به گزارش پایگاه 598 به نقل از ایرنا، پاسخ نوبخت به بسيج دانشجويي دانشگاه علامه طباطبايي به شرح ذيل روز سه
شنبه در پايگاه اطلاع رساني سازمان مديريت و برنامه ريزي منتشر شد:
عزيزان بسيج دانشجويي دانشگاه علامه طباطبايي (ره)
با سلام واحترام ؛
نامه
شما عزيزان مزّين به آيه شريفه اي از کلام وحياني، عزّ وصول بخشيد. آنچه
از متن آرام آن نوشته به رخ مي زد، غيرت ديني و همّيت اسلامي بود، از اين
رو پيش از آنکه برخي از واژگان نامناسب موجب ملال و تکدر گردد، احساس
افتخار و اطميناني فراهم شد که اهداف امام و رهبري در تربيت فرزندان رشيد و
غيور تحقق يافته است و انقلاب بزرگ اسلامي هم چنان مولد و پويا به پيش مي
رود.
بدون ترديد در ضرورت دفاع از نظام و استيفاي حقوق تضييع شده
ملّت بزرگ و فهيم ايران توسط کشورهاي استکباري، اشتراک نظر داريم. قطعاً
شما هم، نه در اصل مذاکره با شش کشور مورد نظر و نه در اراده خيرخواهانه
گروه مذاکره کننده با وجود مواضع صريح رهبر معظم انقلاب، ترديد و تشکيک
نخواهيد داشت و شايد آنچه از منطوق نامه بر مي آمد، اعتراض و انتقاد شما به
ملاقات وزير امور خارجه کشورمان با وزير امور خارجه فرانسه و قدم زدن با
وزير امور خارجه کشور آمريکا باشد.
وي در ادامه پاسخ خود آورده است:
در خصوص ملاقات با وزير امور خارجه فرانسه من هم همانند شما و مثل همه
مسلمانان عاشق و معتقد به قداست پيامبر رحمت، از اقدام آن نشريه هتاک
خشمگين و عصباني هستم و طبيعي است که انتظار داشته باشيم که مسئول مذاکره
کننده موضوع هسته اي نه تنها غيرتمندانه از حقوق ملت هم چون گذشته در هر
فرصت با طرف هاي خارجي دفاع مي کرد، بلکه غيرتمندانه نسبت به ناديده
انگاشتن احساسات مقدس مسلمانان توسط آن نشريه فرانسوي اعتراض و انتقاد مي
کرد که اين واکنش مسئولانه به درستي انجام شد و وزير محترم امور خارجه
کشورمان به دفعات آن را اطلاع رساني کرد.
نوبخت در ادامه به مذاکرات
اخير هسته اي اشاره کرد و يادآور شد: اما در مورد اينکه چون بخشي از
مذاکره وزير امور خارجه ايران و امريکا به جاي نشستن، در حال قدم زدن انجام
شد پس 'موجبات سرافکندگي و شرمساري اقشار آگاه جامعه فراهم شد'، به اين
داوري معتقد نيستم. به نظر مي رسد حداقل با استادان محترم دانشگاه محل
تحصيل خود صحبت کنيد. چنانچه اکثريت آنها اظهار داشتند که مذاکره در حال
نشستن بلامانع است ولي در حال قدم زدن آنطور که شما در نامه نوشته ايد
'اقدام ننگين'، قطعاً اينجانب بايد در دفاع از فرزندان غيور ملّت بزرگ و حق
شناس ايران يعني هيأت مذاکره کننده ايراني که رهبر معظم انقلاب در ديدار
مجمع عالي بسيج مستضعفين در تاريخ 6/9/1393 مجدداً آنها را تحسين مي
نمايند، تأمل نمايم.
درخاتمه بازهم مباهات خود را نسبت به غيرت ديني و وفاداري شما نسبت به انقلاب و نظام مقدس اسلامي ابراز مي دارم.
چون
ممکن است به دليل مشغله تحصيلي اين فرصت و توفيق حاصل نشده باشد که مداقّه
کافي بر بيانات مقام معظم رهبري در خصوص ادامه مذاکره و اصرار بر حمايت از
تيم مذاکره کننده داشته باشيد، آن رهنمودهاي مستند را در پيوست به شما
عزيزان هديه مي کنم.
*به هيئت ديپلماسي ملت خوش بينم (13/7/92)
ما
از تحرّک ديپلماسي دولت حمايت مي کنيم، پشتيباني مي کنيم. در کنار آمادگي
هاي همه جانبه ي ملّت ايران - چه از لحاظ اقتصادي، چه از لحاظ امنيّت
داخلي، چه از لحاظ استحکام ساخت دروني نظام اسلامي، چه از لحاظ وحدت ملّي و
چه از لحاظ نظامي - به تلاش و تحرّک ديپلماسي هم چه در اين قضاياي سفر
اخير و چه غير از آن، اهمّيّت مي دهيم و از آنچه دولت ما انجام مي دهد و
تلاش هاي ديپلماتيک و تحرّکي که در اين زمينه ميکنند، حمايت مي کنيم. ما به
هيئت ديپلماسي ملّت عزيزمان و دولت خدمتگزارمان خوشبين هستيم؛ البته به
آمريکايي ها بدبينيم؛ به آنها هيچ اعتمادي نداريم.
