چند
روزی از اعلام نتایج جشنوارهی سی و سوم فجر در شب اختتامیه میگذرد؛ اما
حکایت برخی تصمیمات عجیب داوران در این شب همچنان باقی است.به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز، شب اختتامیهی جشنوارهی سی و سوم شاید در رسانهها بیشتر
به دلیل حضور «مهران مدیری» و طنازی او و حضور ستارهها و صحبتهای آنها
مورد توجه قرار گرفت، اما اتفاقات ویژهی دیگری هم در این شب افتاد که از
دید بسیاری دور ماند.
از
جملهی این اتفاقات عجیب، موارد اهدای سیمرغ ویژهی هیئت داوران بود. به
طور مثال، «جواد نوروزبیگی» در یک اتفاق بیسابقه فقط به دلیل داشتن سه
فیلم در جشنواره در مقام تهیهکننده، سیمرغ ویژهی هیئت داوران را که تصاحب
کرد. آن هم در شرایطی که در تمام این سالها، سیمرغ ویژهی هیئت داوران
تحت عنوان جایزهی ملی معمولاً نصیب فیلمهایی میشد که از حیث محتوایی،
قابل دفاع بودند.
البته
دومین سیمرغ ویژهی هیئت داوران به دلایل محتوایی اهدا شد؛ اما این بار
این جایزه به «نیکی کریمی» به علت تکریم و توجه به خانواده در فیلم «شیفت
شب» رسید. البته «شیفت شب» به نسبت «سوت پایان» و «یک شب» و «چند روز بعد»
از حیث مضمونی یک جهش محسوب میشود، اما حقیقتاً فیلمی نبود که به علت توجه
به عنصر خانواده مورد تقدیر داوران قرار بگیرد.
اما
در بخش اهدای جوایز بخش هنر و تجربه هم اتفاقات جالبی رخ داد. در حالی که
فیلمهای روشنفکری سالمی همچون «در دنیای تو ساعت چند است؟» و «احتمال
باران اسیدی» در این بخش قرار داشتند که میتوانستند مورد توجه قرار
بگیرند، دو فیلم عجیب و غریب و اگزوتیک «مردی که اسب شد» و «روز مبادا»
جوایز این بخش را تصاحب کردند.
جالب
است بدانید که «مردی که اسب شد» با سردترین استقبال ممکن در برج میلاد
روبرو شد؛ تا جایی که حضار بر سر ترک سالن نمایش از یکدیگر سبقت میگرفتند و
بسیاری نتوانستند بیش از سی دقیقهی این فیلم را تحمل کنند.
از
طرف دیگر، فیلم تجربی و پر از توهین «روز مبادا» که در جشنوارهی کم مشکل
سی و سوم، جز صریحترین فیلمهای امسال در نقد و هجو باورهای مذهبی و
نمادهای سیاسی به شمار میرفت، موفق شد یکی از دو سیمرغ داوران بخش هنر و
تجربه را دریافت کند تا اتفاقات عجیب شب اختتامیه، بیش از پیش جلب توجه
کند.
اما
این پایان کار نبود. چنانکه «رویا محقق» به خاطر نگارش فیلمنامهی ضعیف و
پر از حفرهی فیلم «دوران عاشقی» سیمرغ بهترین فیلمنامه را به خانه برد و
روی سن از «مهسا محبعلی» -کارشناس ادبیات شبکهی بیبیسی فارسی- به علت
همکاری در نگارش این فیلمنامه تقدیر کرد. با این حال، کسی متوجه نشد که
ارزشهای فنی و محتوایی ویژهی این فیلم چه بود که شایستهی تقدیر و دریافت
سیمرغ تشخیص داده شد.
در
چنین وضعیتی، بایکوت کامل فیلم «روباه» به کارگردانی «بهروز افخی» که به
موضوع استراتژیک «ترور دانشمندان هستهای» میپردازد و بعد از چندین سال،
سینمای ایران را صاحب یک فیلم جاسوسی حادثهای خوش ساخت کرده است، در میان
نامزدهای اعلام شده و به تبع آن، در میان جوایز اهدایی، به شدت
تعجببرانگیز به نظر میرسد. آن هم درست در سالهایی که فیلمهای استراتژیک
و کاملاً هدفمند سیاسی در دیگر جشنها و جشنوارههای سیاسی فارغ از
ضعفهای اساسی محتوایی، جوایز اصلی را در میان حیرت منتقدان به خانه
میبرند و آب از آب هم تکان نمیخورد. چنانکه اسکار «آرگو» نیز با همین
روند اهدا گردید.
جالب
آنکه «روباه» نه تنها از دایرهی توجهات داوران، که به بهانهی دیر رسیدن
از رایگیری مردمی نیز حذف شد. بهانهای که به گفتهی «افخمی» و «پیرهادی»
-کارگردان و تهیهکنندهی فیلم- بر خلاف ادعای خانهی سینما، هیچ مبنای
قانونی و آییننامهای نداشته و حتی به عذرخواهی «رضاداد» -دبیر جشنواره-
نیز منتهی شده است.
بد
نیست این را هم بدانید که «بهروز افخمی» سال گذشته بابت فیلم به مراتب
ضعیفتر «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» سیمرغ بهترین فیلمنامه و کارگردانی و
بهترین فیلم را تصاحب کرد و در سایر رشتهها نیز مورد توجه قرار گرفت.
البته باید قضاوت را به عهدهی صاحبنظران گذاشت که فیلم «روباه» فیلم
بهتری است یا «آذر شهدخت پرویز و دیگران».
اما
«روباه» تنها فیلمی نبود که این چنین از دایرهی داوریها و آرای مردمی
حذف شد؛ چنانکه کمدی سیاسی شریف و مردمی «ایران برگر» نیز به جز دریافت
سیمرغ چهرهپردازی در سایر رشتهها بایکوت و حتی بابت بازیهای خوب «محسن
تنابنده» و «علی نصیریان» نیز از کاندیداتوری محروم شد.
مجموع
این عوامل، شاید شائبهی سیاسی بودن جوایز جشنوارهی سی و سوم فجر را به
ذهن متبادر کند. اینکه فیلمهای با رویکردهای سیاسی خاص از دایرهی
داوریها کنار رفتند و آثار خنثی والبته پر از اشکال و ایرادی چون «دوران
عاشقی» رکورددار نامزدی سیمرغ شدند! اما بهتر است نیتخوانی نکنیم. «روباه»
و «ایران برگر» قطعاً در اکران عمومی قدر خواهند دید و بر صدر خواهند
نشست.