به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، 1251
دانشآموخته و دانشجوی بورسیه در پاسخ به زیباکلام اعلام کردند: شما
متاسفانه یا خطای دید دارید یا به عمد و در پی ماموریتی خاص، به دنبال دادن
آدرس غلط به دانشجویان و دانشگاهیان حق جو و برداشتن فشار از روی وزارتی
هستید که در 15 ماهه اخیر جز حاشیه آفرینی و بحران زایی، کارکرد مثبت دیگری
نداشته و بیش از همه چیز و با هر ابزاری، به دنبال تبدیل دانشگاهها به
باشگاه مطیع سیاسی است.
« جناب آقای دکتر زیبا کلام
با سلام و تحیت؛
امام موسی کاظم (ع): قُلِ الْحَقَّ وَ اِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَ فَاِنَّ فیهِ نَجاتَکَ...
حق را بگو اگر چه نابودى تو در آن باشد، زیرا که نجات تو در آن است
در
چند روز گذشته نوشتهای از شما با مضمون علت خودکشی دانشجوی دکتری دانشگاه
تهران منتشر شد که مطالعه دقیق و فهم جهت گیری غیر منصفانه شما، موجب حیرت
و سرگشتکی هر انسان آگاه و متعهدی میشود. حیرت و تعجبی که برای دانشجویان
بورسیه، ممزوج با غمی چندین ماهه میشود و ما را به نوشتن این سطور وادار
میکند.
اینکه شما چگونه از فرجام تلخ "جوانی ستم کشیده"، پتکی
آهنین ساختهاید و آنرا در راستای حمایت از همان سیاستهایی که این جوان را
به این سرانجام کشاند، بر سر سایر "جوانان ستم کشیده" و مظلوم میکوبید،
غمی سنگین بر سینه هر انسانی مینشاند. سیاست ناپاکی که امروز خودکشی این
جوان (البته به زعم شما ) در بدترین شرایط روحی را بهانه ای برای فشار بر
جوانان مظلوم دیگری با شرایط روحی نامناسب میکند، بلاشک همان سیاست و جهت
گیری است که باعث و بانی انتحار این جوان عزیز شد.
اگر چه ما هیچ
نظری در مورد قضاوت شما در مورد نحوه فوت این جوان نداریم، اما قضاوت شما
در مورد دلائل این اتفاق و نشر آن را ظالمانه و به دلائل متقن، مردود
میدانیم.
شما متاسفانه یا خطای دید دارید یا به عمد و در پی
ماموریتی خاص، به دنبال دادن آدرس غلط به دانشجویان و دانشگاهیان حق جو و
برداشتن فشار از روی وزارتی هستید که در 15 ماهه اخیر جز حاشیه آفرینی و
بحران زایی، کارکرد مثبت دیگری نداشته و بیش از همه چیز و با هر ابزاری، به
دنبال تبدیل دانشگاهها به باشگاه مطیع سیاسی است.
در راستای نکات مطرح شده توسط شما، چند نکته قابل تامل وجود دارد:
1-شما
بر خلاف مصاحبه مسئولین وزارت علوم و دانشگاه تهران، بر انتحار دکتر خجسته
نیا تاکید کردهاید. اگر فرمایش شما را حمل بر صحت نماییم و آنرا مقرون به
مستنداتی بدانیم که در اختیار شماست، آنگاه باید مصاحبه ها و مواضع
مسئولین وزارت علوم را ناصحیح و کذب بپنداریم و اطلاع رسانی آنها را در
راستای دروغ پراکنی توصیف کنیم. این بدین معنی است که تمام کسانی که مصاحبه
نموده و خودکشی این فرد را قویا انکار کردهاند، با هدفی خاص، قصد القاء
اطلاعات ناصحیح به دانشجویان و مردم را داشتهاند. اما آنها به چه دلیل،
حاضر نشدند حقیقت را بگویند و شما چرا حقیقت را گفته اید؟ عکس این موضوع
نیز میتواند صحیح باشد. در این زمینه اختلاف نگاه شما با سایرین بسیار
مشکوک به نظر میرسد.
2-شما فرموده اید که " همه به جای اینکه بپرسند چرا، بی اختیار میگفتند "یعنی چه". اما ما از شما میپرسیم، چرا؟ به راستی چرا؟
آیا
با فرضیه های شما این انتحار، دلیلی جز فشارهای روحی، روانی و مالی تحمیل
شده بر این دانشجو داشته است؟ این فشارها را کدام آیین نامه و بخش نامه و
چه اشخاصی وارد کرده اند؟ این فشارها در چه زمانی وارد شده است؟ آیا
مسئولین فعلی در این فشارها و تصمیمات نقشی نداشته اند؟ مسئولینی که شما در
جهت حمایت از سیاست های نادرستشان فعال شدهاید، به چه اندازه در این گناه
شریک هستند؟ حتما مظالم و فشار سنگین روانی که برخی سیاست بازان و فتنه
گران در طول این ماه ها بر دانشجویان، بالاخص دانشجویان بورسیه تحمیل کرده
اند، باز " تقصیر دولت قبلی است!"
اما متاسفانه باید گفت شما هم
مثل بسیاری از کم کاران فرتوت بهانه گیر، فرافکنی و متصل کردن حلقه های بی
ربط به یکدیگر و جوش دادن داستان های نامتجانس به همدیگر را به نحو احسن
آموخته اید.
متاسفانه همفکران شما، کم کاری، ضعف مدیریتی، بی
تدبیری و رکود فکری خود را با رجوع ناصواب و نامربوط به گذشته، استدلال می
کنند. رگه های غلیط این طرز فکر، در ادله شما نیز مشهود است.
