باشگاه خبرنگاران نوشت:
در
این هفته نمایشگاهی با موضوع مد و فشن در تهران برگزار شد که توجه ما را
به خود جلب کرد، این نمایشگاه توسط شخصی به نام نیما بهنود که در دو دهه
گذشته در آمریکا زندگی کرده است مدیریت میشود. در این نمایشگاه لباس و
طرحهایی به نمایش درآمده است که از الگوهای غربی پیروی میکند، و مطابق با
ارزشها و هنجارهای جامعه غربی تولید شده است.
براساس اطلاعات بدست آمده، نمایشگاه نیما بهنود هماکنون در حال برگزاری است.
نیما پسر مسعود بهنود از اعضای اتاق فکر لندن
نیما بهنود، فرزند مسعود بهنود، کارشناس شبکههای فارسیزبان بیگانه مانند بیبیسی فاسی، صدای آمریکا و .. است.
مسعود
بهنود در دوران طاغوت تلاش میکرد تا به گونهای رفتار کند که مورد توجه
صاحبان قدرت در ایران قرار گیرد و بتواند موجبات صعودش را فراهم کند. وی در
دوران طاغوت با سردبیری نشریه آیندگان داریوش همایون، با زیرکی خاصی خود را در باند قدرت امیرعباس هویدا جا داد و با نزدیک شدن به او توانست جایگاه مناسبی را برای خود در دوران پهلوی بدست آورد.
وی
پیش از انقلاب توانسته بود نظر هویدا را جلب کند و وفاداری خود را به
طاغوتیان ثابت نماید، وفاداری وی به باند قدرت طاغوتیان به حدی بود كه بنا
به نوشته فرج سركوهی وی تنها گوینده رادیویی بود كه حق داشت بدون نوشته و
بازبینی برنامه راه شب رادیو را اجرا كند و در تلویزیون دولتی نیز برنامه
ساز و مفسر سیاسی مورد اعتماد بود، و سازش با قدرت را استلزام حضور مدام
خود در رسانهها میدید.
پس
از انقلاب اسلامی، بهنود اولین کسی بود که علیه ولی نعمتهای خود اعلام
جرم کرد و از محمود جعفریان و پرویز نیکخواه که از دوستان وی و مشاورین
هویدا بودند، شکایت کرد تا خود را از اتهام سانسور و اعمال اختناق مبرا
سازد. او این دو را هدف قرار داد، چرا که یکی سابقهی تودهای و دیگری
سازمان انقلابی (مائوئیستی) داشت و در رژیم سلطنتی از هر کس دیگری آسیب
پذیرتر بودند و حمله به آنها او را بیشتر به مقصود نزدیک میکرد.
مسعود
بهنود بعد از انقلاب حرفه اصلی خود یعنی روزنامه نگاری را ادامه میدهد و
بیش از ۲۰ روزنامه و مجله را بنیان مینهد، روزنامههای«آیندگان» و «تهران مصور» و ماهنامه «آدینه» از
نشریاتی است که وی در آن قلم زده است. این نکته حائز اهمیت است که تمام
نشریاتی که توسط بهنود منتشر میشد در مدت کوتاهی به دلایل مختلف مثل تشویش
اذهان عمومی، نشر اکاذیب و غیره تعطیل میشدند.
وی
با حوادث دوم خرداد ۷۶ خود را به جریان اصلاحات نزدیک میکند و دوباره به
عنوان یک چهره مطبوعاتی در فضای رسانهای ایران مطرح میشود، وی در این
دوران دست به نگارش مطالبی میزند که هیچ هدفی جز تشویش اذهان عمومی و
فرافکنی نداشته است.
وی
پس از اینکه چهرهاش از پشت نقاب بیرون آمد و مردم با خط فکری و منش سیاسی
وی که همسو با منافع دشمنان ایران بود آشنا شدند، چارهای جز ترک ایران
نداشت و سرانجام در سال 1381 ایران را به مقصد لندن ترک کرد.
