دو سال پيش روز عاشوراي تهران صحنه اتفاقاتي شد كه يادآور صحنههايي از فاجعه كربلاي سال 61 هجري قمري بود، بهطوري كه عدهاي از عوامل جريان فتنه كه از 22 خرداد 88 بارها با حضور در آشوبهاي خياباني عليه نظام، انقلاب و رهبري شعارهايي سر داده بودند، در اين روز بار ديگر به خيابان آمدند و در روزي كه زمين و آسمان گريان و عزادار فرزند زهراي مرضيه سلام الله عليها بود، به مقدسات جسارت كردند.
به گزارش رجانيوز، البته در اين تجمعهاي غيرقانوني، شعارها محدود به ضديت با انقلاب اسلامي نشد و جمعي كه از لحاظ تعداد به مراتب كمتر از تجمعهاي غيرقانوني قبلي بودند، اينبار به قرآن كريم نيز جسارت كردند كه حتي تعدادي از محكومان حوادث پس از انتخابات نيز كه تا آن زمان مدعي بودند تجمعها مسالمتآميز و يك حق قانوني است، با ديدن تصاوير اين جسارتها از موضع خود عقبنشيني كردند.
اما اين جسارتها موجب شد كه دستگاههاي امنيتي به لايههاي جديدتري از فتنه برخورد كنند، چرا كه جسارت به كتاب الهي كار هر كسي نميتوانست باشد و تنها از عهده ضد دينهاي انساننمايي برميآمد كه در اثر بستري كه قانونشكنان و سران فتنه براي آشوب ايجاد كرده بودند، همسو با گروهكها و تروريستها به ميدان آمدند و درونيات ضد ديني خود را آشكار كردند.
در اين زمينه، هفتهنامه 9 دي با انتشار گزارشي به جزئيات و ناگفتههايي از اين ماجرا پرداخته كه نشان ميدهد بهاييها براي حضور خياباني در روز عاشورا سازماندهي قبلي كرده بودند.
بهائیت از کی وارد ماجرا شد
روند حرکت فرقه ضاله بهائیت به سمت ایفای نقش سیاسی در جامعه، با هدف تأثیر مثبت بر وضعیت جامعه بهایی ایران، از دو سال پیش و مقارن با شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی آغاز گردید که آن را حرکتی اجتماعی قلمداد کردند و لکن ورود بی سابقه اعضای این فرقه ضاله در جریان فتنه اخیر و ایفای نقش فعال در اغتشاشات خصوصاً اغتشاشات روز عاشورا، اولاً ماهیت سیاسی این فرقه را اثبات نمود و ثانیاً نشان داد که بیگانگان در شکل گیری جریان فتنه و دامن زدن به آن، بهائیت که حیات خود را در خودداری از شرکت در مسائل سیاسی می داند، به صحنه اغتشاشات کشانده اند و این امر شاید در یکصد سال اخیر بی سابقه بوده است و از طرفی بهائیت تمام فرصت هایی را که در طول حدود بیست سال اخیر (دوران توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی) توانسته بود از غفلت مسئولین امر به دست آورد با قرار دادن در سبد فتنه انتخابات اخیر از دست داد. بر اساس آخرین اطلاعات به دست آمده و بررسی های انجام شده ورود بهائیان به مسائل سیاسی و قرار گرفتن آن ها در جریان فتنه سال 1388 برنامه ریزی و سازماندهی شده بود.
بیانیه بیت العدل و تعیین راهبرد
در روز یکشنبه 13/10/88 تعداد 13 نفر بهائی و دو نفر مسلمان مرتبط و سپس 8 نفر بهائی دیگر به اتهام شرکت در اغتشاشات روز عاشورا دستگیر شدند.
فرایند حضور بهائیت در فتنه سیاسی سال 88، از انتخابات مجلس هشتم آغاز گردیده و با این رویکرد که کارکرد مجلس برای عمران و آبادی جامعه است، لذا توسط بیت العدل (مرکز اصلی بهائیت در فلسطین اشغالی) اجازه ورود به شرکت در تبلیغات انتخاباتی مجلس هشتم به آنها داده شد. در بیانیه بیت العدل در این خصوص در 25 دسامبر 2007 آمده است: «شایسته است که شما عزیزان به کمال استقامت و اطمینان و با اجتناب از مداخله در سیاست حزبی، هر فرصتی را برای همکاری با هموطنان عزیز خود در پیشبرد آرمان هایی که موجب ترقی و سعادت وطن عزیزمان است مغتنم شمارید». و به دنبال آن، خط ارتباط گیری و تماس با نمایندگان، برای تأثیرگذاری بر برخی از آنان را دنبال نمودند.
