به گزارش
سرویس بین الملل پایگاه 598، جهان عرب در روزهاي گذشته شاهد يكي از تحولات مهم در همين اولين ماه سال ميلادي 2015 بود. درگذشت ملك عبدالله بن عبدالعزيز پادشاه عربستان در روزهاي گذشته بازخوردهايي را در ميان كشورهاي عربي به دنبال داشت. اما پيش از پرداختن به بازخوردهاي اين تحول در كشورهاي عرب، بايد به انعكاس آن در داخل و نيز ارزيابي عملكرد پادشاه پيشين پرداخت.
ملك عبدالله بن عبدالعزيز يكي از معدود پادشاهان عربستان بود كه با شعار اصلاح و تغيير در كشور به قدرت رسيده بود. وي در گرماگرم قدرت گرفتن گروه تروريستي القاعده و تشكيلات وابسته به آن در برخي كشورهاي اسلامي به قدرت رسيد. عبدالله بن عبدالعزيز همچنين درحالي زمام قدرت را در عربستان به دست گرفته بود كه كشورش متهم رديف اول رويدادهاي 11 سپتامبر و ديگر تحركات القاعده بود. زيرا سركرده اين گروه مسلح يعني اسامه بن لادن خود تباري عربستاني داشت و جزو يكي از مهم ترين سرمايه داران و خانواده اش جزو مهم ترين پيمانكاران بخش مسكن در عربستان بودند.
در سايه اين رويدادها كه بازخوردهاي فراواني در دو سطح منطقه اي و بين المللي در پي داست و در حالي كه عربستان متهم به سركوب هرگونه تغيير و تحول رو به جلو بود، ملك عبدالله بن عبدالعزيز با شعار اصلاح و تغيير در ساختار قدرت و نيز رويكرد و نگاه به خارج، قدرت را به دست گرفت.
از اين رو، يكي از استراتژي هاي وي در روزگار قدرت، همراهي و همگامي با سياست هاي ايالات متحده در موضوعي بود كه واشنگتن آن را مبارزه با تروريسم تلقي مي كرد. حمايت از راهبرد آمريكا در منطقه يكي از تاكتيك هاي عبدالله بن عبدالعزيز در اعلام برائت از القاعده و از طرف دیگر حمایت مالی از گروهک تروریستی داعش در منطقه بود. كما اينكه عربستان در داخل اقدام به تحت تعقيب قرار دادن افرادي شد كه با القاعده ابزار همبستگي مي كردند يا تحركات آنان را به اجرا درمي آورند. بر همين اساس هم نيروهاي امنيتي عربستان با شماري از گروه هاي مسلح همفكر القاعده درگير شدند. اين رويكرد رياض تا پايان حيات پادشاه ادامه يافت و هرچند عربستان در ابتدا كوشيد اتهام القاعده پروري را از خود دور دارد، در مرحله بعد و به علت متهم شدن از سوي گروه هاي مسلحي نظير داعش در حمايت از آمريكا، كوشيد اين بار براي رهايي جستن از اين گروه ها با آمريكا همراهي و همگامي كند تا طوفان ويرانگر داعش به مرزهايش نرسد.
پادشاه عربستان همچنين رويكرد حمايت از نقش زنان در ساختار سياسي را در مقام يكي از رويكردهاي اصلاحگرايانه خود در پيش گرفت و زمينه حضور زنان در تركيب دولت و شوراهاي شهر را فراهم آورد تا از اين بابت، شكل و شمايلي جديد و نوگرايانه به كشورش دهد.
با تمام اين احوال، عربستان همچنان در مقام كشوري سنت گرا و دوري گزين از هرگونه تغيير بنيادين و ريشه اي ماند و انجام اصلاحات ريشه اي را عملي نكرد. سركوب شيعيان در شرق كشور و بستن راه بر روي هرگونه تحرك آزادي گرايانه در عربستان همچون گذشته ادامه دارد.
حال بايد ديد رويكرد پادشاه جديد چيست و بازخوردهاي درگذشت ملك عبدالله بن عبدالعزيز چه خواهد بود؟
پادشاه جديد يعني ملك سلمان بن عبدالعزيز بيست و پنجمين فرزند عبدالعزيز برخلاف برادرش ملك عبدالله نگاهي محافظه كارانه دارد. وي معتقدست كه پياده كردن اصلاحات در ساختار سياسي يا اجتماعي عربستان باعث آسيب زدن به كشور خواهد بود و بايد اين فرايند به صورتي بسيار كند و آهسته صورت گيرد. اين امر به معناي آن است كه از اين به بعد، با عربستاني محافظه كارتر از گذشته بايد سروكار داشته باشيم، عربستاني كه با هرگونه تغيير بنيادين و ريشه اي به صورت جدي مخالف است يا دست كم آن را به تعويق مي اندازد. بر همين اساس هم شيعيان در شرق انتظار مي رود كه روزهاي سختي را در پيش رو داشته باشند.
اما در سطح منطقه اي و بين المللي، به نظر مي رسد كه رقابت براي انتقال محوريت نقش عربستان به كشوري ديگر در خليج فارس شدت مي گيرد. قطر در صدر اين كشورهاست. قطر سرسخت ترين رقيب عربستان در تحولات جاري در جهان عرب است از اين رو، تحركات دوحه درقبال رياض جديت بيشتري خواهد گرفت. با اين حال، سياست خارجي عربستان همچنان همان رويكرد پادشاه پيشين خواهد بود، هم در بعد سياسي و هم در بعد اقتصادي، البته با سرسختي و با شدت و حدت بيشتر.
عربستان درقبال پرونده هايي نظير برنامه هسته اي ايران، سوريه، مقاومت حزب الله در لبنان، جنبش حماس در نوار غزه، دولت عراق و مخالفت با نقش آفريني قطر در خاورميانه و مهم تر از همه تحولات يمن، همان سياست منفي خود را ادامه خواهد داد و انعطاف آن كمتر از گذشته خواهد شد. هرچند كه نمي تواند ملك سلمان بن عبدالعزيز را در شمار بازهاي عربستان و همفكر فيصل بن سعود وزير خارجه اين كشور قرار داد اما به نظر مي رسد كه ملك سلمان با احتياط بيشتري، با تحولات خاورميانه تعامل خواهد كرد تا ضمن تثبيت نقش خود در مقام يك پادشاه تواناي بر مديريت امور هم در داخل و هم در كشورهاي اقماري نظير بحرين و امارات، جايگاه كشورش در مقام يك قطب منطقه اي را حفظ نمايد.