*بنده معتقد به نرمش قهرمانانه هستم (26/6/92)
ما
مخالف با حرکت هاي صحيح و منطقي ديپلماسي هم نيستيم؛ چه در عالم ديپلماسي ،
چه در عالم سياستهاي داخلي. بنده معتقد به همان چيزي هستم که سال ها پيش
اسم گذاري شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در يک جاهايي بسيار لازم است، بسيار
خوب است؛ عيبي ندارد، اما اين کشتيگيري که دارد با حريف خودش کشتي مي گيرد و
يک جاهايي به دليل فنّي نرمشي نشان مي دهد، فراموش نکند که طرفش کيست؛
فراموش نکند که مشغول چه کاري است؛ اين شرط اصلي است؛ بفهمند که دارند چه
کار مي کنند، بدانند که با چه کسي مواجهند، با چه کسي طرفند، آماج حمله ي
طرف آنها کجاي مسئله است؛ اين را توجه داشته باشند.
*هيچ کس نبايد تيم مذاکره کننده را سازش کار بداند/ ماموران دولت، فرزندان انقلاب (12/8/92)
هيچ
کس نبايد اين مجموعه ي مذاکره کنندگان ما را سازش کار بداند؛ اين غلط است؛
اينها مأموران دولت جمهوري اسلامي ايران هستند، اينها بچّه هاي خودمان
هستند، بچّه هاي انقلابند؛ يک مأموريّتي را دارند انجام ميدهند. کار سختي
هم هست که بر عهده ي اينها است؛ دارند با تلاش فراوان آن کاري را که بر
عهده ي آنها است انجام ميدهند. بنابراين نبايد مأموري را که مشغول يک کاري
است و مسئول يک فرايندي است مورد تضعيف يا توهين يا بعضي از تعبيراتي که
گاهي شنيده مي شود - که اينها سازش کارند، و مانند اينها - قرار داد؛ نه،
اين حرفها نيست.
*بنده در حمايت از تيم مذاکره کننده اصرار دارم (29/8/92)
درباره
ي مسائل اخير و اين بگومگوهايي که در صحنه ي سياست خارجي و مسائل هسته اي و
گفتگو و مذاکره و از اين حرفها هست، اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمايت از
مسئولاني که اجراي کار برعهده شان است، از همه ي دولتها بنده حمايت ميکنم،
از مسئولان - مسئولان داخلي، مسئولان خارجي - حمايت ميکنم و وظيفه ي ما
است. من خودم مسئول اجرايي بوده ام، وسط ميدان بوده ام، سنگيني کار و سختي
کار را با همه ي وجود احساس کرده ام؛ ميدانم که کار اداره ي کشور کار سختي
است. لذا اينها به کمک احتياج دارند، من هم کمکشان ميکنم، حمايتشان ميکنم؛
اين يک طرف قضيّه است که قطعي است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبيت حقوق
ملّت ايران، از جمله مسئله ي حقوق هسته اي؛ اصرار داريم بر اينکه از حقوق
ملّت ايران يک قدم عقب نشيني نبايد بشود.ما البتّه در جزئيّات اين مذاکرات
مداخله نميکنيم؛ يک خطوط قرمزي وجود دارد، يک حدودي وجود دارد، اين حدود
بايد رعايت بشود؛ اين را گفتيم به مسئولين و موظّفند که اين حدود را رعايت
کنند؛ از هارت وهورت دشمنان و مخالفان هم واهمه اي نداشته باشند و ترسي به
خودشان راه ندهند.
*مطمئنم تيم مذاکره کننده، از حقوق ملت ايران دفاع ميکند (16/4/93)
البتّه
ما به تيم مذاکره کننده مان اعتماد داريم. مطمئنّيم يقيناً آنها به دست
اندازي به حقوق کشور و حقوق ملّت و کرامت ملّت راضي نخواهند شد و اجازه
نخواهند داد که چنين کاري انجام بگيرد. مسئله ي ظرفيّت غني سازي يک مسئله
است که خيلي مهم است؛ مسئله ي تحقيق و توسعه که قطعاً بايد رعايت بشود؛ حفظ
تشکيلاتي که دشمن قادر به تخريب آن نيست. روي «فردو» تکيه ميکنند، چون غير
قابل دسترسي است براي آنها؛ ميگويند جايي که ما نميتوانيم به آن ضربه
بزنيم، نبايد داشته باشيد! اين خنده آور نيست؟
*حقا و انصافا ايستادگي ميکنند (6/9/93)
هيئت
مذاکره کننده ي ما حقّاً و انصافاً پرتلاش و جدّي هستند؛ ايستادگي ميکنند،
با منطق حرف ميزنند، زير بار حرف زور نميروند، دارند کار ميکنند؛ اين را
هم همه توجّه داشته باشند. حالا جزئيّات و آنچه را در اين گفتگوها ميگذرد،
غالباً مردم مطّلع نيستند؛ نه، با جدّيت، با منطق، با دلسوزي دارند کار
ميکنند و منطقي هم عمل مي کنند.