همسري در پي آرامش و زني که دلداري دادن بلد نيست

به گزارش پایگاه 598 به نقل از خراسان، جواني ۲۴ ساله هستم. ۲ ماه است که عقد کرديم. وقتي شوهرم از چيزي ناراحت مي شود يا مشکلي برايش پيش مي آيد و به من مي گويد، نمي توانم دلداري اش بدهم يا آن چيزي را که آرامش مي کند به زبان بياورم و در مدتي که صحبت مي کند من ساکت هستم. چکار کنم؟
خواهر گرامي، با توجه به اين که فقط 2 ماه از شروع زندگي مشترک شما گذشته است، بهتر است کمي صبور باشيد تا با شناخت بهتر شوهرتان بتوانيد ارتباط موثرتري با او برقرار کنيد. با اين حال بايد توجه داشته باشيد که دلداري يا همدلي يعني اين که فرد بتواند زندگي ديگران را حتي زماني که در شرايط آنان قرار ندارد، درک کند. همدلي با ديگران به افراد کمک مي کند تا بتوانند نظرات انسان هاي ديگر را حتي وقتي با آن ها متفاوت است، بپذيرند و به آن ها احترام بگذارند. بنابراين توانايي پاسخ دادن به عواطف ديگران با عواطفي شبيه به خود آن ها را همدلي تعريف مي کنيم. با اين حال، راهکارهاي زير مي تواند مهارت شما را در همدلي کردن با شوهرتان بالا ببرد چراکه شما در پيامک تان گفته ايد نمي دانم چطور با دلداري باعث آرامش شوهرم شوم.
احساسات خودتان را بشناسيد
چون همدلي بر پايه خودآگاهي است، شما بايد هرچه بيشتر از احساسات خودتان آگاهي داشته باشيد تا بهتر بتوانيد احساسات ديگران را درک کنيد. همچنين شما بايد در زمان همدلي به حالات چهره و حرکات شوهرتان توجه کنيد. چنين رفتارهايي باعث مي شود که شوهرتان حس همدردي شما را باور کند.
خودتان را جاي شوهرتان بگذاريد
با درک احساسات شوهرتان به او بفهمانيد که برايش اهميت، ارزش و احترام قائل هستيد. براي همدلي و همدردي موثر در ارتباط با شوهرتان يا ديگران قبل از اقدام به هر عملي، لحظه اي هم که شده خود را به جاي آن ها قرار دهيد تا واکنش شما منطقي تر باشد.
احساس همدلي را از بين نبريد
از رفتارهايي که احساس همدلي را در شوهرتان از بين مي برد و باعث مي شود که شوهرتان تمايلي به همدردي و همدلي با شما نداشته باشد، پرهيز کنيد. به طور مثال، دستور دادن، قضاوت کردن، نصيحت کردن و سرزنش کردن احساس همدلي را از بين مي برد که بايد از اين رفتارها پرهيز کنيد. در همدلي با شوهرتان، هيچ گاه او را مقصر ندانيد و سرزنش نکنيد. به طور مثال، گفتن جملاتي مانند تقصير خودت است يا هميشه از اين نوع مشکل ها داري، به جاي همدردي، آرامش شوهرتان را بر هم مي زند.
احساسات خود را شمرده بيان کنيد
هنگام همدلي و همدردي با شوهرتان، احساسات خود را شمرده بيان کنيد تا او احساس آرامش بيشتري از ارتباط با شما داشته باشد. همچنين به سخنان شوهرتان کاملا گوش کنيد و به او اطمينان دهيد که سعي داريد مانند او به مشکل توجه کنيد تا با کمک يکديگر، بهترين راه حل را بيابيد.
فقط راه حل ارائه ندهيد
سعي کنيد در همدلي، راه حل ارائه ندهيد چون شوهرتان دلش مي خواهد فقط ناراحتي خود را با شما در ميان بگذارد و از جانب شما درک شود. همچنين در همدلي براي طرف مقابل دلسوزي يا ترحم بيجا نداشته باشيد. براي مثال، نگوييد «واي! بيچاره تو که چقدر مصيبت کشيدي» يا «فکر نمي کردم چنين مشکل بزرگي داشته باشي.»