در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری پس از ورود بیت العدل به فاز سیاسی و صدور اعلامیه هایی رسمی علیه نظام، جامعه بهائی نیز با این توهّم که جریان فتنه، نظام جمهوری اسلامی را ساقط خواهد کرد، ابتدا با بیان هویت خود، درخواست حضور در ستاد برخی از کاندیداها (از جمله آقایان موسوی و کروبی) را کردند که با توجه به سوابق این فرقه، حضور آناه بیشتر به صورت کمک مالی متصور است که البته پس از آن در میتینگ های کاندیداهای مذکور نیز شرکت كردند و برای اولین بار با حمل پلاکاردهایی در خصوص حقوق از دست رفته اقلیت ها و دانشجویان محروم از تحصیل، هویت خود را مطرح کردند و با حضور در جمع به اصطلا ح معترضین ضمن توجیه اقدامات خود، مبادرت به حساسیت زدایی از هویت بهائی خود کردند.
در این بین، پس از اظهار نظر حسینعلی منتظری به سود بهائیان، حمایت های جمیله کدیور و سعید رضوی فقیه از حقوق شهروندی بهائی ها (که برای اولین بار بود که در جمهوری اسلامی صورت می گرفت) در این امر نیز مؤثر بود. بهائی ها بعد از انتخابات عملاً به جریان فتنه و جنبش سبز پیوستند و در راهپیمایی های 25 خرداد، 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا شرکت نمودند. این گروه با ارسال ایمیل برای بهائیان، اظهار می داشتند که دیگر باید تعیین تکلیف کنیم، شعار الله اکبر و یا حسین میرحسین دیگر به درد نمی خورد، باید شعار زندانی سیاسی و دانشجوی سیاسی آزاد گردد، سر داد و با SMS به افراد بهایی برای شرکت در تظاهرات اطلاع رسانی می کردند.
علاوه بر این آنها با رادیو صدای آمریکا و مراکز حقوق بشر آمریکایی و یک سایت حقوق بشر که مربوط به منافقین می باشد و با علم به ماهیت آن، ارتباط داشتند. در اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورخ 22/12/88 ضمن اشاره به دستگیری اعضای یک شبکه اینترنتی، آمده است: "این شبکه که برخی از اعضای آن از پیروان یکی از فرقه های ضاله(بهائیت) هستند، پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین در عراق و دیگر کشورهای مورد نظر منتقل می نمودند."
جلسه بهائیان در شب تاسوعا سال 88
در واقع این فرقه به صورت شبکه ای عمل نموده است، این شبکه در شب تاسوعا با حضور در منزل یکی از دستگیرشدگان، هماهنگی های لازم را انجام داده و برای روز عاشورا در قالب تیم های چهار نفره برنامه ریزی کردند و با توجه به امکانات این فرقه و تشکیلاتی بودن عناصر آن، برنامه ریزی و آمادگی کامل در اغتشاش حضور یافته اند.
در بررسی های به عمل آمده حضور 100 نفر از افراد بهائی در تظاهرات روز عاشورای سال 1388 مسلم شده است و افراد دستگیر شده هم به حضور خود در اغتشاشات اعتراف کردند، گرچه کوشیدند فعالیت های تخریبی خود را در این زمینه منکر شوند.
نکته حائز اهمیت این که بعضاً این افراد از خانواده سران تشکیلات بهائیت هستند؛ معرفی بعضی از آن ها به درک موضوع کمک خواهد کرد:
1. آرتین غضنفری متولد 1357 فرزند مسئول تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران و فعال ترین عنصر حاضر در اغتشاشات 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا.
2. ژینوس سبحانی متولد 1361 (همسر آرتین غضنفری) دختر یکی دیگر از اعضای تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران؛ وی دستیار شیرین عبادی بود که در آن مقطع دستگیر و بازجویی شده است.
3. زواش شادمهر از عناصر بهائی بسیار فعال در جریان اغتشاشات پس از انتخابات بوده که در مکالمات خود از یکسره نمودن کار نظام سخن گفته است؛ وی از سرتیم های فعالان اغتشاشات سال 88 و مسئول سازماندهی تجمعات به نفع موسوی بوده است.