حضور فعال بهنود در رسانههای ضد انقلاب
این شبه روشنفکر لندن نشین، تاثیر بسزایی در شکل گیری و راه اندازی تلویزیون bbc فارسی داشته است و در دهه گذشته برنامههای زیادی را به سفارش دولت انگلیس بر علیه جمهوری اسلامی ایران تولید کرده است. وی هر هفته در تلویزیون رسمی دولت انگلیس حاضر میشود و روزنامهها و مجلات داخلی ایران را مورد بررسی قرار میدهد.
مسعود بهنود به این حد بسنده نمیکند و با شرکت در برنامههای رادیویی مثل رادیو فردا (ارگان رسمی پنتاگون) و برنامههای تلویزیونی صدای آمریکا به اربابان خود این پیام را منتقل می کند که میتواند انتظاراتشان را برآورده کند و بازیچه دست آمریکا و انگلیس قرار گیرد.
حمایتهای صریح مسعود بهنود از فتنهگران 88
بهنود
در جریان فتنه سال 1388 دیگر کاملا دست از محافظهکاری شست و مستقیما به
هنجارها، رسوم، اعتقلدات و باورهای ایرانیان تاخت و با اقدامات ناثواب خود
در برپایی نشستها و تجمعات ضد ایرانی و همسو با منافع صهیونیستها مردم
ایران را ناراحت کرد.
وی
با عضویت در اتاق فکر لندن و همکاری با عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش،
اکبر گنجی، محسن کدیور و سید عطاءالله مهاجرانی عملا به جریان برانداز در
ایران پیوند خورد، و با همراهی با همپالگیهایش و با بودجه دولتهای
آمریکا و انگلیس سعی کردند تا افرادی را در ایران برای شورش و برهم زدن نظم
عمومی در ایران آماده کنند.
نیما بهنود کیست؟/ پسر کو ندارد نشان از پدر
نیما بسیار تحت تاثیر افکار و عقاید پدرش است و راه و روشی شبیه پدر دارد، تنها با این تفاوت که حوزه کاریشان متفاوت است، وی در برنامه رادیوی ارگان رسمی پنتاگون مستقیما به این مسئله اشاره میکند که تفکرات وی شبیه به پدرش است. وی طراح مد ایرانی است و لباسهایی با مهرهای قدیمی و خطوط نستعلیق ایرانی را طراحی و تولید میکند.
نیما
بهنود در حال حاضر گروهی ۱۷ نفری را که یکی از گروههای مد نیویورک است،
اداره میکند. وی با ثبت یک برند خاص امروز در تولیدیهای لباس شناخته شده
است و موسس این برند با تلفیق هنر خوشنویسی ایران و تیشرت توانسته است
اقدامی نوآورانه انجام دهد و مخاطبانی را در داخل و خارج از ایران به خود
جلب کند.
نیما
بهنود در طراحی لباسهای خود با استفاده از نمادهای جذاب فرهنگ ایرانی سعی
در جذب مخاطبان داخلی دارد، حال آنکه طراحیهای وی در عین جذاب بودن،
فرهنگ ایرانی-اسلامی را نشانه رفته است، بهطوری که بسیاری از لباسهای
طراحی بهنود زننده و غیر اسلامی-ایرانی است.
بهنود
پسر، همان راهی را میرود که بهنود پدر در رسانههای ضد ایرانی انجام
میدهد اما با رویکردی متفاوت. هر دو قصد آسیب زدن به ایران اسلامی را
دارند، ماموریت یکی سیاسی است و ماموریت دیگری هجمه فرهنگی است که چه بسا
میتواند خطرناکتر از حوزه پدر باشد.
