کد خبر: ۲۸۸۰۵
زمان انتشار: ۱۹:۱۳     ۰۹ آذر ۱۳۹۰
یکی از ابعاد اصلی حمایت آمریکا از اسرائیل در سال‌‌های اخیر، حمایت از این کشور در سازمان‌های بین­المللی مختلف است. جلوگیری از تصویب هرگونه قطعنامه علیه این کشور در شورای امنیت سازمان ملل اصلی­ترین نماد حمایت آمریکا از اسرائیل در این زمینه بود‌ه‌است.
به گزارش سرويس بين الملل 598 به نقل از خبرگزاري فارس : یکی از ابعاد اصلی حمایت آمریکا از اسرائیل در سال‌‌های اخیر، حمایت از این کشور در سازمان‌های بین­المللی مختلف است. جلوگیری از تصویب هرگونه قطعنامه علیه این کشور در شورای امنیت سازمان ملل اصلی­ترین نماد حمایت آمریکا از اسرائیل در این زمینه بود‌ه‌است. پس از آنکه اسرائیل جنایات گسترد‌ه‌ای در طول جنگ ۲۲ روزه در غزه انجام داد، آمریکا همه تلاش‌ها را برای تصویب قطعنامه علیه این کشور وتو کرد.
  
همچنین تلاش‌های موجود در راستای جلوگیری از شهرک سازی‌ها با مخالفت و کارشکنی آمریکا همراه بود‌ه‌است. پس از آنکه تشکیلات خودگردان فلسطین درخواست عضویت خود را تقدیم سازمان ملل کرد، آمریکا با قاطعیت و صراحت اعلام نمود که در صورت مطرح شدن در شورای امنیت آن را وتو خواهد کرد.
 
حمایت قاطع آمریکا از اسرائیل به‌ویژه در سازمان‌های بین المللی در چند ماه اخیر بیش از گذشته نمایان شد‌ه‌است. پس از آنکه آمریکا در جریان درخواست فلسطین برای عضویت در سازمان ملل به‌طور قاطع با این موضوع مخالفت کرد و اعلام کرد که آن را در شورای امنیت وتو می­کند، اخیرا بار دیگر مطرح شدن عضویت فلسطین در یک سازمان بین­المللی(یونسکو) مخالفت آمریکا و حمایت این کشور را از مواضع اسرائیل، نشان داد. سازمان یونسکو، نهاد علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، اخیرا موضوع عضویت فلسطین را در دستور کار خود قرار داد و در رای گیری روز دوشنبه هفته جاری مصادف با ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱، با ۱۰۷ رای مثبت، ۱۴ رای مخالف و ۵۲ رای ممتنع، عضویت کامل فلسطین را در این سازمان اعلام کرد. ایالات متحده در کنار اسرائیل، کانادا، استرالیا و آلمان از مخالفان اصلی بودند.
 
آمریکا از همان ابتدا با برگزاری رای­گیری در این زمینه مخالف بود و تهدید نمود که در صورت تحقق عضویت فلسطین، کمک ۸۰ میلیارد دلاری خود را به یونسکو که حدود ۲۰% بودجه این سازمان را شامل می­شود، قطع خواهد کرد. دولت آمریکا این عضویت را مخل ادامۀ مذاکرات صلح در خاورمیانه میان اسراییل و تشکیلات خودگردان فلسطین دانسته است. این کشور اعلام کرده که مخالف هرگونه عضویت فلسطین در نهاد‌های وابسته به سازمان ملل پیش از به دست آمدن یک توافق صلح با اسراییل است. اما واقعیت این‌است که آمریکا نگران افزایش مشروعیت جهانی فلسطین از یک‌سو و در مقابل کاهش مشروعیت اسرائیل از سوی دیگر می­باشد. آمریکا بیم آن را دارد که فلسطینیان با عضویت در سازمان‌های بین­المللی از موضع برتری در مذاکرات برخوردار شوند و شرایط مدنظر اسرائیل را نپذیرند. شکست مذاکرات صلح و مطرح شدن موضوع فلسطین در مجامع و سازمان‌های جهانی ضمن اینکه اعتبار عملکرد دیپلماتیک آمریکا در این زمینه و تلاش برای حل بحران در طول چند دهه­ گذشته زیر سوال می­برد، ابتکار عمل را در این زمینه از این کشور سلب می­کند و به‌تدریج موضوع اسرائیل و فلسطین را تبدیل به یک مساله جهانی می­کند.
 
بدون تردید اسرائیل شکل­گیری و بقای خود را مدیون حمایت و پشتیبانی قدرت‌های بزرگ جهانی در مقاطع مختلف است. این موضوع نکته‌ای است که رهبران و ایدئولوگ‌های نخستین اسرائیل نیز از آن غافل نبودند. زمانی که رهبران اسرائیل ایده­ تشکیل این رژیم را مطرح کردند و در کنفرانس بال در سال ۱۹۸۷م. عزمِ خود را در این راستا نشان دادند، نه ملتی متمرکز با این نام در جغرافیای مشخصی وجود داشت و نه ساز و کار و نیروی نظامی معینی برای جنگیدن در راه ایجاد کشور اسرائیل درصورت لزوم؛ اما رهبران نخستین اسرائیل یعنی افرادی مانند هرتزل و ادموند روچیلد به درایت دریافتند که آنچه بیش از همه به آن نیازمند هستند، یک "حامی بزرگ” است.
 
