کد خبر: ۲۸۹۸۴۶
زمان انتشار: ۱۴:۵۹     ۰۶ بهمن ۱۳۹۳
یک اصلاح طلب:
داریوش قنبری می‌گوید: نباید پرونده مهدی هاشمی را با پرونده فساد اقتصادی آقای رحیمی مقایسه کرد چرا که ماهیت پرونده مهدی هاشمی با پرونده رحیمی متفاوت است.
به گزارش پایگاه 598، داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح‌طلب و سخنگوی فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس هشتم در گفت‌وگو با تسنیم، اظهار داشت: دولت هاشمی دولت فراجناحی بود و از طیف‌ها و جناح‌های مختلف در دولت او حضور داشتند هم اصولگرا و هم اصلاح‌طلب. آقای هاشمی مشی میانه داشت و می‌خواست از همه جناح‌ها حمایت کند، این نشانه سعه‌صدر او بود که دولت نگاه جناحی راست و چپ نداشت.

قنبری اساساً ماهیت هزینه اقتصادی که مفسدان اقتصادی امثال رحیمی و مهدی هاشمی برای کشور ایجاد می‌کنند را با ماهیت هزینه اقتصادی و تحریم‌هایی که از فتنه ۸۸ ناشی می‌شود متفاوت می‌داند.

او می‌گوید: پرونده مهدی هاشمی هم ماهیتاً با پرونده رحیمی متفاوت است و دادگاه باید در موردش تصمیم بگیرد که آیا اصلا اتفاقی افتاده یا یک فضاسازی رسانه‌ای است قبل از اینکه جرمی محرز شود، به نظرم در ارتباط با مهدی هاشمی جرمی مشخص نشده است که بخواهیم در موردش نظر دهیم و افراد تا زمانی که جرمی از آنها ساطع نشده بر اساس اصل برائت، بری هستند.

سخنگوی اصلاح‌طلبان مجلس هشتم اعتقاد دارد که هیچ محکومیتی علیه مهدی هاشمی نیست چرا که هیچ حکمی هم برای او صادر نشده، اگر او جرمی مرتکب شده بود حکمی برای او صادر می‌شد، این نشان می‌دهد که او از اتهاماتی که وارد می‌شود مبری است.

عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری با اشاره به پرونده اخیر رحیمی، اصرار دارد که "بالاخره این احمدی‌نژاد بود که رحیمی را به عنوان معاون انتخاب کرد."

متن گفت‌وگوی سخنگوی اصلاح‌طلبان مجلس هشتم با خبرگزاری تسنیم، پیش روی شماست:

با توجه به صدور حکم از سوی دستگاه اقتصادی برای کسانی که دچار جرائم اقتصادی شده‌اند و به عنوان مثال همین حکم اخیر، عزم قوه قضائیه را در رسیدگی به مفاسد اقتصادی چطور ارزیابی می‌کنید؟

در مورد مقابله دستگاه قضائی کشور با فساد اقتصادی، انتظار این است که در تمام سطوح با مفاسد اقتصادی برخورد شود، این موضوع فقط و به تنهایی از عهده قوه قضائیه بر نمی‌آید و سایر قوا و نهادها هم باید در این مسیر دست به کار شوند و ریشه فساد را بخشکانند.

با توجه به جایگاه قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی، نقش این دستگاه در برخورد با اینگونه مفاسد نقش ویژه‌تری است و در مجموع، اگر این دستگاه به طور ویژه با عاملان فساد برخورد و در جهت شناسایی آنها اقدام کند، شاهد خواهیم بود که فساد از کشور ما ریشه‌کن می‌شود.

ایران از حیث رتبه‌بندی فساد در میان سایر کشورها رتبه مناسبی ندارد و این رتبه نباید جایگاه ما باشد، با توجه به اینکه ما در نظام جمهوری اسلامی هستیم و نظام ما نظام اخلاقی و دینی است باید تلاش شود تا به لحاظ استانداردهای سلامت قضایی، اقتصادی و اجتماعی به سطح کشورهای سالم برسیم و رتبه اول را داشته باشیم، نه اینکه در زمینه فساد میان کشورها مطرح شویم. آمارهایی که مراجع جهانی ارائه می‌دهند اگرچه ایراداتی نیز دارد اما به نظر من اغلب به شکل بی‌طرفانه ارائه می‌شوند و باید این آمارها را جدی گرفت.

