پس از تغییرات در ساختارهای معاونت سیما، تغییرات در ساختار معاون خبر که
جایگزین معاونت سیاسی شد، سرعت گرفت و ساختارها بازنگری میشوند تا
بخشهای کمبازده این مجموعه عریض و طویل، به نفع دیگر بخشهای فعال در
حوزه تولید، منحل یا ادغام شوند و بدین شکل بهرهبرداری بهتری از منابع در
اختیار این سازمان صورت پذیرد.
در همین راستا، یکی از بخشهایی که سالهاست، نیاز به بازنگری دارد و این
بازنگری اعمال نشده، دفاتر خبری رسانه ملی در سراسر جهان است؛ دفاتری که
تحت نظر واحد مرکزی خبری اداره میشوند و هزینههای بسیار کلانی دارد، ولی
سیاستگذاری صحیح و بازدهی مؤثری نداشت؛ برای نمونه، به رغم تراکم شدید
خبرنگاران واحد مرکزی خبر در اروپا، در اکثر کشورهای حاشیه خلیج فارس حتی
خبرنگار بومی واحد مرکزی خبر نیز فعالیت ندارد و در مقابل رسانههای برخی
از این کشورها نظیر الجزیره قطر در تهران فعالیت دارند و در دیگر قارهها
به جز آسیا و اروپا نیز حضور خبرنگاران ایرانی واحد مرکزی خبر، بسیار کمرنگ
بود، ولی در مقابل چالشهای مالی این بخش فراوان بود.
چالشهای مالی در این بخش در دوران گذشته، آنچنان بالا گرفت و ماجرا
رسانهای شده و جمعی از خبرنگاران شبکه خبر در خارج کشور با نگارش نامهای
سرگشاده، گلایههای خود را از عدم دریافت به موقع حقوق و مزایایشان اعلام
کرده بودند و از رئیس وقت صداوسیما خواسته بودند تا با ورود به این ماجرا،
شخصا پیگیر حل مشکلات مالی این گروه شود و طی این نامه نگاری، حرفهای مطرح
شد که بسیار تکان دهنده بود و نشان میداد ساختار این بخش تا چه حد
کارآمدیاش را از دست داده است.
آنچه در این نامه از سپردن پرداخت حقوق خبرنگاران خارجی رسانه ملی به یک
شرکت واسطه و تأخیر بسیار طولانی در پرداخت حقوق این خبرنگاران تلختر بود،
بخش پایانی نامه ایشان بود. در این بخش از نامه آمده بود: «ما با نوشتن
این نامه عملا بر سر دریافت حقوق معوقه خود از شبکه خبر قمار کردهایم.
اطمینان داریم تلخی ناشی از بیمزد بودن زحماتی را که در این مدت بیمنت
برای شبکه خبر کشیدهایم میتوانید درک کنید؛ اما دریغ بزرگ، از دست رفتن
فرصتهایی است که در رسانه ملی با مشغول شدن به این امور از دست میرود و
رسانههای رقیب ما به خوبی از این فرصتها استفاده میکنند».
حال رئیس جدید رسانه ملی، درصدد اصلاح ساختارهایی برآمده که حتی در دوران
تزریق بودجه نیز نتوانسته بود در پوشش اتفاقات بینالمللی مهم نقش مؤثری
داشته باشد و رسانه ملی مجبور به استفاده از تصاویر دیگر کشورهای خبری جهان
بود، حال آنکه در آن محدوده جغرافیایی خبرنگاران مستقر ایران حضور داشتند.
در مقابل اما برخی شبکههای فارسی زبان که فاقد دفاتر مستقر بودند، به
سرعت با اعزام خبرنگار، به پوشش اکثر وقایع مهم جهان از نزدیک میپرداختند.
بر این اساس، دفاتر واحد مرکزی خبر در چهار شهر مهم برای ایران مشتمل بر
نیویورک (آمریکا)، لندن (انگلیس)، دمشق (سوریه) و بغداد (عراق) حفظ و سایر
دفاتر واحد مرکزی خبر تعطیل میشود و پوشش خبری وقایع جهان یا از طریق
تصاویر شبکههایی چون پرس تی وی و العالم پوشش داده میشود و یا همچون دیگر
شبکههای خبری رقیب، به محض یک واقعه یا پیش از اتفاقات مشخص، تیم خبری به
کشور و شهری که قلب خبر در آنجا میتپید اعزام میشود؛ اما ایران با آنکه
در چهار کشور اروپایی فرانسه، آلمان، انگلیس و بلژیک خبرنگار مستقر داشت،
حتی نتوانست به پوشش لحظه به لحظه واقعهای نظیر حوادث اخیر فرانسه مشابه
رقبایش بپردازند و نسبت به واشکافی ماجرا در روزهای اخیر اقدام کنند.
با این اوصاف، خبرنگاران ایران در کاراکاس (ونزوئلا)، بروکسل (بلژیک)،
پرتوریا (آفریقای جنوبی)، مسکو (روسیه)، کابل (افغانستان)، کوالالامپور
(مالزی)، آنکارا (ترکیه)، پاریس (فرانسه)، بیروت (لبنان)، برلین (آلمان)،
دمشق (سوریه)، اسلام آباد (پاکستان)، دوشنبه (تاجیکستان) و پکن (چین)
بازمیگردند و البته برخی خبرنگاران واحد مرکزی که شغل دومشان خبرنگاری
است و در اصل حرفه دیگری در کشورها دارند، از جمله خبرنگار واحد مرکزی خبر
در رم (ایتالیا) و بوینس آیرس (آرژانتین) بازنخواهند گشت و همچون سالهای
پیش از خبرنگاری به حرفه سابقشان خواهند پرداخت و تکلیف خبرنگاران بومی
نظیر خبرنگار واحد مرکزی خبر در قاهره (مصر) نیز مشخص است.
این رویکرد در شرایط کنونی منطقی به نظر میرسد و در واقع اتفاقی است که
باید سالها پیش رخ میداد، زیرا بسیاری از دفاتر خبری رسانه ملی در دیگر
کشورها اساساً آنچنان محدود هستند که بود و نبودشان تأثیر چندانی ندارد و
از یک یا دو نفر تشکیل شدهاند و به همین دلیل، تنها هزینههای حفظ دفاتر
را بدون نیروی انسانی کافی و تولید متناسب با هزینههای سالیانه بر جای
گذاشتهاند؛ هزینههایی که روز به روز گسترش یافته و حال با این سیاست،
میتوان به شدت کاهش داد.
منبع: تابناک