4. بابک مبشر متولد 1357 داماد خانجانی از سران اصلی فرقه ضاله بهائیت و فردی تأثیرگذار در صنف عینک و از عناصر مؤثر و شاخصی بوده که در تجمعات روز عاشورا حضور داشته و اخبار اغتشاشات را از طریق مرتبطین خود رصد می کرده است.
5. لواء خانجانی متولد 1365 نوه رئیس فرقه که پدرش در زمره متمولین به شمار می رود و در صنف عینک جایگاه ویژه ای دارد؛ به اتفاق همسرش (بابک مبشر) و برادرش فؤاد و پیام فنائیان و ... در اغتشاشات روز عاشورا شرکت کردند.
6. پیام فنائیان فرزند یکی از خانواده های سرشناس بهائی و از سرتیم های اصلی اغتشاش بوده و در تجمعات روز عاشورا به همراه مرتبطین خود شرکت داشته است.
7. نیکاو هویدایی متولد 1359 فرزند یکی از عناصر تشکیلاتی بهائیت که در زمینه جذب مسلمانان و تبلیغ بهائیت فعال است و به همراه همسرش مونا عدل پیما در اغتشاش روز عاشورا شرکت کرده اند.
لازم به توضیح است که دستگیری ها بدون بردن نامی از بهائیت و بدون توجه به انتساب آنان به این فرقه ضاله انجام شده و در بازرسی ها نیز، تنها اسناد مربوط به اغتشاشات توقیف شده است؛ لذا تشکیلات بهائیت ضمن ابراز نگرانی از دستگیری جوانان بهائی، در موضع انفعالی قرار گرفته اند.
در پی برخورد قضائی با بهائی های اغتشاشگر، واکنش منفی جامعه نسبت به بهائیت افزایش یافته و جامعه بهائی از احتمال فشار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از این حوادث نسبت به خودشان دچار ترس شدیدی شدند. برای همین پس از آن در جلسات تشکیلاتی فرقه تغییر تاکتیک اعلام و به اعضای خود تأکید کردند که در امور سیاسی کشور دخالت نکنند.
پیام فنائیان در تاریخ 10/11/88 در دادگاه انقلاب به بیان نقش تشکیلات بهائیت در هدایت اعضای خود برای شرکت در اغتشاشات اقرار و به میزان تسلط زیاد تشکیلات بر اعضاء فرقه بهائیت اشاره کرده است. وی در اقاریر خود اظهار داشته است: «در ضیافتها ابلاغ تشکیلات مبنی بر حضور در تجمعات به ما ابلاغ شد. بهائیان تمامی امور خود را با هماهنگی بیت العدل انجام می دهند. من به درخواست آرتین غضنفری ناظم منطقه 6 بهائیت تهران در تجمعات حضور پیدا کردم. ما به همراه دوستانمان در اغلب تجمعات بعد از انتخابات حضور داشتیم. تا قبل از این انتخابات و انتخابات مجلس هشتم، ما اجازه شرکت در انتخابات و فعالیت های سیاسی را نداشتیم ولی با ابلاغ بیت العدل در حین انتخابات مجلس هشتم و به صورت ویژه تر در انتخابات ریاست جمهوری دهم وارد عرصه فعالیت سیاسی و انتخابات شدیم."
ارتباط بهائیت با آقازاده فراری
همچنین در بررسی های به عمل آمده، مشخص گردید که علاءالدین خانجانی (از عناصر مطرح بهائی) از طریق مسئول مالی شرکت های خود (ناصر عرشی مقدم که آن هم بهائی است) با برخی از عناصر شاخص سیاسی که بعضاً مرتبط با جریان فتنه بودند از جمله با یکی از آقازاده های متواری، در ارتباط بود، به طوری که در این ایام بیش از 40 تماس تلفنی داشته اند.
ورود بهائیت در جریان فتنه، با دستور تشکیلاتی بوده است لکن از سطح تخصصی به سطح عمومی وارد شده اند بدین معنی که تا قبل از فتنه صرفاً بر کار تشکیلاتی و سازمانی تکیه می کردند ولی امروز بر آگاهی ها و کنش های فردی و کار شبکه ای، لذا اعضا را مأمور به تبلیغ انفرادی ساختند(بر مبنای این اعتقاد که یک فرد می تواند به تنهایی یک مملکت را به هم بریزد)، در واقع در سال 1388 تشکیلات بهائیت به سمت نظام شبکه ای گرایش یافت، بدین معنا که گفتند ترویج مرام فرقه ای به صورت تشکیلاتی سبب آسیب پذیری است و بنابر این بايد هر فرد در شبکه خانوادگی، دوستان و... شخصاً اقدام به تبلیغ و ترویج كند و برای شرکت در اغتشاشات نیز همین رهنمود تشکیلاتی به اجرا درآمد یعنی عناصر بهائی به دستور این تشکیلات ضاله، در قالب شبکه های خانوادگی، دوستان و ... در اغتشاشات خیابانی حضور می یافتند.