چند سال پیش آماری ارائه شد در مورد رتبه‌بندی فساد که مناسب شأن کشور نبود و کشور ما وضع مناسب نداشت. باید این آمارها را جدی گرفت و نهادهایی که می‌توانند در خشکاندن فساد مساعدت کنند تمام امکانات خود را به کار گیرند تا به مبارزه با این پدیده در کشور ما بپردازند.

برخی تلاش می‌کنند محکومیت اخیر را به جریان اصول‌گرا هم منتسب کنند. شاهد بودیم که مواضع اصول‌گرایان در دوره دوم احمدی‌نژاد نسبت به حضور همین چند نفر در دولت ایشان بود. ارزیابی شما در این مورد چیست؟

نمی‌خواهم بگویم آنچه اتفاق افتاده به پای اصول‌گرایان نوشته می‌شود اما اصولگرایان به هرحال نمی‌توانند از آنچه در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد کنار بکشند و مبرا بدانند و به هر حال اصولگرایان تمام قد پشت احمدی‌نژاد ایستادند و به حمایت از ایشان پرداختند و درکل دو دوره احمدی‌نژاد را انتخاب و حمایت کردند و اگر از عملکرد او و اطرافیان او راضی نبودند چرا در دور دوم از او حمایت کردند؟ اینکه در اواخر عمر دولت احمدی‌نژاد اصولگرایان سعی کردند از او مرزبندی کنند این اصولگرایان را از احمدی‌نژاد و رفتارهای او مبری نمی‌کند.

در اواخر دولت‌ها معمولا انتقادات شروع می‌شود و در مجموع اثربخشی چندانی ندارد با توجه به اینکه احمدی‌نژاد هم در اواخر عمر کاری خود بود برخی اینطور برداشت کردند که احمدی‌نژاد مهره‌ای است که دیگر استفاده‌ای ندارد و با مبری کردن خود از احمدی‌نژاد، سعی کردند به بازسازی خود برای ریاست‌جمهوری دولت یازدهم بپردازند و معتقدم حتی برخی افراد در اصولگرایان بودند که از همین افراد هم حمایت کردند.

تسئوال من به طور مشخص این است، در مورد پرونده اخیر، این موضوع را منتسب به اصولگرایان می‌دانید؟

سئوال من این است که اگر این موارد مطرح بود، زمانی که ایشان در قدرت بود چرا با ایشان برخورد نشد؟ البته این ایراد به قوه قضائیه وارد است.

به نظرم در آن موقع هم این مباحث مطرح بود و الان نمی‌شود این را بگوییم چون آن موقع وارد عمل نشده‌اند هم‌اکنون هم دیگر نباید با او برخورد شود، اما وقتی اتهامی متوجه کسی می‌شود باید به موقع به جرم او رسیدگی شود تا فرصت خطای بعدی را پیدا نکند. باید به موقع به جرایم رسیدگی شود تا مباحث میان جناحی مطرح نشود، من این مسئله را برخورد یک جناح با جناح دیگری نمی‌دانم. احمدی‌نژاد اصولگرا بود و اینکه ما بگوییم اصولگرایان با خودشان برخورد سیاسی می‌کنند این را قبول ندارم، آنها خطاهایی را مرتکب شدند و بنابراین این را بحث جناحی نمی‌دانم.

رحیمی استاندار آقای هاشمی رفسنجانی بود و در انتخابات هم از ایشان حمایت کرد و خودش هم با حمایت آقای هاشمی استاندار بود. آقای رحیمی کسی بود که در دولت کارگزاران ریشه گرفت و بعد که قدرت بیشتری گرفت، تخلف کرد. شنیده شده که تخلفی که از ایشان بررسی شده مربوط به سال ۸۲ است...

اصول‌گرایان فرافکنی می‌کنند و سعی دارند تا مسائل را به گردن بقیه بیندازند. اینکه آقای رحیمی استاندار هاشمی است چه می‌تواند باشد، بالاخره این احمدی‌نژاد بود که رحیمی را به عنوان معاون انتخاب کرد.

**هاشمی‌رفسنجانی از همه جناح‌ها حمایت می‌کرد

خود آقای احمدی‌نژاد هم استاندار دوره هاشمی بود. دولت هاشمی دولت فراجناحی بود و از طیف‌ها و جناح‌های مختلف در دولت او حضور داشتند هم اصولگرا و هم اصلاح‌طلب. آقای هاشمی مشی میانه داشت و می‌خواست از همه جناح‌ها حمایت کند، این نشانه سعه‌صدر بود، او دولت جناحی و نگاه جناحی راست و چپ نداشت، افرادی پست‌های بالایی در دوره هاشمی داشتند، اما آنچه اتفاق افتاد در دوران هاشمی نبود و ربطی به زمان هاشمی نداشته است. تا زمانی که کسی جرم مرتکب نشود براساس اصل برائت، مبری است و هیچ مجازاتی هم در کار نیست مگر خلاف آن انجام شود، اما چه ساختار و فضایی بوده که این خطاها رخ داده است.

