کد خبر: ۲۸۹۵۴۵
زمان انتشار: ۱۹:۵۳     ۰۵ بهمن ۱۳۹۳
محافظین حضرت امام خمینی(ره) از خاطراتشان گفتند:
مرتاضی در ادامه از یك آمریكایی كه در قالب یك گروه برای دیدار با حضرت امام به جماران رفته بود، گفت: ایشان وقتی وارد جماران شد از من پرسید پس كاخ امام كجاست؟ وقتی از من شنید كه گفتم كل بیت حضرت امام همین است، مثل ابر بهاری اشك ریخت. واكنش او نسبت به رهبر ایران تماشایی بود و هر چقدر كه با بیت و خصوصیت‌های زندگی حضرت امام(ره) آشنا می‌شد، بیشتر احساس شرمساری می‌كرد.
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، دومین محفل خاطره‌گویی دفاع مقدس «گاهی آسمان»  كه در سالن سوره حوزه هنری قم برگزار ‌شد، به مرور خاطرات و ناگفته‌های دو تن از محافظین حضرت امام خمینی(ره) از دوران پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس اختصاص داشت.

خاطرات تلخ و شیرین یك همراه

در ابتدای این محفل، رضا شهبازی از رزمندگان و پژوهشگران دوران دفاع مقدس مجری كارشناس این محفل، با معرفی مهمانان محفل حاج تقی جعفری و حاج حسین مرتاضی از آنان خواست كه به روایت خاطرات خود از حضرت امام خمینی(ره) بپردازند.

در ادامه، حاج تقی جعفری محافظ حضرت امام(ره) در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به دوران سخت تشكیل جمهوری اسلامی و تهدیدها و ترورهایی كه در سطح كشور اتفاق می‌افتاد اشاره كرد و خاطراتی از تلخی و شیرینی‌های همراهی و حفاظت از حضرت امام خمینی(ره) را برای حضار بازگو كرد.



وی كه در دوران پیروزی انقلاب اسلامی از نیروهای مردمی ستاد استقبال از حضرت امام خمینی(ره) به قم هم بوده‌است، بیان داشت: حضرت امام در طول حیات پربركت خود بارها مطالبی را در مورد شهر قم و مردم قم گفتند. در صحیفه حضرت امام هم اشاره‌های مستقیمی است كه ناشی از  حسن نظر و نگاه ویژه  امام(ره)  به شهر و مردم قم و محافظین قمی بوده‌است؛ تا آنجایی كه محافظین بیت ایشان در جماران نیز نیز از بچه‌های قم انتخاب شده بودند و همیشه درخصوص بچه‌های قم با حساسیت و تآكید خاصی نظر می‌دادند.

لبخندهایی برای اسلام

جعفری در بخش دیگری از خاطراتش گفت: در دوران بمباران هوایی كه هواپیماهای عراقی می‌آمدند و شهرها را بمباران می‌كردند، با این كه در محل اقامت حضرت امام پناهگاه وجود داشت، ایشان هیچ‌گاه به پناهگاه نرفتند و تا پایان زمان وضعیت قرمز ایشان در منزل و در حیاط ذكر می‌گفتند.

حاج تقی جعفری در ادامه امام راحل را فرمانده اصلی دوران دفاع مقدس خواند و گفت: در بسیاری از زمینه‌های جنگی، حضرت امام مشاوره‌های سودمندی را به فرماندهان می‌دادند. از جمله در عملیات فتح المبین، فرماندهان جنگ اعم از سپاهی و ارتشی  با بررسی راه‌ها و نقشه‌های مختلف برای پیشبرد عملیات به نتیجه‌ای نرسیدند. تا این كه حاج محسن رضایی تصمیم می‌گیرد خدمت امام برسند و گزارشی ارائه دهند تا راه‌حلی پیدا شود. این راهنمایی‌ها و ارشادات در قائله كردستان، فتح خرمشهر و شكستن حصر آبادان هم اتفاق افتاد.

جعفری در بازگویی خاطرات خود به ارادت رزمنده‌ای نوجوان به حضرت امام(ره) اشاره نمود و گفت: رزمنده سیزده ساله‌ای را در خرمشهر دیدم كه عكس حضرت امام را به سینه آویخته بود. از او دلیل حضورش را در جبهه پرسیدم. آن نوجوان رزمنده گفت: حضورش در جبهه به خاطر خنده‌های امام است چون لبخندهای امام لبخندهایی برای اسلام است.

كاخ امام كجاست؟

سپس حاج حسین مرتاضی كه ازسال‌ 1362  تا 1367 در بیت حضرت امام(ره) به عنوان محافظ انجام وظیفه كرده‌است از نقش رهبری و فرماندهی امام راحل گفت و ایشان را یك پدر ساده زیست و مهربان خواند.

مرتاضی در ادامه از یك آمریكایی كه در قالب یك گروه برای دیدار با حضرت امام به جماران رفته بود، گفت: ایشان وقتی وارد جماران شد از من پرسید پس كاخ امام كجاست؟ وقتی از من شنید كه گفتم كل بیت حضرت امام همین است، مثل ابر بهاری اشك ریخت. واكنش او نسبت به رهبر ایران تماشایی بود و هر چقدر كه با بیت و خصوصیت‌های زندگی حضرت امام(ره) آشنا می‌شد، بیشتر احساس شرمساری می‌كرد تا جایی كه سر بر دیوار بیت امام(ره) در جماران گذاشت و چشم به دیوار مالید و ابراز ارادت به حضرت امام(ره) نمود.

مرتاضی كه به‌دلیل حضور در بیت امام راحل و همراهی با دیگر محافظین بیت خاطرات و اتفاقات شنیدنی از حضرت امام(ره) به یاد داشت، از رفتارهای پدرانه حضرت امام و دیگر اعضای بیت با محافظین گفت.

وی در ادمه چنین گفت: روزی مسئولان بنیاد شهید به همراه خانواده‌های شهدا برای دیدار با حضرت امام آمده‌بودند و پس از ارائه گزارش از حضرت امام خواستند تا برایشان صحبت كنند كه ایشان فرمودند: من شرمنده خانواده شهدا هستم، من چه بگویم كه این ها خودشان عمل‌كرده اند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها