زن جوان وقتي مورد تحقيق قرار گرفت به قتل اقرار كرد و توضيح داد: مدتي قبل بود كه شوهرم مادرش را به خانه آورد تا از او مراقبت كنم. در اين مدت مادرشوهرم مدام به من زخم زبان ميزد به خاطر همين از شوهرم خواستم تا مادرش را به سراي سالمندان منتقل كند اما او مخالف بود. عروس خطاكار ادامه داد: ظهر روز شنبه در حالي كه در خانه تنها بوديم تصميم به قتل او گرفتم. ابتدا بالشي روي دهانش گذاشتم و آن قدر نگه داشتم تا اينكه نفسش بند آمد. بعد هم طلاهايش را سرقت و در گودالي پنهان و خانه را ترك كردم تا با صحنهسازي ادعا كنم كه قتل به خاطر سرقت اتفاق افتاده است.
پس از آن كارآگاهان راهي محلي شدند كه عروس خطاكار ادعا ميكرد طلاها را در آنجا دفن كرده اما زماني كه نشاني از طلاها پيدا نشد. اين بار عروس خطاكار با سناريوي تازهاي ادعا كرد كه طلاها را داخل سطل زباله رها كرده و مأموران شهرداري آن را منتقل كردهاند. تحقيقات بيشتر در اين باره ادامه دارد.