این امر ظاهراً در فرقه ها و گروهک های دیگر نیز مصداق دارد، در فرقه تبشیری مسیحیت از کلیسا و کشیش به کلیسای خانگی و عدم نیاز به کشیش رسیده اند و منافقین از اعمال تروریستی به موضوع حقوق بشر روی آورده اند.
شباهت بیانیه موسوی و راهبرد بیت العدل
یکی از سران فتنه سبز هم، در بیانیه های خود راهبرد هر نفر یک ستاد و پس از آن هر نفر یک رسانه را مطرح ساخت. این همسانی ها نشان می دهد که در پس پرده این بازی، مدیریتی پنهان و مشترک وجود داشت با این ملاحظه که بهائیت به لحاظ نداشتن تشکیلات قوی نمی توانست همچون منافقین نقش محوری ایفا کند اما در عین حال بهائیت هرجا که توانست ورود کردند حتی در حوزه ارتباط با منافقین با هدف اقدام ضد امنیتی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و اخیراً ایرج ناصر، تبعه ایرانی مقیم پاکستان و مسئول دفتر بهائیت شهر راولپندی این کشور گفته است:
"ما (بهائیان) عناصر تحصیل کرده و متمول زیادی در داخل و خارج از ایران داریم که می توانند در صورت سقوط حکومت ایران، زمام امور را در دست بگیرند و کشورهای خارجی نیز از آنها حمایت خواهند کرد."
همانگونه که ذکر شد، نکته حائز اهمیت این که فعالیت های بیشتر دستگیرشدگان بهائی عاشورای سال 88 در چارچوب شبکه ای خانوادگی ساماندهی شده بود و این استراتژی یکی از مهم ترین توصیه هایی بود که سایت های وابسته به جریان سبز در حوادث فتنه بعد از انتخابات مورد تأکید قرار می دادند که: "در قالب خانواده به خیابان ها بریزند"؛ کما اینکه در بیانیه های موسوی نیز بر مقوله شبکه ها به ویژه شبکه های خانوادگی تأکید شده است.
در همان سال 88 مجلس نمایندگان آمریکا(توسط جمهوری خواهان از 409 نفر 47 نفر طراحی را تصویب و برای مجلس سنا ارسال کردند که رئیس جمهور آمریکا می بایست در کنار پیگیری بحث پرونده هسته ای ایران، موضوع بازداشت 7 نفر از سران بهائیت را نیز مطرح کند که این خود به تنهایی می تواند مسئله وابستگی و اهمیت فوق العاده این فرقه ضاله و نقش محوری آنها در فعالیت های اصلاح طلبان سبز را برای بیگانگان روشن سازد.
بهائیت، سیاهی لشکر میرحسین موسوی
نکته مهم این است که سکوت یا تأیید تلویحی سران فتنه از حضور عناصر و جریانات منحرف عقیدتی و اخلاقی در اغتشاشات خیابانی و فضای مجازی، در حقیقت نه تنها از روی ناچاری و افزایش سیاهی لشگر بود، بلکه نوعی پیام به حامیان خارجی جنبش سبز بود که اگر ما به قدرت برسیم عوامل شما را پاس خواهیم داشت. سران فتنه سبز بارها اعلام کرده بودند که "خودی و غیر خودی" کردن مردم! غلط است و جنبش سبز یک جنبش "هویت محور" است و این گزاره هم در مانیفست براندازی که از این جریان به دست آمده است و هم در بیانیه های آقای موسوی تأکید شده بود. در واقع "هویت محور" و کارناوالی نامیدن جنبش سبز دقیقاً به این معنا بود که این جنبش نمی خواهد مقیاس های اسلام و کفر، مسلم و مرتد، صالح و طالح، متقی و فاجر را بپذیرد و این بدین معنی است که بهائیان، مارکسیست ها، فاسدها و ... همه می توانند در جنبش سبز پذیرفته شوند، و دست به دست هم بدهند و کار نظام را یکسره کنند. و مکروا و مکرالله فالله خیرالماکرین.