سرويس فرهنگي نقد رسانه 598 به نقل از مهر: فرج الله سلحشور در هفته گذشته اظهارات جدیدی داشت
که باز هم خبرساز شد. کارگردان مجموعه تلویزیونی» یوسف پیامبر «با اشاره به
شرایط حاکم در سینمای ایران تاکید کرد خود را عضو این سینما نمیداند. وی
در گفتگویی درباره واکنشهایی که نسبت به صحبتهای اخیر وی بوده، عنوان
کرده: خیلیها دوست ندارند اشکالات سینما مطرح شود، زیرا در صورت مطرح شدن
این مشکلات عیش و نوششان به خطر میافتد. هیچ آدم صالحی از این صحبتها
ناراحت نمیشود و حتما دوست دارد سینما درست شود. انسانهای صالح سینما
میدانند که مورد خطاب سلحشور نیستند و همچنین درک میکنند من این حرفها
را به چه کسانی زدهام.
تا زمانی که سینما درست نشود بنا ندارم سکوت
کنم. از شکایت هم نمیترسم. تا جایی که وظیفه خود میدانم از مشکلات موجود
خواهم گفت و تا زمانی که جان دارم در جهت رفع اشکال سینما فریاد خواهم زد.
ما در ۳۰ یا ۳۲ سال گذشته همین کار را کردیم و خواستیم مشکلات را به صورت
درونی حل کنیم. ما با التماس و خواهش از کسانی که در سینما اخلاق را رعایت
نمیکنند خواستیم رویه خود را عوض کنند، اما عملا دیدیم کسی به حرفهای ما
گوش نمیدهد.
البته شاید ماجرا از آنجایی کلید خورد که گفتند فلان
هنرپیشه بدنام جهانی را دعوت کردهاند به ایران بیاید. این زخمی خفته و
مربوط به درازمدت بود؛ دملی که الان سر باز کرده است. من سینمایی را که در
خدمت اسلام باشد و سینمایی اسلامی محسوب شود دوست دارم؛ سینمایی منطبق با
اعتقادات و انقلاب مردم ایران. من جمال شورجه را خیلی قبول دارم، اما
اینها جزو استثناها هستند. این استثناها را نباید به کل تعمیم بدهیم.
نباید اگر چهار نفر خوب هستند، آنان را تابلوی کل سینما در نظر بگیریم.
سینما یک مجموعیت است. امثال شورجه مستثنی هستند و فکر نمیکنم خیلی علاقه
داشته باشند به عنوان عضو این سینما شناخته شوند.
وی همچنین در باره
واکنش پنج بازیگر سینما به صحبتهایش گفت: نظر پنج بازیگر را خواندم.
ضربالمثل ایرانی هست که میگوید وقتی چوب را برمیداری گربهدزده حساب
خودش را میکند. من چوبی را برداشته بودم که بعضیها را ناراحت کرده بود و
واکنش نشان دادند، طبیعی است... ولی یقین دارم صالحین و خوبها و پاکهای
سینما نسبت به این حرف واکنش نشان نمیدهند. چرا که آنها هم آروز دارند
سینما ساخته شود.
من از زنها و مردهای خوب و سالم و دلسوزان
سینما عذرخواهی کردم که آنان را در صحبتهایم استثنا نکرده بودم. هر عاقلی
میفهمد مورد خطاب من خوبها نیستند. توضیحات بعدی من در آن مصاحبه کاملا
مشخص است که روی صحبت من با چه کسانی است. اگر عذرخواهی کردم از آنان بود
نه از قاطبه سینما، نه از کسانی که اصرار دارند فضای سینما را برای رسیدن
به آمال و لذتهای دنیاییشان آلوده نگه دارند.
وی درباره حضور
بازیگران در کارهای خود عنوان کرده، بچههایی که با ما بودند میدانند ما
سعی خودمان را میکردیم افراد سالمی وارد گروه شوند؛ البته براساس برداشت
از ظاهر افراد. انصافا از بازیگران راضی بودیم و بازیگران چه زن چه مرد
بچههای خوبی بودند. غیر از این، سعی کردیم محیط سالمی فراهم کنیم و فضا
آنقدر آلوده نباشد که هر مرد و هر زنی در هر گوشهای که دلشان خواست با هم
بگو بخند داشته باشند.
ازفراد میشنویم فلانی بازیگر خوبی است و
وقتی هم سر کار آمد دیدیم جلف و سبک نیست، براین اساس انتخاب میشود. در
سریال حضرت موسی در این مورد بیشتر دقت خواهیم کرد. با اینکه در مورد
بازیگران» یوسف پیامبر «خیلی تحقیق نکردیم، اما بازیگرانی که نصیبمان شدند
زنها و مردهای خوبی بودند.
قریب به اتفاق بازیگران زن ما در
سریال» حضرت یوسف «مثل خانم معصومی، خانم ریاحی، خانم حمیدی، خانم بلوکات،
خانم سرمدی، خانم مرتضوی، خانم ثمری و همهشان انصافا بازیگرانی بودند که
از آنان راضی بودیم و خطایی یا بگو بخند با آقایان یا بگو بخند با خودشان
جلوی آقایان از آنها ندیدیم. نه اینکه ما به آنان تحکم کرده باشیم. وقتی
میدیدند فضا سالم است، عوامل اصلی سریال کارگردان، مشاورش بچههای پاکی
هستند و دنبال این جور بگو بخندها نیستند، خانمها که خودشان زمینه پاکی
داشتند مشکلساز نشدند. خانم تیموریان، خانم گلاب آدینه و خیلی خانمهای
دیگر... زیادند. من آنها را خانمهای خوب و محترمه و با ارزشی برای سینما
میدانم.
وی درباره فیلمسازان گفت: تقریبا میتوانم بگویم همه
بچههای مذهبی و مومن سینما آدمهای پاک و سالمی هستند. وقتی میگویم مذهبی
به جرات این را میگویم. برعکس کسانی که از اطلاق کلمه مذهبی به خیلی از
عوامل سینما خجالت میکشند، من افتخار میکنم و با عزتنفس میگویم بچههای
مذهبی. در میان آنها آقای شورجه، آقای بحرانی، مجتبی راعی، چند تا از
فیلمسازان مشهد، آقای حاتمیکیا و مجید مجیدی هستند. اینهایی که سرشان با
مهر آشناست و دین و قیامت را فدای سینما نکردهاند. همه اینها را آدمهای
خوبی میدانم و هنرمندان ارزشمندی محسوب میکنم، البته به علاوه کسانی که
اسمشان یادم نمیآید.