محاکمه رحیمی بدون توجه به زمینه‌های این فساد و ساختارها، کار مناسبی نیست و افراد دیگری که این ساختار را ایجاد کردند باید فراخوانده شوند، چرا که این ساختار عیب و ایرادهای فراوانی داشته است و از دل آن مسائلی بیرون آمده که بحث بابک زنجانی یک مورد آن است و ممکن است موارد دیگری هم وجود داشته باشد. باید ساختاری که زمینه را ایجاد کرده را نیز مجرم دانست و محاکمه کرد تا اصلاح شود، باید دید چه ایرادی وجود داشته که این رخداد در دوره کسانی که ادعای پاکی دارند صورت گرفت و مفاسدی که به هیچ وجه سابقه نداشت رخ داد.

آقای تاجرنیا اصلاح‌طلب است و شما هم اصلاح‌طلب هستید. ایشان نقل به مضمون گفته که "برخی رفتارها در سال ۸۸ فقط ناخواسته به نام اصلاحات تمام شد و ما مرامی وارد فتنه سال ۸۸ شدیم"، بنابراین روشن است که اصلاح‌طلبان یک اشتباه بزرگ استراتژیک در آن دوره داشتند. اینکه بخواهیم با بهره‌برداری از فساد اقتصادی مسئولان دولتی هزینه‌ای که سال ۸۸ بر کشور وارد شد را نادیده صحیح است؟

اگر نقش‌ها را مشخص کنیم به نظر من نقش اصول‌گرایان در زمان فتنه کمتر از اصلاح‌طلبان نیست، شاید بسیاری از اصول‌گرایان بیش از اصلاح‌طلبان مقصر بودند، به هرحال نظر من و شما نمی‌تواند باعث این شود که یک جریان را متهم کنیم.

من نظر خودم را در مورد رحیمی و ساختاری که این مسائل را ایجاد کرده گفتم. عرض کردم که اگر بررسی جدی‌تری صورت گیرد آن ساختاری که این مسائل را ایجاد کرده تقصیرش بیشتر است و افرادی مانند بابک زنجانی‌ها و آریاها و رحیمی را ضمن اینکه مجرم می‌دانم قربانی هم می‌دانم؛ قربانی ساختار دولت احمدی‌نژاد. به نظر من اصولگرایان هم نمی‌توانند خود را از هر رخدادی مبری بدانند.

**شما دوست دارید همه چیز را به سال ۸۸ ربط دهید؛ وقتی فساد را طرح می‌کنیم نباید در مورد فتنه صحبت کنیم

در عین حال من معتقدم در درون اصولگرایان طیف‌های مختلف زیادی وجود دارد و به هر حال از این افراد هم بودند و افراد سالم هم بسیار فراوان هستند و هرگز نمی‌خواهم بگویم خدای ناکرده تمام اصولگرایان این مشکلات را دارند، اما مدیریت اصولگرایان این مشکلات را داشت و باید در مدیریت خود بازنگری داشته باشند که چه ضعف‌هایی در این سیستم وجود داشت که افراد داخل و خارج دولت مسائلی را پدید آوردند.

از دیدگاه شما اگر بخواهیم از حیث میزان مفسده‌ای که به وجود آمد مقایسه‌ای کنیم، هزینه امنیتی-اقتصادی که در سال ۸۸ به کشور وارد شد بیشتر بود یا هزینه‌ای که امثال آقای رحیمی یا بابک زنجانی به کشور وارد کردند؟

شما دوست دارید همه چیز را به سال ۸۸ ربط دهید. اینکه در سال ۸۸ مسایلی ایجاد شده باید مجوزی باشد برای اینکه برخی تخلفاتی را ایجاد کنند و کسانی که در درون دولت بودند...

البته من در مقام مقایسه سوال را مطرح کردم...

بله، این اتفاق افتاده، آنچه اتفاق افتاده یک فسادی است که ایجاد شده و الان دادگاهی که شکل گرفته جدا از اینکه گفتید برخی نظرات جناحی دارند، من عرض کردم در مورد محکومیت امثال رحیمی برخورد جناحی نمی‌تواند دخیل باشد.