لباسهایی
که توسط گروه نیما بهنود تولید میشود از دو فرهنگ غربی و ایرانی بهره
میبرد، غربی از آن جهت که مدل لباسهایی که این گروه تولید میکند،
لباسهایی نیمه عریان است. تیشرت و تونیکهایی که با فرهنگ ایرانی و دین
اسلام هیچ سنخیتی ندارد، اما از میراث این مرز و بوم مانند چهرههای
نامدار، اشعار تاثیرگذار، مکانهای تاریخی و مهرهای حوزههای مختلف اجتماعی
و هنری بهره میبرند.
حمایت نیما بهنود از فتنه 88
نیما
بهنود فعالیتهای سیاسی فراوانی نیز انجام داده است، وی در جریان فتنه سال
۸۸ به دنبال فتنه فرهنگی بود، از این جهت، وی دست به تولید لباسهایی
میزد که همسو با منافع این جریان بود. طراح این برند خاص با طراحی اثر یک
انگشت سبز روی تیشرت سفیدرنگ و طراحی چهرههای سران فتنه و یارانشان روی
لباسهای خود مستقیما پشتیبانی خود را از این جریان برانداز در ایران نشان
میدهد.
همکاری نیما بهنود با رسانههای ضد انقلاب
وی
با حضور در یک برنامه تلویزیونی وابسته به رادیو فردا به گفتگو مینشیند و
با لحنی روشن اعلام میکند که فردی سیاسی است و به این نکته اشاره میکند
که نام پدرش و منش سیاسی او در پیشرفت وی بسیار تاثیر داشته است. وی در این
برنامه حتی اقدام به توهین و نشر اکاذیب میکند.
طراح
این برند خاص در این برنامه ضد انقلاب به این مسئله اشاره کرد که تمام
لباسهایی که در ایران با بهره گیری از طرح او تولید میشود کپی است و او
هیچ نقشی در تولید آن نداشته است، اما بارها اعلام کرد که از تکثیر
طرحهایش در ایران استقبال میکند و این دلیلی جز هجوم یک نوع مد غربی
مزین به فرهنگ ایران نمیتواند داشته باشد.
هنرمندان ناآگاهانه با نیما بهنود همسو میشوند
چند
تن از هنرمندان سینمایی ایران با رفتن به نمایشگاههای بهنود در خارج از
کشور در کنار وی قرار گرفتهاند و این مسئله موجب خواهد شد تا جوانان
ایرانی از آنها الگو برداری کنند و تمایل به استفاده از لباسهایی که این
ضد انقلاب طراحی میکند داشته باشند.
هنرمندان و بویژه بازیگران سینما در کانون توجه نوجوانان و جوانان قرار
دارند و هرگونه رفتار، کردار و پوشش آنها توسط مردم رصد میشود و این قشر
نقش به سزایی در ارائه الگوهای مناسب به جامعه اسلامی ایران دارند.
بنابراین انتظار میرود که هنرمندان در راستای تقویت فرهنگ ایرانی-اسلامی قدم بر دارند و موجب شوند تا نوجوانان و جوانان ایران از الگوی مناسبی بهره ببرند.
این
برند خاص و طراح آن که مشتاق حضور در بازار مد و عرصه هنری جامعه ایرانی
بودند و در ماههای گذشته درصدد برپایی نمایشگاهی در تهران برآمدند و عملا
توانستند به این رویای خود تحقق ببخشند. از دهم بهمن ماه نیما بهنود
نمایشگاه مد و فشن خود را در تهران کلید زد و این در شرایطی است که هیچ کس
نمیداند مجوز افتتاح این نمایشگاه را چه شخصی یا نهاد قانونی تائید کرده
است.
علی
فاضلی رئیس اتاق اصناف ایران معتقد است، برپایی هرگونه نمایشگاه در داخل
ایران ساختار تعریف شدهای دارد که باید مجوز اصناف یا سازمان توسعه تجارت
را داشته باشد، یعنی نمایشگاههای داخلی نیاز به مجوز اصناف و نمایشگاههای
تخصصی نیاز به مجوز سازمان توسعه و تجارت دارد.
