چگونگی مواجهه سپاه امام حسین (ع) با لشگر یزید بیانگر واقعیت های رفتاری و
تفکری است که می تواند روشنگر حقابق بسیاری در مورد چهره های باطنی طرفین
باشد؛ با بررسی اتفاقاتی که در جریان یک رخداد تاریخی روی می دهد می توان
به سیاست های پشت پرده پی برد.
در جنگی که بین ابا عبدالله الحسین(ع) و
با لشگر یزید ملعون صورت گرفت. آغازگر جنگ سپاه عمربن سعد بود و امام حسین
(ع) حاضر نشدند که شروع کننده جنگ باشند و پس از شروع جنگ بارها و بارها با
خواندن خطبه سعی در هدایت لشگر مقابل داشتند و نیز هر کدام از اصحاب و
یاران اباعبدالله الحسین (ع) که وارد میدان می شدند با رجز های خود سعی می
کردند قرابت امام حسین (ع) را با پیامبر و حضرت زهرا(س) به آنان یاد آوری
کنند، تاشاید بدین سبب دست از عداوت و دشمنی با آل رسول الله بردارند، اما
این سیاه فکران وسنگ دلان تاثیری نمی پذیرفتند.
یاری طلبیدن امام حسین(ع) بستری برای هدایت قوم شقی
امام حسین (ع) با روش های دیگری غیر از خطبه خواندن، سعی در هدایت آن مردم
نابکار داشتند. ابا عبدالله (ع) در طول جنگ بار ها و بارها از آن قوم شقی
آب طلبیدند نه فقط بدان سبب که تشنه بودند چرا که دیگر یاران واهل بیت امام
نیز لب تشنه جان سپرده بودند؛ بلکه به این علت از آنان آب می طلبیدند که
شاید در دل آنان اثری کند و با پاسخ گویی به ندای امام زمانشان از این
شقاوت و بدبختی نجات پیدا کنند. امام با قدرت ید الهی خویش توان دست یابی
به آب را داشتند چرا که تمام دنیا تحت نفوذ و قدرت امام است .
آیا کسی هست مرا یاری کند؟
امام حسین (ع) پس از این که تمام یاران واهل بیت خویش را در راه خدا از
دست دادند و در لحظات آخر تنها شدند بارها و بارها درمقابل این قوم نابکار
فریاد زدند :« هل من ذابّ يذبّ عن حرم رسول اللَّه، هل من موحّد يخاف
اللَّه فينا؟ هل من مغيث يرجو اللَّه باغاثتنا؟ هل من معين يرجو ما عند
اللَّه في اعانتنا»؛ آيا دفاعكنندهاى هست كه از حريم حرم رسول خدا دفاع
كند؟ آيا خداپرستى هست كه در مورد ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسى هست كه به
اميد آنچه در نزد خدا است از ما دادرسى كند؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه
در نزد خدا است، به ما كمك كند؟
یاری طلبیدن امام حسین(ع) از آنان تنها
وجهی از نقش هدایت گری امام نسبت به آن قوم را نشان می دهد؛ چرا که امام
تمام یاران فرزندان و اهل بیت خویش را در آن زمان از دست داده بودند وبا
این تلاش سعی می کردند که حتی با لرزاندن دل یک نفر بتوانند فردی را از
آتش دوزخ نجات دهند.
ماهی تشنه
خامس آل عبا برای هدایت این قوم شقی که در خصومت کردن و دشمنی با آل رسول
الله از چیزی فروگزار نکرده بودند، حتی کودک شش ماهه خود را فدا کردند.
امام حسین (ع) در آخرین لحظات جنگ نوزاد شش ماهه خود را به دست گرفت و به
دشمنان خطاب نموده و فرمود:«يا قوم قد قتلتم شيعتى و اهل بيتى، و قد بقى
هذا الطّفل يتلظّى عطشا، فاسقوه شربه من الماء»؛ اى مردم! شما شيعيان من و
خويشان مرا كشتيد، و از آنها همين كودك باقى ماند، كه از شدّت تشنگى، دهان
را باز و بسته مىكند، او را با اندكى آب، سيراب كنيد.
با این گفتار امام در سپاه دشمن هیاهویی به پا شد به طوری که عمر بن سعد
ترسید و به حرمله دستور داد که به سمت آنان تیری پرتاب کند و حرمله ملعون
به دستور عمربن سعد گلوی طفل شش ماهه را هدف قرار داد و وی را شهید کرد.
قطره ای از خون علی اصغر به زمین باز نگشت
دل و جان امام حسین (ع) از این واقعه تا بدان جا دردناک شد که مشتی از خون
گلوی علی اصغر را به طرف آسمان پاشید؛ امام باقر عليه السّلام فرمود: «از
اين خون، قطرهاى به روى زمين نريخت.»
در لغت عرب «یتلظی» برای ماهی به کار می رود که از آب بیرون افتاده و لب
های خود را بر هم می زند وحتی اگر به آب هم برگردانده شود دیگر زنده نخواهد
شد. امام حسین (ع) هنگام آب طلبیدن از سپاه عمر بن سعد علی اصغر را این
گونه توصیف می کند« هذا الطّفل يتلظّى عطشا»؛ از شدّت تشنگى، دهان را باز و
بسته مىكند، یعنی مانند ماهی که از آب بیرون افتاده و لبان خود را بر هم
می زند چه سیراب شود و چه نشود جان می سپارد. در جواب آن قوم ملعون چه
منصفانه ادای اجر رسالت پیامبر را کردند و در راه مودت ودوستی با خاندان
رسول الله گام برداشتند!؟
شهادت علی اصغر بر ملا کننده دست های منافقین در طول تاریخ اسلام
شهادت علی اصغر طفل شش ماهه امام حسین (ع) برملا کننده نفاق و اوج خباثت
خاندان بنی امیه است . امام حسین (ع) با فدا کردن علی اصغر قساوت قلب سپاه
یزید را در طول تاریخ هویدا کردند. چگونگی مواجهه لشگر یزید با سپاه امام
حسین(ع) نشان دهنده تفکرات و منش رفتاری طرفین است .
چنان چه خود امام حسین(ع) در وصیت شان به شیعیان فرمودند:
شیعتی مهما شربتم عذب ماء فاذکرونی
اوسمعتم بغریب او شهید فاندوبونی
لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا فانظرونی
کیف استسقی لطفلی فابا ان یرحمونی
شیعیان هرگاه آب گوارا نوشیدید مرا یاد کنید یا اگر شنیدید که من غریب شهید شدم برای من ندبه وگریه کنید.
ای کاش تمام شما در روز عاشورا بودید و می دیدید که چگونه برای کودکم طلب آب کردم و دشمنان ابی کردند از رحم کردن بر من.
شهادت علی اصغر گواهی است بر این است که بنی امیه تفکراتی جنایت مدارانه
داشتند و پرده از نفاق و دورویی معاویه و حکامان قبلی بر می دارد.