به گزارش پایگاه 598 به نقل از الف، رییس جمهور ایران حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی، در نخستین کنفرانس «اقتصاد ایران» ضمن تاکید بر محقق نشدن اهداف برخی اصول قانون اساسی و به طور مشخص اصل پنجاه و نهم، اظهار داشت: به عنوان مسوول اجرای قانون اساسی تمایل دارد برخی مسایل مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در قالب یک ماده ی قانونی یا برنامه به رای عمومی گذاشته شود. (ایرنا)
آقای جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز نیز در حاشیۀ پنجمین نشست همگرایی اصولگرایان ضمن انتقاد شدید از سخنان اخیر رییس جمهور در طرح موضوع همه پرسی گفت: «همه پرسی نه امری دینی و نه قانونی است این گفتار رییس دولت لرزه ایی بر اندام ما وارد کرد، من نمی دانم منظور ایشان چه بوده، اگر منظور ایشان رفراندوم باشد که درست نیست. رییس جمهور باید کار خودش را انجام دهد، رفراندوم لغت بدی بود، همه پرسی برای چه چیز؟
آقای شجونی در این خصوص که اگر اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی رای به اجرای همه پرسی بدهند و در صورت تایید رهبری همه پرسی قابل اجرا است یا خیر، گفت: این امر معنا ندارد و فقط لرزاندن مملکت است».
در رابطه با کلام ایشان نکاتی قابل طرح وبررسی است.
اول اینکه اصل طرح همه پرسی مشروع است؟ یعنی از لحاظ قانونی قابل اجرا می باشد یا خیر؟
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در بارۀ همه پرسی دو اصل دارد:
اول، اصل ۵۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که تصریح دارد: «در مسایل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه ی مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» در بخش دیگری از قانون اساسی یعنی اصل ۱۷۷ نیز به همه پرسی اشاره شده است که منظور از آن برگزاری همه پرسی برای اصلاح یا اضافه کردن اصل یا بندی در قانون اساسی است که مورد نظر بحث ما نمی باشد.
کلام رییس جمهوری، به صراحت عین اصل ۵۹ است و مشخص نیست که حمله کنندگان که در جایی هم رییس جمهور را مورد سؤال قرار داده بودند که چگونه حقوق دانی است که این مسائل را نمی داند، چه ابهامی دارند.
مطلب بعدی اینکه گفته شد: «رییس جمهور باید کار خودش را انجام دهد» (به تعبیر دیگر، رییس جمهور به اموری که به او ربط ندارد نپردازد) در این مورد باید گفت که:
طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی، پس از مقام معظم رهبری، رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور و مسئول اجرای قانون اساسی است و طبق اصل ۱۲۲، رییس جمهور در برابر ملت پاسخگوست، بنابراین او باید نسبت به اجرای دقیق قانون اساسی از سوی همه ارکان اداره کشور حساس باشد، چرا که وی سوگند خورده است که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و «قانون اساسی» کشور باشد.
مطلب بعد که از همه مهم تر است این است که بکار بردن عبارات «لرزیدن تن» و «لرزیدن مملکت» بخاطر برگزاری همه پرسی، امری است که با روحیۀ نظام و انقلاب اسلامی ما هیچ قرابتی ندارد.
افتخار جمهوری اسلامی به اتکا به آراء مردم است و در نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس اصل ششم قانون اساسی کلیۀ امور کشور، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر آرای عمومی تکیه دارد. در کدام انقلاب با وجود نمایش ارادۀ میلیونی مردم در خواستن نظام جمهوری اسلامی، بلافاصله اصل آن نظام، به رأی همۀ ملت گذاشته می شود؟
یک بار مردم به خبرگان قانون اساسی رأی می دهند تا قانون اساسی کشور نوشته شود و بعد به این اکتفا نمی شود و دوباره نتیجۀ کار آنان یعنی اصل قانون اساسی دوباره به رأی ملت گذاشته می شود. امام راحل نه تنها تنشان از همه پرسی نمی لرزید بلکه بارها به آن تکیه نموده و افتخار می نمود که این مردمند که اسلام را خواسته اند. امام نه تنها از ارادۀ ملت، تنش به لرزه در نمی آمد، بلکه برای این همه پرسی ها احترام قائل بودند و همین خواستۀ رییس جمهور، در تذکر ایشان به نمایندگان مجلس هویداست.
امام خمینی در رابطه با اعمال نظر مردم ولو به خلاف صلاحشان، به نمایندگان مجلس شورای اسلامی می فرمایند: « آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه بروید، ولو عقیده تان این است که مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متّبع است.»(صحیفۀ امام ، جلد نهم، ص۳۰۴) از این واضح تر و از این صریح تر؟
این دست سخنان و بکار بردن تعبیر «لرزیدن مملکت» ، نشان می دهد که برخی افراد باید به فکر حزب و گروهی باشند که در مرامنامۀ آن اسمی از امام، رهبری، جمهوری اسلامی، مردم و ... نباشد. نمی شود هر کسی با هر عنوان محترمی مانند روحانی بودن، روحانیت مبارز بودن، انقلابی بودن و غیره دست آوردهای خون شهدا و مجاهدت های انقلابی را مسخرۀ دعواهای حیدری- نعمتی سیاسی کند و با برچسب غیر واقعی، شرع و قانون، تصویر واقعی نظام، امام، رهبری و قانون اساسی ما را که باعث افتخارماست با پز انقلابی گری، تبدیل به یک نظام دیگر کنند.
این انقلاب و اسلام تا متکی به آراء و ارادۀ ملت است، تمام ابرقدرت ها نمی توانند ذره ای در تکان دادن آن راهی از پیش ببرند. و آن زمانی که ما فکر کنیم مردم به آن بلوغی نرسیده اند که باید به آنها اعتماد نمود و فقط جناح و تفکر خاصی قیّم آنان است، فاتحۀ ما خوانده است. چرا برخی در ضدیت با ولی فقیه سخن می گویند؟ ایشان می فرمایند: «هیچ کس حق ندارد بر مردم حاکمیت داشته باشد مگر آنکه دارای معیارهای پذیرفته شده باشد و مردم او را پذیرفته باشند ... در نظام اسلامی دارا بودن معیارها کافی نیست؛ بلکه انتخاب مردم هم شرط لازم است و بدون انتخاب مردم امکان ندارد.» (دیدار با مسئولان وکارگزاران نظام ۱۳بهمن ۱۳۷۰) همین مردم باعث امنیت و جولان چه روحانی، و چه شجونی و دوستانش هستند، و بودنشان هم ثبات است نه لرزش مملکت، به آنها احترام بگذاریم.