اشعار خوانده شده توسط ذاكر اهلبیت حاج منصور ارضی در اولین شب عزاداری اباعبدالله الحسین علیهالسلام در حسینیه امام خمینی:
تا تو دردم میدهی آن را دوا حس میكنم
عافیت را در میان هر بلا حس میكنم
بهترین اوقات عمرم در میان روضههاست
خویش را در خانهی خیرالنسا حس میكنم
بهتر از ماه مبارك در محرم تائبم
حال استغفار را در روضهها حس میكنم
این زمان با آن مكان تأثیرشان عین هم است
در محرم خویش را در كربلا حس میكنم
سینهچاك سینهی عریان یار زینبم
میزنم بر سینه چون این درد را حس میكنم
بین توحید و تجلی نسبت عینیت است
پس خودم را پیش تو پیش خدا حس میكنم
تو همان روضه شدی و من همان گریه شدم
تو مرا حس میكنی و من تو را حس میكنم
قیمت پایین پایت مثل بالای سر است
عرش بالا را همین پایین پا حس میكنم
***
گاهی همه به دور پسر جمع میشوند
گاهی همه به دور پدر جمع میشوند
اینها كه دست و پای علی را گرفتهاند
هشتاد و چار فاطمه سرجمع میشوند
وقتی میان خیمه نشسته، نشستهاند
وقتی كه میرود، دم در جمع میشوند
دارند این طرف چهقدر میشوند كم
دارند آن طرف چهقدر جمع میشوند
وای از علی عقابش(1) اگر اشتباه رفت
وای از حسین دورش اگر جمع میشوند
1) نام اسب حضرت علی اكبر(ع)