به گزارش «تعادل» به نقل از والاستریت ژورنال، روز جمعه بهای نفتخام بهدنبال افزایش قیمت بنزین و گازوئیل از یکسو و انتظار معاملهگران در مورد کاهش دکلهای حفاری در امریکا ازسوی دیگر افزایش یافت. براساس آمار بهدست آمده از شرکت بیکر هیوز تعداد دکلهای حفاری امریکایی در هفته گذشته با 33 مورد کاهش به 986 مورد رسید که از ماه ژوئن سال2011 تاکنون این نخستینبار است که به زیر 1000 مورد رسیده است. البته تحلیلگران هشدار دادهاند که تعداد دکلهای حفاری و چاههای نفتی در ایالات متحده امریکا به معنای کاهش آنی عرضه و بهدنبال آن افزایش قیمت نفت نیست؛ درحال حاضر امریکا 9.3میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند.
براساس این گزارش، قیمت هر بشکه نفت برنت در روز جمعه با 2دلار و 53سنت افزایش به 62دلار و 58سنت رسید. قیمت نفت برنت در ماه فوریه 18درصد یعنی معادل 9.5دلار افزایش یافت. رشد 18درصدی ماه فوریه بزرگترین رشد ماهیانه از می2009 تاکنون بود. قیمت نفتخام امریکا نیز در پایان معاملات روزجمعه یک دلار و 59سنت افزایش یافت و به 49دلار و 76سنت رسید که رشدی 3.1درصدی را در ماه فوریه داشت. بخش عمده رشد قیمت نفت برنت در ماه فوریه بهدلیل اختلالات ایجاد شده در تولید و صادرات نفت لیبی و عراق بوده است. شکاف قیمت بین نفت برنت و نفتخام امریکا روز جمعه به 13دلار در هر بشکه رسید که بالاترین رقم از ژانویه2014 تاکنون بود. اوله هانسن، تحلیلگر بازار نفت در اینباره گفت: «سردی هوا و مشکلات پالایشگاهها و عرضه پایین در ساحل شرقی موجب شده که سوخت دیزل با سولفور بسیار پایین به حساسترین بخش بازار نفت تبدیل شود.» اما وضع فعلی سوالی مهم را پیش روی فعالان عرصه نفت بهوجود میآورد؟ آینده چگونه خواهد بود؟ مرتضی بهروزی فرد کارشناس موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در اینباره به «تعادل» میگوید: به هرحال برای پیشبینی آینده یکی از مهمترین فاکتورها شناخت بازیگران تاثیرگذار اصلی فعلی بر بازار نفت است، به گزارش «تعادل» به نقل از پایگاه خبری ریزورس اینوستور، سه ماه از نشست ماه نوامبر اوپک که قیمت نفت را در سراشیبی سقوط قرار داد گذشت و تحلیلگران تقریبا هر روز و هر ساعت پیشبینی میکنند که بهای نفت بهزودی بالا خواهد رفت و در شرایط خوبی قرار خواهد گرفت. به جای تمرکز بر فاکتورهای کوچک و کم اهمیتی نظیر اعتصاب اتحادیه پالایشگران در امریکا یا دور جدید اخراج کارگران ازسوی تولیدکنندگان کوچک شیل اویل امریکا؛ باید توجه و تمرکز ویژه بر بازیگران اصلی عرصه بازار نفت صورت گیرد؛ بازیگرانی که همیشه بر صنعت نفت اثرگذار بودهاند. بهطور خاص میتوان گفت رفتار آرامکوی سعودی بیانگر اتفاقات آنی و درازمدت در آینده بازار انرژی است. تصمیم آرامکوی سعودی برای حفظ نرخ تولیدات اوپک منجر به کاهش شدید و آنی و همچنین نوسان قیمت نفت در چند مدت اخیر شده است. به این ترتیب اقدامات و تصمیمات آرامکو بیشترین و مهمترین اثرات را بر بهای نفت در آینده دارد.
شاید آرامکو یکی از مهمترین شرکتهای انرژی دنیاست که توجه کمتری به آن شده است. آرامکو یک شرکت خصوصی است و در نتیجه تحلیلگران کمتر به آن پرداختهاند. دولت مالک این شرکت است اما این شرکت انرژی به شکلی مستقل و مطلق اداره میشود. این برچسب که دولت مالک آن است، این تصور اشتباه را ایجاد میکند که آرامکوی سعودی صرفا برای تولید، فروش و غالبا پالایش منابع نفتی پادشاهی عربستان وجود دارد یعنی مثل سیتگو، پیمکس یا شرکت ملی نفت ایران.