مشکلات شوهرتان را کوچک نپنداريد
براي اين که شوهرتان با همدردي شما، احساس آرامش بيشتري پيدا کند، نبايد مشکلات او را کوچک و بي ارزش بپنداريد. براي مثال، نگوييد «اي بابا اين که مشکلي نيست» يا «اگر جاي من بودي، با اين همه مشکل چه مي کردي؟» چنين جملاتي باعث مي شود که شوهرتان از درد دل با شما پرهيز کند و تلاش شما براي دلداري او بي نتيجه شود.
نسيم احمدي
کارشناس ارشد روان شناسي باليني
شوهرم مرا عصبي کرده است
خانمي ۲۰ ساله ام و ۲ سال است که ازدواج کرده ام. قبل از ازدواج بسيار خنده رو، آرام و شاد بودم ولي از وقتي ازدواج کردم عصبي شدم چون همسرم و خانواده‌اش عصبي هستند با وجود اين، دلم مي خواهد مثل سابق شوم و شوهرم نيز آرامش داشته باشد چکار کنم؟ کلاس يوگا کمک مي کند؟
مخاطب عزيز سلام. در ابتدا از شما مي خواهم شرايطي را که در زندگي پيش از ازدواج داشتيد و تغييراتي که در سبک زندگي تان پس از ازدواجتان رخ داده است، براي خود مرور کنيد همچنين زمينه هاي اين تغييرات را شناسايي کنيد.
گاهي ما با اين فکر که پس از ازدواج زندگي ما يکنواخت مي شود و جز برخي وظايف از پيش تعيين شده، چيز ديگري نصيبمان نخواهد شد، خود را در چرخه تکرار مکررات و روزمرگي مي اندازيم.
غافل از اين که ما راه زيادي را پيش رو داريم و لازم است پيش بيني هايي براي درگير نشدن با روزمرگي در نظر بگيريم.
بنابراين ابتدا از شما مي خواهم پيش از آن که منتظر تغيير در شيوه و سبک زندگي همسر يا خانواده همسرتان باشيد، تغيير را از خود آغاز کنيد.
خودتان را دوست داشته باشيد:
لازم است بيش از پيش خود را دوست داشته باشيد، به اين معنا که براي حضور خود، علايق و عقايدتان و براي هر آن چه در وجودتان داريد ارزش و احترام ويژه اي قائل شويد.
براي دوام زندگي مشترکتان لازم است ابتدا مراقب خودتان باشيد. بخشي از روز را صرف علايق خود کنيد و زمينه هاي مناسب را براي رسيدن به آن ها پيدا کرده و با مشورت و همفکري با همسرتان به آن ها جامه عمل بپوشانيد. کلاس هايي از قبيل يوگا نيزمي تواند در بازيابي آرامش و تمرکز کمک شاياني کند.
به خود و همسرتان کمک کنيد:
اما براي اين که بتوانيد همسرتان را نيز دعوت به آرامش کنيد اين نکات را در نظر داشته باشيد.
1- ابتدا زمينه هايي را که باعث بروز عصبانيت و خشم در همسرتان مي شود، شناسايي و ميزان سهم خود و همسرتان را در آن مشخص کنيد. با يافتن سهم خود و همسرتان در بروز عصبانيت، مي توانيد بدون کشاندن بحث به دعوايي بي سرانجام، به طور منطقي مسئله را بررسي و حل کنيد.
2- به همسرتان يادآوري کنيد خشم و عصبانيت او، رفته رفته شما را نيز تحت تاثير قرار خواهد داد( يعني سلامت روان شما در خطر است) و اين باعث خواهد شد آرامش نسبي که اکنون داريد به تدريج جاي خود را به جنگ و جدال بدهد. بنابراين براي به کنترل در آمدن اين شرايط لازم است اقداماتي جدي انجام دهيد. مراجعه به روان شناس و آموزش راه هاي کنترل خشم در اين باره به شما کمک خواهد کرد.
3- لازم است شما نيز راه هاي بهتري را براي برخورد صحيح با همسرتان فرا بگيريد و از طرفي به ياد داشته باشيد ادامه اين روال و منتظر معجزه ماندن نه تنها بي اثر خواهد بود بلکه مي تواند اوضاع را نيز از کنترل خارج کند. به همسرتان اين اطمينان خاطر را بدهيد که همراه او خواهيد بود.
سيمين قرباني
کارشناس ارشد مشاوره خانواده