روزنامه «حمایت» با انتشار یادداشتی در شماره امروز خود نوشت:
کمیته بانکی مجلس سنای آمریکا طرح تشدید تحریم علیه ایران را با 18رای موافق در برابر 4 رای مخالف به تصویب رساند. تصویب چنین طرحی جامعه جهانی بویژه افکار عمومی آمریکا را شگفت زده کرد زیرا این امر به مفهوم کار شکنی سنا در برابر روند مذاکرات ایران و 5+1 تلقی می شود.
این مصوبه با روح توافقنامه ژنو که در آن صریحاً به عدم اعمال تحریم علیه ایران در طول مذاکرات این کشور با طرفهای غربی اشاره شده، کاملا مغایرت دارد.
این طرح توسط رابرت منندز و مارک کرک به کمیته بانکی سنا ارائه شد که به موجب آن در صورتی که مذاکرات ایران و 1+5 تا پایان ماه ژوئن به نتیجه نرسد تحریم های بیشتری علیه ایران اعمال خواهد شد. با این حال اجرای این تحریم ها تا 24 مارس "4 فروردین" به تعویق افتاد اما در هر حال تصویب این طرح از سوی کمیته بانکی مجلس سنا، ادامه
سیاستهای چماق و هویج آمریکا تلقی می شود.
شرود براون، جک رید، جف مرکلی و الیزابت وارن از حزب دموکرات به پیش نویس این طرح رای منفی دادند که این امر از وجود دو گانگی در میان رویکردهای سناتورهای آمریکا نسبت به موضع هسته ای ایران حکایت دارد.
تهدید کنگره آمریکا بویژه مجلس سنا برای اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران هر چند تحت تاثیر فشار لابی صهیونیستی صورت می گیرد اما مغایر با توافقنامه ژنو است.
در طول مذاکرات اخیر ایران و تیم مذاکره کننده، ایران همه مسیرهای اعتماد سازی را بر اساس سیاست هسته ای تعریف شده، طی کرد. اما اظهارات ضد و نقیض مقامات کاخ سفید، وزارت خارجه و کنگره آمریکا نشان داد که این کشور برای رسیدن به یک توافق جامع با ایران جدی به نظر نمی رسد.
وجود اختلاف میان کاخ سفید و وزارت خارجه از یکسو با کنگره آمریکا، و از سوی دیگر دست یابی به یک توافق جامع میان ایران و 1+5 تا 9 تیر ماه سال آینده را با مشکل مواجه خواهد ساخت. به نظر می رسد باراک اوباما در خصوص دست یابی به یک توافق نهائی با ایران در حوزه هسته ای جدی است اما او قادر به اعمال اختیارات قانونی خود نخواهد بود.
رئیس جمهور آمریکا بارها مدعی شده که تا 9 تیرماه هر گونه تحریم جدیدی علیه ایران را که از سوی کنگره تصویب شود وتو خواهد کرد اما آیا اوباما در اظهارات خود کاملا جدی است؟ قطعاً کنگره آمریکا در سیاست های خود تابع اراده لابی صهیونیستی است و قطب نمای سیاسی کنگره بویژه مجلس سنا در دست صهیونیستها است. وجود اکثریت جمهوریخواهان در کنگره که دارای نگرشی همسو با لابی صهیونیستی است، دست باراک اوباما را برای استفاده از اختیارات قانونی خود خواهد بست. رئیس جمهور آمریکا تلاش می کند تا در دو سال باقی مانده از دوره ریاست جمهوری خود یک دست آورد تاریخی داشته باشد و این دست آوردها به عنوان یک سنت تاریخی در کارنامه عمل روسای جمهوری آمریکا تلقی می شود. طبیعی است دست یابی آمریکا به یک توافقنامه جامع با ایران در موضوع هسته ای، بزرگترین دست آورد تاریخی در دو دوره ریاست جمهوری باراک اوباما به شمار خواهد رفت.
این دستاورد نیز می تواند به پیروزی مجدد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 منجر شود و در مقابل، جمهوریخواهان ماجراجو را در داخل منزوی خواهد کرد. اما اگر کنگره از هم اکنون برای کار شکنی در مسیر دموکراتها گام های عملی بر دارد و موضوع هسته ای ایران را دستاویزی برای مانور سیاسی قرار دهد، ایران نیز باید اقدام تنبیهی متقابلی اتخاذ کند. جمهوری اسلامی ایران در طول سالهای اخیر با هوشمندی کامل تعامل سازنده ای با همه طرفهای مذاکره کننده داشته و اکنون توپ در زمین کشورهای 1+5 است. گزارش های اخیر یوکیو امانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای، همه حاکی از آن است که جمهوری اسلامی ایران صادقانه با این نهاد بین المللی همکاری داشته است.
با اینکه نظر کشورهای چین، روسیه و آلمان با دیدگاه تهاجمی آمریکا نسبت به موضوع هسته ای ایران کاملا تفاوت دارد اما این 3 کشور نیز باید نقش فعالتری برای مقابله با کارشکنی های آمریکا ایفا کنند. اگر تا 9 تیر ماه آینده، آمریکا همچنان به سیاست های دوگانه چماق و هویج خود ادامه دهد قطعاً باید پاسخ ایران کوبنده و متناسب با خواست عمومی باشد.
خروج ایران از میز مذاکره و بازگشت به غنی سازی به میزان 20 درصد و حتی بالاتر و طرح شکایت علیه آمریکا در سازمان ملل می تواند بخشی از واکنش ایران در برابر باج خواهی های آمریکا باشد. کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا اگر نتوانند در برابر کنگره آمریکا موضع کاملا شفاف و قاطعی اتخاذ کنند باید حقایق موجود را برای افکار عمومی فاش نمایند. اکنون مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده اراده ملت بزرگ ایران، باید طرح جامع و گزینه مناسبی را برای مقابله با باج خواهی های کنگره آمریکا تصویب کند تا از ادامه سیاستهای تهدید آمیز آمریکا جلوگیری کند. در غیر این صورت تا 9 تیر ماه نمی توان به دست یابی به یک توافق جامع با کشورهای 1+5 امیدوار بود زیرا سیاست های آمریکا تابعی از سیاست های لابی صهیونیستی است و دشمنی آنها با ملت ایران کاملا روشن است.