توجه داشت که تعداد کم اعتبارات
بانکی دریافت شده لزوما به مبلغ کمتر اطلاق نمیشود و ممکن است این تعداد
کم اعتبارات از نظر مبلغ بیشتر از اعتبارات بانکی دریافتی سایر استانها
باشد. در این میان نتایج بهدست آمده از تحقیق مذکور نشاندهنده آن است که
نوع مسکن تحت تصرف خانوار، وجود یک عضو سرپرست با تحصیلات دانشگاهی و داشتن
اطلاعات بانکی و مالی، عامل اثرگذاری در بهرهمندی و تقاضای اعتبارات
بانکی محسوب نمیشود.