طبق دکترین امنیت ملی اسراییل، همواره لازم است این رژیم حمایت حداقل یک قدرت بزرگ را پشت سر خود داشته باشد. به باور بن­گورین، اولین نخست وزیر اسراییل، برای حمایت از منافع امنیت ملی اسراییل، پشتیبانی دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی یک قدرت بزرگ، ترجیحا کشور آمریکا امری حیاتی و اجتناب ناپذیر بود[۱]. بنابراین از آن زمان تا کنون جلب حمایت و طرف‌داری قدرت‌های بزرگ، یک ستون دائمی استراتژی اسرائیل بود‌ه‌است.
 
 
 
 گسترش روابط و حمایت­‌های آمریکا از دولت اسرائیل
پیشینه تاریخی روابط آمریکایی­‌ها با یهودیان به زمان دیاسپورای یهودیان و نیز مهاجرت اولیه یهودیان به آمریکا بر می­گردد. اما با وارد شدن آمریکا به موضوع منازعه اسرائیل و اعراب، روابط آمریکا با اسرائیل اهمیتی بیش از پیش یافت. برکنریچ لانگ معاون وزارت کشور آمریکا در نطق خود در نوامبر ۱۹۴۳ اظهار داشت که "فلسطین از لحاظ سیاسی برای ایالات متحده از اهمیت فوق­العاد‌ه‌ای برخوردار است و لذا این دولت نمی­تواند بیش از این نسبت به مساله بی تفاوت بماند.” بسیاری از صاحب­نظران تلاش دولت هری ترومن رییس جمهوری آمریکا در تصویب طرح تقسیم سرزمین فلسطین در سازمان ملل در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ را بسیار تاثیر­گذار می­دانند. بر اساس اسناد و مدارک موجود، ایالات متحده در مهیا کردن زمینه مساعد برای تاسیس دولت اسراییل و برقراری روابط حسنه با آن پیش قدم بود. آمریکا اولین حکومتی بود که تنها چند دقیقه بعد از تشکیل دولت اسراییل در ۱۵ می ۱۹۴۸ آن را به رسمیت شناخت و پس از چند هفته وامی به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار در اختیار این رژیم قرار داد. در خلال دهه ۱۹۵۰ و دهه ۱۹۶۰ هر چند روابط رسمی میان آمریکا و اسراییل دوستانه ولی محتاطانه بود. [۲]
 
از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۷ با روی کارآمدن دولت جانسون و پس از آن نیکسون و فورد سنگ بنای رابطه استراتژیک آمریکا و اسراییل نهاده شد. روابط اسراییل و آمریکا در دوران ریاست جمهوری لیندون جانسون تغییرات اساسی پیدا کرد. از جنگ ۱۹۷۳ به بعد نیز روابط این دو دولت در زمینه ‌های نظامی – اقتصادی تکامل یافت. دیپلماسی رفت و برگشت هنری کسینجر در قبال منازعه اعراب و اسراییل پس از جنگ ۱۹۷۳ موجب نزدیکی دیپلماتیک اسراییل و آمریکا شد. برای نخستین بار بود که ایالات متحده به طور کتبی به اسراییل تضمین می­داد از امنیت این دولت در منازعه با اعراب دفاع کند. آمریکا در این دوره به طور مکرر و صریح اعلام می­کرد که باید امنیت و موجودیت اسراییل حفظ شود. در دوره دولت ریگان در سال ۱۹۸۱ نیز پیمان همکاری استراتژیک امضا شد. هدف از امضای این پیمان، ایجاد نوعی همکاری کامل بین دو دولت در زمینه فعالیت­‌های سیاسی – نظامی بود. پس از کشتار صبرا و شتیلا در بیروت و عدم دست­یابی ارتش اسراییل به اهداف خود از تجاوز به لبنان، آمریکا نیرو‌های دریایی خود را به بیروت فرستاد تا عقب نشینی نیرو‌های اسراییلی را از این شهر پوشش دهد. در دوره ریاست جمهوری کلینتون(۱۹۹۳-۲۰۰۰)اسراییل به عنوان شریک دیپلماتیک مطرح گردید. در این دوره روابط آمریکا و اسراییل به لحاظ امنیتی مستحکم­تر از گذشته شد و همکاری مشترک آن‌ها برای توسعه  دفاعی ضد موشک­‌های بالستیک بیش از پیش تقویت شد. [۳] با روی کار آمدن جورج دبلیو بوش، حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و همین طور دولت اوباما گستره روابط دو دولت فزونی یافت. موضوعاتی نظیر مبارزه با تروریسم و مبارزه با سلاح­‌های کشتار جمعی در دستور کار اسراییل و آمریکا قرار گرفته است. به این ترتیب روابط مبتنی بر گام­‌های محتاطانه اولیه به تدریج به روابط استراتژیک و ویژه منتهی شد. حمایت‌های آمریکا از اسرائیل تنها به حمایت سیاسی و همکاری‌های استراتژیک ختم نمی­شود؛ کمک‌های مالی آمریکا به اسرائیل همواره یک موضوع ویژه در روابط دوطرف بود‌ه‌است. این کمک­‌ها همواره روند صعودی داشته است. بین سال­‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۱ ایالات متحده به طور متوسط سالانه بیش از ۶۰ میلیون دلار به اسراییل کمک کرده است. از سال ۱۹۷۴ به بعد نیز این رژیم سالانه به‌طور میانگین ۳ میلیارد دلار کمک اقتصادی و نظامی دریافت می­کند. [۴]
 
