غلامرضا تنها فرزند ملکه توران بود. اسناد موجود وی را یکی از قاچاقچیان بین المللی معرفی کرده اند که در ترانزیت مواد مخدر از شرق به غرب ایران نقش عمده ای را ایفا می کرده است. در سال 1336 تعدادی از مامورین درستگار کرمانشاه دست به مبارزه وسیع علیه قاچاقچیان زده و با شدت با آنها به مبارزه پرداختند و حتی تعدادی از آنها را نیز به قتل رساندند، این سخت گیری بسیاری از قاچاقچیانی که تاب محدود شدن منافعشان را نداشتند به واکنش واداشت. به این ترتیب پای غلامرضا که او نیز منافعش به خطر افتاده بود به ماجرا کشیده شد. اما برخورد این شاهزاده پهلوی با مامورین مبارزه با مواد مخدر بسیار تاسف آورد بود و کار به جایی رسید که قاچاقچیان از آن پس با آزادی بیشتری به کار پرداختند.
نفر دوم از راست غلامرضا پهلوی و بعد محمد رضا پهلوی
وی کوچکترین فرزند رضاشاه از ملکه عصمت بود. حمیدرضا را باید بعد از اشرف فاسدترین فرد خاندان پهلوی دانست. او از یک سو در فسادهای اخلاقی غرق بود و از سوی دیگر در فروش و همچنین استعمال مواد مخدر به حد جنون آمیزی افراط می کرد. حمید رضا دوستان متعددی از همه اقشار داشت که وجه تشابه همه آنها بی بند و باری و دست داشتن در مفاسد اجتماعی بوده است. در حلقه نزدیکان حمیدرضا زنی به نام "هما خامنه" وجود داشت که ظاهرا همسر او بوده و از وی صاحب فرزندانی نیز بوده است، اما بنا به نص صریح اسناد این فرزندان غیر شرعی بوده و حمید رضا مسئولیت آنها را بر عهده گرفته است. البته هما و حمیدرضا هر 2 به هروئین نیز اعتیاد داشته اند.
نفرات جلو، حمیدرضا پهلوی و هما خامنه
این زن نه چندان خوشنام به شدت مورد علاقه حمیدرضا بوده و به این جهت از تمام کارهای نامشروعش چشم پوشی، به طوری که حتی در برابر خیانت هایش نیز سکوت می کرده است. این زن در کنار فساد اخلاقی، به هرویین اعتیاد شدیدی داشت و به همراه حمیدرضا مرتبا آن را استعمال می کرد. مفاسد حمیدرضا و هما محدود به این دو فقره نمی شود، چراکه در پرونده آنها ماجرای یک قتل هم وجود دارد. توضیح آنکه حمیدرضا با یکی از چهره های مشهور به نام "فلور" ارتباط نامشروع داشته و از این رهگذر او را حامله می کند. فلور بدون جلب نظر حمیدرضا و برای باج ستانی و یا شاید مهر مادری مبادرت به حفظ جنین می کند، حمیدرضا که از این ماجرا آگاه می شود پس از اینکه موفق به جلب نظر فلور برای سقط جنین نمی شود، به همراه هما به منزل ایشان رفته و او را به قتل می رسانند.
حمیدرضا پس از این ماجرا به خارج از کشور گریخت و پس از اینکه آب ها از آسیاب افتاد مجددا به ایران بازگشت، بدون اینکه هرگز به طور جدی در این مورد بازخواست و مجازات شود.
محمود رضا برادر دیگر شاه نیز مانند اکثر اعضای این خانواده در قاچاق مواد مخدر دست داشته است. او در مزرعه بزرگش به کشت خشخاش مبادرت می ورزید. این شاهزاده پهلوی علاوه بر فروش مواد مخدر شدیدا به آن اعتیاد داشته و ظاهرا به همین خاطر نیز از شاهزادگی عزل شده است. محمود رضا ظاهرا بخشی از این تریاک ها را که در مزرعه اش تولید می کرده است به دولت و باقی مانده را در بازار آزاد می فروخته است.