با نگاه مختصری بر تاریخچه آرامکوی سعودی درمییابیم که این شرکت بیشتر شبیه به یک تجارات خانوادگی اداره میشود که تلاش میکند نیازها و احتیاجات نسل آینده کشور خود را تامین کند. براساس مستندات تاریخی و همچنین اقدامات اخیر آرامکو میتوان چرایی و دلیل اصلی که آرامکو قیمت نفت را کاهش داد و همچنین آنچه این شرکت در ادامه بهدنبال آن است را توضیح داد. در حقیقت خیلی ساده میتوان گفت آرامکو بهدنبال تنوعبخشی و افزایش داراییهای خودش است.
درسال1938، ملک ابن سعود از آرامکو که در اصل امریکایی بود، استقبال کرد تا بتواند یک شرکت نفتی کاملا عربی را برای منابع انرژی طبیعی این کشور توسعه دهد. در آن زمان این پادشاه با مشکلات شدید مالی مواجه بود اما فروشهای حاصل از آرامکو او را از ورشکستگی حاصل از بدهیهایش نجات داد. درسال1950 زمانی که عربستان سعودی شاهد سود هنگفت امریکاییها از محل فروش سرسامآور نفت بود، پادشاهی تصمیم گرفت موقعیت و قدرت خود را نشان دهد. عبدالله سلیمان وزیر اقتصاد و دارایی پادشاه عربستان از طریق مانورها و اقدامات قانونی توانست هم ذینفع بودن عربستانیها را در این ماجرا ثابت کند و هم امریکاییها را از مشکلات مالیاتی که در آن زمان با آن دستوپنجه نرم میکردند، نجات دهد. به این ترتیب هر دو طرف در این بازی راضی شدند. در اواخر دهه60میلادی اعضای خاندان آلسعود سهمهایی برای خود در این شرکت خریداری کردند و تا اوخر دهه70میلادی میزان مالکیت خود را افزایش دادند و در نهایت درسال1980 عربستان سعودی موفق شد تمامی این شرکت را خریداری و از آن خود کند.
این یک موقعیت منحصربهفرد است؛ یک دولت مطلق از طریقهای مانورهای تجاری مدرن و نه از طریق قدرت پلیس موفق شد منابع طبیعی کشور خود را ملی کند. نکته کلیدی این است که خاندان آلسعود یک پادشاهی مطلق را اداره میکند، اما همیشه شرکت آرامکو را به شکلی خاص و محدود اداره کرده است.
این پادشاهی ثابت و مطلق همیشه در انتقال قدرت جان سالم به در برده است؛ یک نمونه آن ماه گذشته رخ داد که وقتی ملک عبدالله 90ساله درگذشت، برادر ناتنیاش ملک سلمان 75ساله بدون هیچ مشکلی بر مسند قدرت نشست. ملک سلمان نیز آشکارا اعلام کرده است که سیاستهای پادشاه پیشین را ادامه خواهد داد. برخلاف تصورات غلطی که ممکن است وجود داشته باشد، عربستان سعودی براساس مستندات تاریخی که وجود دارد، هیچگاه اجازه نداده است که سیاستها و ایدئولوژیهای خارجی بر منابع این کشور تاثیر منفی بگذارد.
پیشتر مجله فوربز در تقسیمبندی شرکتهای برتر نفت و گاز دنیا، آرامکوی سعودی را با تولید 12.5میلیون بشکه نفت در روز بهعنوان نخستین شرکت بزرگ و تاثیرگذار دنیا معرفی کرده بود. نکته جالب توجه این است که در این دستهبندی، شرکت ملی نفت ایران از میان 25 شرکت برتر، رتبه سوم را با تولید 6.4میلیون بشکه در روز به خود اختصاص داده است؛ البته مسایلی نظیر تحریمها در میزان تولیدات تا حدودی اثرگذار بوده است. رتبه دوم را شرکت گازپروم روسیه با 9.7میلیون بشکه در روز به خود اختصاص داده است.
شرکت ملی نفت ایران درسال1327 پس از ملی شدن صنعت نفت ایران تاسیس شد و جایگزین شرکت نفت ایران و انگلیس شد. این شرکت درحال حاضر کاملا دولتی است و رییس آن توسط رییسجمهوری اسلامی ایران تعیین میشود. شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب با تولید ۸۵درصد از نفتخام این شرکت، بزرگترین تولیدکننده نفت شرکت ملی نفت ایران بهشمار میآید و پس از آن، به ترتیب شرکت نفت فلات قاره ایران و شرکت نفت مناطق مرکزی ایران، بزرگترین زیرمجموعههای شرکت ملی نفت ایران محسوب میشوند.