3-
شما فرموده اید " نیازی به اینکه به دنبال عامل یا مقصرخودکشی حسین بگردیم،
نیست". ما بر خلاف شما اعتقاد داریم که نیاز هست و شدیدا هم نیاز هست.
نیاز است که وضعیت او، در تمامی وجوه مورد ارزیابی قرار گیرد. شما در متن
خود با آدرس غلط، اذهان عمومی را منحرف کردید. حسین خجسته نیا اتفاقا یکی
از قربانیان همان سیاست های ناخجسته ای است که شما به شدت حامی آن هستید.
قاتل حسین، همین سیاست هاست. سابقه علمی، بورسیه بودن و یا نبودن او،
فشارهای مالی دانشکده، رفتار مسئولین، چرایی این اتفاق در مقابل مسئولین،
رایزنی های او و پاسخ هایی که دریافت کرده و بسیاری از موارد دیگر باید
شفاف سازی و اطلاع رسانی شود. اگر اطلاع رسانی دقیق در این زمینه صورت
گیرد، مسلما استدلال و هجوم بی مبنای شما بر دانشجویان مظلوم بورسیه، در
جهت ضد خودتان فعال میشود.
4- شما در متن خود به صورت ضمنی و
گاها صریح، دانشجویان بورسیه را کم سواد دانسته و نوشته اید " ... نیازی به
مطالعات و تحقیقات گسترده، پیرامون توانایی های علمی جذب شدگان هیات علمی
سالهای اخیر وجود ندارد".
آقای دکتر زیبا کلام؛ چرا این نیاز
وجود ندارد؟ اتفاقا جامعه امروز ما به دلیل دروغ پردازی های گسترده و
فضاسازی های پوشالی فتنه گران، در عطش این نیاز، می سوزد. ما از کلیه ارباب
جراید، خبرگزاری ها، صدا و سیما و سازمان های ذیربط می خواهیم که صرفا به
تبلیغات پر حجم سیاسیون در مورد دانشجویان بورسیه و جذب شدگان هیات علمی
توجه نکنند و خود در این زمینه دست به کنکاش و کشف حقایق بزنند.
ما
از همه کسانی که با افکار عمومی سر و کار دارند و از تمام مسئولینی که
تعهدی در قبال علم و دانش در خود احساس میکنند، میخواهیم که پرونده های
علمی دانشجویان بورسیه در ادوار مختلف (از سال 68 تا 93) را مقایسه و
ارزیابی کنند.
ما از همه متدینین می خواهیم که نسبت به سطح علمی،
تعهد و تخصص دانشجویان بورسیه تحقیق کنند و ناخودآگاه در دامی که توسط فتنه
گران برای بهترین و مظلوم ترین جوانان وطن پهن شده است، نیفتند.
در
روزهای اخیر شاهد بودیم که عده ای سیاست باز، دانش آموخته مظلوم بورسیه با
بیش از 30 مقاله ISI ، 15 مقاله علمی پژوهشی، 10 ثبت اختراع و تاییدیه
علمی، 8 محصول تجاری، بیش از 20 رابطه ارائه شده و پذیرفته شده در مجامع
علمی جهانی، 30 مقاله ارائه شده در کنفرانس های ملی و بین المللی، طراحی و
تجهیز دو آزمایشگاه تخصصی نانوتکنولوژی و چندین طرح پژوهشی و پروژه ساخت و
طراحی را از دانشگاه درجه دو، کنار گذاشته و به دنبال اعمال مجازات های
خودساخته برای وی هستند. شما اگر در اخلاق و پژوهش، به دنبال امثال دکتر
حسین خجسته نیا هستید، به ما اعلام کنید تا آدرس نفرات بسیاری مانند او را
از میان همین دانشجویان مظلوم لغو بورس شده، به شما بدهیم.
5-جناب
آقای دکتر زیبا کلام، ما به علل جهت گیری سیاسی و نامناسب رسانه ها در
مورد بورسیه های " کاملا قانونی" نمی پردازیم، اما از شما انتظار داریم که
با بیان و جهت گیری خود باعث تشکیک و انحراف اذهان در جهت تضییع حقوق
دانشجویان مظلوم بورسیه نشوید. این دانشجویان مظلوم، نه آقازاده بوده اند،
نه بی سواد. طبق ضوابط وزارت علوم و مصوبات مجلس و در چارچوب قوانین، حائز
شرایط تشخیص داده شدهاند. این صحیح است که دانشجویان بورسیه در حال حاضر
به دلیل هجمه ناجوانمردانه و یکطرفه رسانه ای و سوگیری نامناسب سیاسیون در
وزارت علوم، مظلوم واقع شدند و فریادرسی جز خداوند ندارند، اما اگر شما به
دنبال حقیقت علمی و پژوهشی این افراد هستید، به ما اطلاع دهید تا با ادله
قاطع و ارتباط مستقیم با این افراد، به شما ثابت کنیم که سناریوسازی علیه "
بورسیه ها" مبدا علمی و خیرخواهانه نداشته و تماما بازی و جریان سازی
سیاسی و تبلیغات رسانه ای بوده است.
در پایان امیدواریم خداوند
همه ما را مشمول لطف و عنایت خود قرار دهد و از گناهان و تقصیرات بزرگ و
کوچک ما، خصوصا ذنوبی که باعث تباهی زندگی جوانان و ریختن آبروی آنان شود،
درگذرد.»