به گزارش پایگاه 598 به نقل از تراز؛ عصر پنجشنبه است و آفتاب هنوز بساطش را جمع نکرده. مرکز شهر آفتابی دلچسب دارد؛ آفتابی که گرمای آن آدمی را به شک میاندازد که نکند بهار آمده است و به ما نگفتند؟ تصویر کوههای شمرون اما چیز دیگری را روایت میکند با آن هوای گرفته و آشوبی که در آسمانش برپاست. در چنین هوایی هیچ چیز بهتر از سرخوردن در خیابان و تماشای ویترینهای رنگارنگ نیست؛ ویترینهایی که دگرگونه چیده شدهاند برای ۲۵ بهمن یا همان ولنتاین. برای همین جاری شدیم در خیابان و پرسه زدیم در بین نور و رنگ و همهمه جماعتی که برای خالی کردن جیبشان از یکدیگر سبقت میگرفتند. برای ما که پول هم داشته باشیم، ولنتاین و غیرولنتاین هیچ تفاوتی ندارد جز تجربه ساعتی همرنگ شدن با جماعتی که هیچ وقت نخواهند فهمید دغدغه نان یعنی چه؟ سرگرمکننده بود تا در نهایت گوشه لب گزیده و بگوییم: ولنتاین هم ولنتاین پولدارها.
اینجا تهران است، پایتخت ایران، شهری که تا همین ۴۸ ساعت گذشته فکر می کردیم همهمه سیمان و آهن روح مردمانش را آزرده، فکر میکردیم اینجا همه چیز یا سیاه یا سفید و اگر رنگ دیگری باشد، خاکستری. اما نه اشتباه فکر میکردیم و برای همین به شما میگوییم که تهران، شور دارد، روح دارد، لبخند، دارد، پورشه و بی ام دبلیو و بنز اس ۵۰۰ دارد، تهران مراکز خرید فوق لوکس دارد، تهران رنگ دارد، جان دارد، هیجان دارد، اصلا تهران دریاست. تهران حتی ولنتاین هم دارد، مفصلتر و باشکوهتر از صاحبان اصلیش.