حال سوال اینجاست که برپایی نمایشگاه مد و فشن در تهران توسط یک عنصر ضدانقلاب توسط کدام نهاد، سازمان یا شخصی تائید شده است؟
باباپور در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، در
رابطه با ساز و کارهای موجود در روند برپایی نمایشگاهها، اظهار داشت:
معمولا سازمان برگزار کننده نمایشگاهها از لحاظ قانونی وزارت صنعت، معدن و
تجارت است، اما از لحاظ حقوقی از این جهت که دارای رویکرد تبلیغاتی
میباشد باید تحت نظارت وزارت ارشاد نیز باشد.
این
کارشناس حقوقی ادامه داد: نوع اشخاصی که در داخل نمایشگاهها شرکت
میکنند و نوع کالاهایی که ممکن است در داخل نمایشگاهها معرفی شود، از این
جهت که مسئله جنبه تبلیغی دارد باید سه عنصر را در آن لحاظ کرد.
وی افزود: عنصر اول اینکه براساس مقررات وزارت صنعت، معدن و تجارت ورود کالاهای خارجی که ساخت داخل دارد یعنی در داخل کشور مشابه آن وجود دارد نباید در نمایشگاهها عرضه شود، لذا این وزارتخانه موظف است که بر این مسئله نظارت جدی کند.
باباپور
تصریح کرد: عنصر دوم اینکه احتمال دارد اشخاص حقوقی خارجی با شرکت در این
نمایشگاهها اصول و موازین قانونی داخل ایران را از حیث صلاحیت سهامداران و
تعلق سهامداران به کشورهایی که با مبانی قانونی و اصولی ما در تعارض
هستند، مفارقت داشته باشند و میبایستنهادهای نظارتی در این مسئله دخالت کرده و آن را کنترل کنند.
این
کارشناس مسائل حقوقی ادامه داد: سومین عنصر اینکه اگر برگزاری نمایشگاهها
مستوجب زدن لطمه باشد، از این حیث که شرکتها و یا اشخاص شرکت کننده
احتمال برخورد و تعارض با موازین بومی، ملی و اسلامی ایران را داشته باشند
باید از برگزاری آن جلوگیری کرد. حضور
در نمایشگاه بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و از این منظر باید وزارت ارشاد
مستقیما بر این مسئله نظارت کند تا به قوانین کشور لطمه وارد نکند.
وی
ادامه داد: از نظر مقررات واردات و صادرات نیز گمرک جمهوری اسلامی ایران
که زیر نظر وزارت اقتصاد و دارایی است، باید براساس مقررات گمرکی کالاهای
وارداتی را کنترل کرده و در صورت تائید با ورود موقت و تعهد به خروج آن
کالا بر این مسئله نظارت کند.
باباپور
در پایان خاطرنشان کرد: تنها یک نهاد صنفی بدون آشنایی با مقررات
نمیتواند اقدام به صدور مجوز نماید و چند نهاد مشترکا باید ابعاد آن را
بررسی کرده و مبادرت به صدور مجوز کنند و این میتواند لطمات زیادی را وارد
کند و در آن صورت هیچکس پاسخگو نخواهد بود. در صورتی که نمایشگاهی بدون
مجوز اقدام به فعالیت کند، مسئولان انتظامی و امنیتی موظفند قاطعانه با آن
برخورد کرده تا دیگر این مسئله تکرار نشود.
سرانجام
سخن اینکه نهادهای قانونی کشور باید مسائل فرهنگی را بیش از پیش مورد توجه
قرار دهند تا برخی افراد سودجو نتوانند با استفاده از خلاءهای موجود
اهداف و تفکراتشان را به جامعه اسلامی ایران وارد کنند، و موجبات ناراحتی
مردم ایران را با این اقدامات برنامهریزی شده فراهم آورند.