به گزارش پایگاه 598، خیلیها او را دشمن قسم خورده امیر قلعهنویی و علی فتح الله زاده میدانند، هر چند خودش چنین اعتقادی ندارد.
حسن روشن از آن دست آدمهای این فوتبال است که برای حرف زدن مراعات هیچچیز و هیچ کسی را نمیکند. او حرفش را میزند و پای آن هم میایستد.
جدیدترین حاشیه اینروزهای آبیها مسئله "هلمکه" است. بازیکن برزیلی- آلمانی سابق استقلال که بدون انجام حتی یک بازی رسمی برای تیم قلعهنویی حالا سر از الاهلی مصر درآورده. او همان کسی است که گفته میشود مصدوم به جمع آبیها اضافه شده و 100 هزار دلار ناقابل هم به جیب زده است!
روشن در مورد روند حضور این بازیکنان مصدوم و بیکیفیت خارجی در فوتبال ایران و مشخصا تیم فوتبال استقلال صحبت های زیر را انجام داده است.
* آقای روشن! فکر میکنید علاقه برخیها به جذب بازیکنان بیکیفیت خارجی در لیگ ایران از کجا نشأت میگیرد؟
- خیلی واضح است، وقتی پای پول مفت وسط باشد علاقه هم ناخودآگاه به وجود میآید. خوب یا بد باید بپذیریم ما فوتبالی داریم که ساز و کار ندارد. افسارش به دست دلالها افتاده و مربیانی داریم که کاملا به طور هماهنگ شده با آنها کار میکنند. در همین فضا هم چه بهتر از بازیکن خارجی بیکیفیت. میآیند، قرارداد میبندند، بازی نمیکنند و خیلی زود جایشان را به بازیکنان بیکیفیت خارجی دیگر میدهند. این وسط هم پولی جابجا میشود که بخشی از آن به دلال، بخشی به مربی و بخشی هم به خود بازیکن خارجی میرسد که شاید باورشان هم نشود! نمونههای زیادی هم از این دست وجود دارد. کافی است مروری بر پرونده نقل و انتقالات دو باشگاه پرسپولیس و استقلال داشته باشید تا همه چیزش دستتان بیاید.
* اما گاهی برخی از همین مربیان مدعیاند که در مورد برخی واسطهها اغراق میشود.
- کدام اغراق؟! اتفاقا این دلالها هنوز از برخی توانمندیهای خود رونمایی نکردهاند! چند سال پیش من از طریق یکی از مسئولان حراست فدراسیون فوتبال فهمیدم که یک دلال، باندی 200-300 نفره دارد. ممکن است باور نکنید اما همین دلال در کنار خودش هم مربی داشت، هم بازیکن و هم مدیر. او حتی روی برخی داوران لیگ برتر هم نفوذ کرده بود. حال برخی دوستان از اغراق در مورد آنها حرف میزنند. از این جماعت هر چه بگویند برمیآید.
* یعنی همین هلمکه استقلالیها که اینقدر سر و صدا به پا کرد هم از همین راه وارد فوتبال ایران شده بود؟
- شک نکنید که همینطور است و دلالها نقش اول را بازی میکنند. البته فراموش نکنید که چراغ سبز مربی هم یک اصل مهم است. حتما میدانید در استقلال سرمربی همه کاره است و مدیرعامل روی حرفش حتی حرف نمیزند. من نمیدانم چطور میشود که در یک باشگاه مدیرعامل از سرمربی واهمه دارد و چشم بسته تصمیماتش را میپذیرد. انصافا این به معنی ناکارآمدی مدیرعامل نیست؟! من که میگویم سرمربی بیش از همه مقصر است.
* پس این علاقه برای جذب بازیکنان مصدوم و ضعیف خارجی بیشتر در بین مربیان ما وجود دارد؟
- صد در صد همینطور است چون همانطور که گفتم تا مربی نخواهد، هیچ بازیکنی به یک تیم اضافه نمیشود. در همه لیگهای حرفهای دنیا و حتی لیگهای عربی بازیکن قبل از عقد قرارداد تست پزشکی میشود و حتما در چند بازی دوستانه به کار گرفته میشود. شما یقین بدانید اصلا اینطور نیست که بازیکن اول قرارداد ببندد بعد تست پزشکی بدهد.
* مصداقی هم دارید؟
- من از همین باشگاه استقلال برایتان مصداق میآورم. شما حتما "الونگ الونگ" را به خاطر دارید. او همان بازیکنی است که ابتدا به پرسپولیس رفت و بعدا استقلالی شد. شاید برایتان قصه حضور این بازیکن در استقلال جالب باشد. او همان فصلی که فرهاد مجیدی به اسلواکی ترانسفر شد، با رایزنی "خشایار محسنی" به استقلال آمد. البته در آن روزگار مدیرعامل باشگاه فتح الله زاده بود و به شدت با محسنی روابط حسنهای داشت. آنروز از این جهت که تیم پرویز مظلومی جای خالی نداشت، فتح الله زاده مجبور شد همین یعقوب کریمی را با قیمت 50 میلیون به نفت تهران بفروشد در مقابل 450 میلیون تومان خرج الونگ کند. نکته جالب آنکه یعقوب کریمی همان فصل بهترین بازیکن نفت شد و فصل بعدش با 800 میلیون تومان راهی سپاهان شد. جالبتر اینکه الونگ هم برای استقلال در دو بازی اگر اشتباه نکنم مجموعا 60 دقیقه بازی کرد و مصدوم شد. این یکی از چند 10 بازیکن خارجی استقلال بود که آمدند یک پول زیادی گرفتند و رفتند. حال شما بخوانید حدیث مفصل از این مجمل!
* یعنی شما فکر میکنید مربی و مدیرعامل پیشتر در جریان مصدومیت و شرایط نامناسب این بازیکنان خارجی هستند و به خدمتشان میگیرند؟
- به هر حال مسئول مذاکره مستقیم با این بازیکنان کسی است که یا رفیق مدیرعامل است یا مربی که البته در استقلال بیشتر آدمهای نزدیک به مربی هستند که اینکارها را میکنند.
* حتما میدانید زدن این حرفها برایتان هزینه دارد؟
- برایم اصلا مهم نیست. یک روزی در یک برنامه تلویزیونی قلعهنویی به من گفت: "چرا این حرفها را میزنی و آرامش ما را به هم میریزی. مگر من اشتباه کردهام 15 پیشکسوت را دور هم جمع کردهام و به آنها نانی میرسانم." خیلی این حرف قلعهنویی برایم جالب بود. او آدمهای خودش را به اسم کمیته فنی وارد باشگاه استقلال کرده بود و انتظار هم داشت این اعضای کمیته فنی به کارش نظارت کنند. خداوکیلی در کجای دنیا اینگونه است؟ البته من ایرادی به امثال محمود فکری و جواد زرینچه ندارم. چون آنها زحمتکشیده استقلالاند و حقشان است بهرهای از استقلال ببرند. من واقعا نمیدانم چطور میشود یک نفر بیتالمال را به بازیکن مصدوم و بیارزش میدهد بعد از خدا و ائمهاطهار حرف میزند!
* فکر میکنید این سبک هدر رفت بیتالمال را میتوان نوعی فساد برشمرد؟
- من فکر میکنم این کار ارتباط مستقیم با فساد دارد. امروز فساد عین اختاپوس به گوشه گوشه فوتبال کشور رسوخ کرده و باید فکری به حال آن کرد. وزارت ورزش در آغاز این فصل خیلی خوب و پرانرژی به این مسئله ورود کرد اما نمیدانم یکباره چه بلایی سر عزمش آمد.