این تخلف صورت گرفته است، حالا آیا چون در مجموع در جایی دیگر مسئله‌ای صورت گرفته (اشاره به فتنه ۸۸) نباید با این مسئله و تخلف برخورد شود؟ یا باید توجیه شود که به دلیل ماجرای سال ۸۸ برخی دیگر در دولت فساد اقتصادی ایجاد کنند که از دل آن بابک زنجانی و آقای رحیمی بیرون بیاید؟

منظور این نبود! هیچ یک را نفی نکردم بلکه در مقام اثبات، مقایسه کردم...

ما بحث فساد را مطرح می‌کنیم و وقتی فساد را مطرح می‌کنیم باید در مورد فساد صحبت کنیم نه در مورد فتنه...

خب، با این وصف شما فتنه سال ۸۸ را فساد نمی‌دانید؟

ببینید؛ ما بحث آقای رحیمی را داریم به لحاظ روش‌شناسی و روش تحقیق، وقتی ما در مورد یک موضوع صحبت می‌کنیم، این سازگاری ندارد که موضوعاتی که از یک سنخ نیستند را باهم مقایسه کنیم، چون باید یک وجه مقایسه وجود داشته باشد، درحالی که آن یک بحث سیاسی و این یک فساد اقتصادی است...

وجه مقایسه این است که در پی فتنه سال ۸۸ کشور ما دچار ضعف اقتدار دولت شد و تحریم‌های زیادی به کشور از سوی شورای امنیت و اتحادیه اروپا به کشور تحمیل شد، از نظر شما آیا این هزینه و فساد بود؟

من نمی‌گویم راجع به آن بحث نشود خوب است که راجع به آن بحث شود، اما آنچه الان بحث می‌کنیم بحث آقای رحیمی است و اتفاقاتی و زمینه‌هایی که منجر به شکل‌گیری این فساد شده است، آیا شما می‌گویید اگر حوادث سال ۸۸ نبود این فساد شکل نمی‌گرفت؟ ریشه این فساد در سال ۸۸ بود؟

خیر من صرفا در وجه مقایسه عرض کردم، البته فعلا در مقام مناظره با شما نیستم در مقام گفت‌وگو با شما بحث می‌کنم...

آنچه اتفاق افتاده ماهیتا متفاوت است با اتفاقات سال ۸۸ و نمونه آنچه که الان پدید آمده و مسایلی از این دست هم زیاد است. من این فساد را ناشی از ساختار ناسالم می‌دانم، این ساختار هم در دوره احمدی‌نژاد تقویت شد و به نظرم اصول‌گرایان باید پاسخگوی این موضوع باشند...

خب شما معتقدید که این دو اصلا در ماهیت باهم فرق دارند؟ پرونده آقای رحیمی بررسی شد و بحمدالله حکم هم صادر شد، حالا نظر شما راجع به بررسی پرونده آقای مهدی هاشمی چیست؟ قوه قضائیه باید چطور عمل کند. این دو دیگر در ماهیت فرقی ندارند...

پرونده مهدی هاشمی هم ماهیتا متفاوت است و دادگاه باید در موردش تصمیم بگیرد که آیا اصلا اتفاقی افتاده یا یک فضاسازی رسانه‌ای است قبل از اینکه جرمی محرز شود، به نظرم در ارتباط با مهدی هاشمی جرمی مشخص نشده است که بخواهیم در مورد ایشان نظر دهیم و افراد تا زمانی که جرمی از آنها ساطع نشده بر اساس اصل برائت بری هستند و در مورد مهدی هاشمی هیچ محکومیتی علیه ایشان نبوده است و هیچ حکمی صادر نشده است. اگر ایشان جرمی مرتکب شده بود راجع به ایشان حکمی صادر می‌شد، این نشان می‌دهد که ایشان از اتهاماتی که به ایشان وارد می‌شود مبری است.

پرونده چندده هزار صفحه‌ای که راجع به ایشان وجود دارد نشان می‌دهد که ایشان مبری است؟

می‌شود همین طوری افراد را متهم کرد و اما وقتی جرمی ثابت نشده است معلوم است که آن پرونده‌ اینطور نبوده و گرنه من هم می‌توانم علیه شما داستان‌سرایی کنم و این قاضی و دادگاه است که باید به تعیین جرم و حکم بپردازد نه اینکه به شکل سیاسی ما مدام طرح مسئله کنیم...

**گفت‌وگو از سیدمیثم رحمتی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۴۹ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۳
۰
۰
خدا لعنتت کند
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۷:۳۴ - ۰۷ بهمن ۱۳۹۳
۰
۰
شهروند درجه یک ودو.....؟
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها