به گزارش پایگاه 598 به نقل از ايران/
دوست دوران کودکي اعترافات تکان دهندهاي داشت و هنوز کسي باور ندارد اين
مرد توانسته باشد جنايت هولناک تجريش را رقم زده باشد. همه سياهپوش و گريان
در مراسم ترحيم مادرشوهر، عروس و نوه 7 ساله بودند که زنگ موبايل پسر
خانواده زنگ خورد، آنچه را ميشنيد نميخواست باور کند؛ تصاوير دوستياش با
قاتل از دوران کودکي در برابر ديدگانش رژه رفت. همين هفته گذشته بود که
اعضاي دو خانواده دور هم جمع شده بودند و اينکه صميميترين دوست و کسي که
عليرضا کوچولو به او عمو ميگفت دست به اين جنايت هولناک زده باشد.
از
ساعت 13 و 40 دقيقه ظهر دوشنبه 20 بهمنماه وقتي راز قتل حليمه کلانتر 50
ساله به همراه عروس 28 سالهاش به نام مينا يازرلو و نوه 7 سالهاش عليرضا
محروي خوشخط در گلابدره تجريش فاش شد با دستور قاضي شهرياري دادستان جنايي
پايتخت، بازپرس حسينپور همراه تيمي از اداره ويژه قتل پليس آگاهي دست به
تجسسهاي ويژهاي زدند. در صحنه قتل، کارآگاهان وقتي پرسيدند نخستين آشنايي
که به محل حادثه رسيده است کيست؟! دوست خانوادگي قربانيان ادعا کرد وي
همراه آتشنشانان به آنجا رسيده است!! در پايان تحقيقات ميداني، اين دوست
که بسيار ناراحت بود از سوي پليس جنايي دستگير شد چرا که بازپرس حسينپور و
کارآگاهان مطمئن بودند عامل اين جنايات يک آشنا بوده و انگيزهاي شوم
داشته و سرقتي نيز در کار نبوده است. صبح ديروز، عامل قتل پيشروي بازپرس
حسينپور قرار گرفت و اين در حالي بود که قاضي شهرياري دادستان جنايي تهران
بر روند تحقيقات نظارت کاملي داشت. عامل جنايت تجريش در بازجوييها سعي
کرد کمتر حرف بزند، وي که در پليس آگاهي به قتل اقرار کرده بود، سر به زير
انداخت و با صدايي لرزان گفت: وسوسه شوم مرا قاتل کرد، هنوز خودم باور
ندارم دست به چنين جنايتي زدهام، من همسر و دختري چهار ساله دارم و نه
تنها خانواده دوستم را نابود کردم بلکه خودم نزد خانوادهام روسياه شدهام.
وي
افزود: صبح روز قتل براي اينکه به دوستم سربزنم زنگ خانهشان را زدم چون
رفت و آمد خانوادگي داشتيم داخل رفتم، مينا تنها بود ناگهان وسوسه به جانم
افتاد و مينا که فهميد چه تصميمي دارم با من درگير شد و به ناچار با سيم
شارژ تلفن خفهاش کردم. وقتي با استرس از خانه خارج شدم مادرشوهر مينا را
ديدم، ديدم تعجب کرده است بهانه آوردم که همسرم نزد مينا است، او مرا به
خانه دعوت کرد و من پذيرفتم، در آنجا بودم که متوجه شدم حليمه قصد دارد نزد
عروسش و همسر من برود بلافاصله با چاقو به سمتش حمله کردم و وي را به قتل
رساندم، ميخواستم آنجا را ترک کنم که عليرضا از مدرسه برگشت، او مرا
ميشناخت و همين باعث شد او را نيز به قتل برسانم، شيرهاي گاز را باز
گذاشتم و آنجا را ترک کردم و منتظر ماندم. وقتي صداي انفجار را شنيدم باز
تا رسيدن آتشنشانان صبر کردم و بعد به صحنه رفتم، ثانيههاي سختي بود و
هنوز باور ندارم اين يک واقعيت است.
گفتوگو با پسر خانواده
«مهدي»
هنوز بغض دارد و ميگويد هر دو ماجرا برايش شوکآور بود، قتل مادر، همسر و
بچه خردسالش آن هم توسط دوست دوران کودکي فشار زيادي به وي وارد کرده است.
مرد
سياهپوش با بيان اينکه پليس هنوز اطلاعات زيادي در اختيارش قرار نداده
است، گفت: من و قاتل بچهمحل و از بچگي همبازي بوديم و در واقع هر دو با هم
در اين محل بزرگ شديم و پس از ازدواج رفت و آمد خانوادگي صميمياي داشتيم،
من همسرش را به چشم خواهر و بچهاش را که دختر چهار سالهاي است
برادرزادهام ميدانستم و تصور ميکردم او نيز همين حس و تصور را دارد.
مهدي
ادامه داد: وقتي اين قتل رخ داد در صحنه قتل دوستم حضور داشت و وقتي پليس
پرسيد چه کسي زودتر از بقيه به صحنه رسيده است او خودش گفت که همزمان با
آتشنشانان در صحنه حضور داشته است. همانجا مأموران وي را داخل بردند و از
او پرس و جو کردند بعد رهايش کردند تا اينکه در پايان بررسي صحنه قتل،
دوستم را بازداشت کردند و با خود بردند. پسر داغدار گفت: همه ميگفتيم که
دوستم را اشتباهي گرفتهاند حتي به خانواده وي گفتم که حتماً سريع آزاد
خواهد شد تا اينکه در مجلس ختم موبايلم زنگ خورد و شنيدم دوستم به قتلها
اعتراف کرده است. خيلي تعجب کردم، هفته پيش ما خانه دوستم ميهمان بوديم و
اينکه او قاتل مادر، همسر و بچهام باشد قابل هضم نيست! بنابر اين گزارش،
قرار است بزودي صحنه اين سه جنايت در خانههاي قربانيان تحت نظر بازپرس
حسينپور بازسازي شود.