 
 
حمایت از اسرائیل در سازمان‌های بین المللی
آمریکا در طی چند دهه گذشته حامی بی­دریغ اسرائیل بود‌ه‌است؛ اما آنچه که در سال‌های گذشته ماهیت این روابط و جانب‌داری آمریکا از اسرائیل را تغییر داد‌ه‌است، اشاعه این حمایت به سازمان‌های بین­المللی است. این موضوع بیش از هرچیز متاثر از بین­المللی شدن موضوع فلسطین و اسرائیل  و همچنین افزایش فشار بر اسرائیل از سوی سازمان‌های بین المللی در چند سال اخیر است. از یک طرف، جنایات ضد بشری اسرائیل مانند بمباران و محاصره غزه و همچنین تداوم شهرک­سازی‌ها باعث افزایش نگرانی سازمان‌های بین­المللی در این زمینه شد‌ه‌است و از سوی دیگر، فلسطینیان که پس از سال‌ها مذاکره نتوانسته‌اند به اهداف مورد نظر خود برسند از ادامه روند مذاکرات ناامید شد‌ه‌اند و تلاش می­کنند تا با مطرح کردن موضوع در سازمان‌های بین­المللی و عضویت در این سازمان‌ها، موضع خود را تقویت کنند و با بین­المللی کردن موضوع از فشار آمریکا و اسرائیل برخود بکاهند.
 
آمریکا که از یک‌طرف بر تامین امنیت و حمایت کامل خود از اسرائیل تاکید نموده و از سوی دیگر تمام تلاش خود را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح به کار بسته است، این موضع فلسطینیان را هم برای آینده اسرائیل و هم برای روند مذاکرات مورد نظر خود خطرناک دانسته و بنابراین تمام تلاش خود را به کار بسته است تا از این موضوع جلوگیری کند. نکته حایز اهمیت در حمایت‌های آمریکا از اسرائیل درطول چند دهه گذشته این‌است که، این حمایت­‌ها محدود به هیچ جناح یا حزب خاصی نیست و همه دولت‌ها در راستای افزایش حمایت­‌ها و کمک‌های خود به اسرائیل تلاش کرد‌ه‌اند. این مساله به روشنی بازتاب دهنده میزان نفوذ و قدرت لابی­‌های یهودی در آمریکا می­باشد. در واقع، حمایت یا عدم حمایت لابی­‌های یهودی تا حدود زیادی می­تواند در پیروزی کاندیدا‌ها در انتخابات مختلف (ریاست جمهوری، سنا، مجلس نمایندگان ) موثر باشد و نقش تعیین کنند‌ه‌ای ایفا نماید. اوباما پس از آنکه از بازگشت اسرائیل به مرز‌های ۱۹۶۷ سخن گفت و این موضوع از سوی رهبران اسرائیل مورد استقبال قرار نگرفت و زمزمه­‌هایی مبنی بر عدم حمایت لابی­‌های یهودی در آمریکا از اوباما در انتخابات سال آینده آمریکا ایجاد شد، خیلی زود به اشتباه خود پی برد و تلاش نمود تا با مخالفت قاطع با درخواست فلسطینیان برای عضویت در سازمان ملل و اعلام حمایت کامل از اسرائیل، بار دیگر نظر آن‌ها را جلب کند. از سوی دیگر، برخی از کاندیدا‌های حزب جمهوری‌خواه آمریکا برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، حمایت اوباما از اسرائیل را ناکافی می­دانند و بر طبل حمایت بیشتر از این کشور می­کوبند.
 
 
پی نوشت:
۱-      عبداللهی، اسماعیل و زیبایی، مهدی(۱۳۸۱)، برآورد استراتژیک اسراییل:سرزمینی،سیاسی و نظامی، تهران: ابرار معاصر. ص ۴۴۲٫
۲-      جعفری، علی اکبر(۱۳۸۹)، منافع استراتژیک مشترک و اتحاد آمریکا-اسراییل، تهران پژوهشکده مطالعات راهبردی.  ص ۵۴٫
۳-       – Lewis Samuel, (Summer 1999)” The United States and Israel: Evolution of an Unwritten Alliance”, Middle East Journal, Vol.53,No.30. p.368
4-      آزادی، نبی (۱۳۸۳)، آمریکا و اسراییل: روابط استراتژیک، در کتاب آمریکا (۳). تهران: ابرار معاصر. ص ۲۲۷٫


نویسنده:عزیزالله حاتم­زاده
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها