چند روز پیش علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
مدعی شده بود که گروههای موجود در جریان اصولگرایی به شکلی عملی در
مسیر وحدت قرار گرفتهاند و هرکس سوار «کشتی نجات» وحدت اصولگرایی نشود،
خودش ضرر کرده است.
به گزارش بی باک،
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس همچنین این کشتی نجات اصولگرایان را به
نوعی "کشتی نوح" مدل فعلی معرفی کرده بود و مدعی شد: جبهه متحد اصولگرایی
در برهه فعلی «کشتی نوح» است و هرگونه ساز جداگانه که به وحدت اصولگرایان
خدشه وارد کند، به ضرر خود جداییطلبهاست.
بروجردی مجددًا مدعی شد:
رسیدن به وحدت در جریان اصولگرا منطقی است و غالب گروههای موجود به این
سمت و سو خواهند رفت، حالا اگر فرد یا گروهی نیز خارج از گود بمانند،
خودشان متضرر میشوند.
حال بعد از گذشت چند روز از این ادعاها و تشبیهات جالب آقای بروجردی، سایت هاشمی رفسنجانی برای اخذ بلیط این کشتی دست بکار شد.
هاشمی
رفسنجانی وقتی دید که ظرفیت کشتی نوح اصولگرایان آنقدر زیاد است که حتی
بسیاری از ساکتین فتنه نه تنها سوار شده اند بلکه نقش های اساسی از جمله
سوخت رسانی به این کشتی را نیز بعهده گرفته اند و با این اوصاف کم مانده که
طوفان (!) شود و غیرسواره ها همگی غرق شوند، سریعا برای تهیه بلیط کشتی
نوح اصولگرایان مدل 2011 اقدام نمود.
البته اخذ بلیط این کشتی نیز
همچون سایر وسایل نقلیه منوط به شرایطی است که تحقق این شروط برای شخصیتی
چون هاشمی رفسنجانی به مثابه آب خوردن است.
شرط اوّل: اینکه در دایره اصولگرایی جایی برای خود دست و پا کنی
این
شرط با تعاریف و تفاسیر عجیب و جدیدی که برخی از اعضای جبهه متحد
اصولگرایان از اصولگرایی و فتنه کرده اند، تقریبا برای همه افراد قابل
تطبیق است. چون دایره اصولگرایی که برخی دوستان جبهه متحد اصولگرایان ترسیم
کرده اند تقریبا دور کره زمین کشیده شده است و تنها کسانی که برای فضولی
از کار خدا به کره ماه و سایر کرات سفر کرده اند، کشتی نوح مدل فعلی
اصولگرایی شرمنده شان خواهند بود.
شرط دوّم: یکی از راههای تهدید،
تحقیر و یا تخریب علیه جبهه پایداری را انتخاب نمایی و در فاصله زمانی
کوتاهی آنرا عملی کنی. بعنوان مثال می توانی جبهه پایداری را به مسجد ضرار و
یا کار دستی جریان انحرافی و ... تشبیه نمایی.
این شرط را نیز سایت هاشمی رفسنجانی با تخریب تلویحی تحت عنوان "
پایداری افعی های متحجر در زدن ریشه انقلاب است " به همین راحتی محقق می کند.
حال
فقط مانده شرط سوّم و آن اینکه از ظرفیت بالایی برخودار باشی چون برخی در
توجیه حضور نماینده آقای شهردار در کمیته 8+7 از ظرفیت بالای آقای قالیباف
سخن به میان آورده بودند!
راستی به نظر شما آقای هاشمی در حد آقای قالیباف دارای ظرفیت می باشد؟!
سئوال
دیگر اینکه با این تسامحات خارج از اصول آیا می توان احتمال داد که مسافر
بعدی کشتی نجات جبهه متحد اصولگرایی مرد حاشیه ساز دولت باشد؟!
سئوال
سوّم: حالا که قرار است این کشتی همه را سوار کند، آنوقت به جنگ چه کسانی و
به کدام ساحل نجات خواهد رفت؟! آیا جریان مقابل این جبهه تنها اصلاح طلبان
هستند؟! اگر اینگونه باشد باید اعتراف کرد که انصافا برخی اصلاح طلبان (
مثلا آقای کواکبیان ) عملکردشان در ایام فتنه بسیار معقول تر و مقبولتر از
برخی نفوذی های جبهه متحد اصولگرایی بوده است و آسیبهایشان به نظام به
مراتب کمتر از برخی از این آقایان بوده و هست. پس طبق چه معیاری باید به
جنگ آنها رفت و آنها را کنار گذاشت و در عوض برخی مردودین فتنه را سرکار
آورد؟! بنابر این در این دایره گشاد و کش دار جبهه متحد اصولگرایی همه
افراد و گروهها اعم از مقبول و مردود در ایام فتنه می توانند جای داشته
باشند که با فلسفه ادعایی جبهه متحد اصولگرایان همخوانی ندارد.
سئوال
چهارم: راستی برخی دوستان و رسانه های به اصطلاح اصولگرایی را چه شده است
که تا دیروز علیه برخی ساکتین فتنه سند رو کرده و افشاگری می کردند امّا به
یکباره عاشق و شیدای آنها شده اند و از حضور آنها در جبهه متحد اصولگرایی
دفاع می کنند و منتقدان خود را به تنگ نظری و سهم خواهی و... متهم می
نمایند؟!
به گزارش بی باک، همانطور که پیش بینی می شد، عدم مرز بندی
شفاف جبهه متحد اصولگرایی با فتنه و حامیان و ساکتین آن، باعث شده است که
برخی از مردودین فتنه در این جبهه نفوذ کرده و نقش آفرینی کنند و قطعا این
تسامح و تساهل تنها به ضرر برخی بزرگان موجه و ولایتمدار این جبهه خواهد
بود که مردم حساب ویژه ای روی آنها باز کرده اند و نه تنها آنها را از صنف
مردودین فتنه نمی داند بلکه آنها را از افتخار آفرینان در عرصه مبارزه با
فتنه گران و دشمنان داخلی و خارجی نظام می دانند.
قطعا قرار گرفتن
هاشمی رفسنجانی در صف مخالفان جبهه پایداری، افتخاری برای اعضای این جبهه و
زنگ خطری برای دوستان جبهه متحد اصولگرایی است که بی توجهی به آن می تواند
عواقبی غیر قابل جبران را در پی داشته باشد.
البته در این باره
کسانی باید پاسخگو باشند که بارها در مصاحبه هایشان از وی دفاع نموده اند و
فتنه گران را در کروبی و موسوی محدود نموده اند و به نوعی چراغ سبز برای
ساکتین و حامیان فتنه نشان داده اند.
اکنون با اتخاذ موضع رسمی سایت
هاشمی رفسنجانی علیه جبهه پایداری و واضح شدن هر چه بیشتر چهره و ماهیت
مخالفان حقیقی جبهه پایداری انقلاب اسلامی، راه برای مردم بصیر و فهیم
ایران اسلامی بیش از گذشته روشن شده است و به قطع اگر جبهه متحد اصولگرایی
اقدامی در راستای اصلاح دورونی انجام ندهد از قافله مردم ولایتمدار ایران
باز می ماند.
گفتنی است؛ در حال حاضر می توان چهار ضلعی مخالفان و منتقدان جبهه پایداری انقلاب اسلامی را بدین شرح برشمرد:
1- اپوزیسیون خارج از کشور و دشمنان نظام و انقلاب
2- جریان فتنه و حامیان آن
3- جریانات انحرافی و حامیانشان
4- برخی فریب خوردگان دایره اصولگرایی