به گزارش
سرویس حوزه و مراجع پایگاه 598، پایگاه اطلاع رسانی فرهنگستان علوم اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در سومین شب از مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام، در مدرسه فیضیه قم سودای نظام مادي حاكم را جهاني كردن تمدن مادي عنوان کرد و افزود: تمدن مادی به دنبال ايجاد دگرگوني عميق و هويتي واحد بر محور ايدئولوژي و ارزش هاي تجدد است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی در اشاره به آثار جهانی سازی تمدن مادی عنوان داشت: ثمرهی اين دستگاه اقامهی باطل، چيزي جز تبديل معروف به منكر و منكر به معروف نيست. به عبارت ديگر در فرآيند چنين اقامه اي سرانجام ارزش هاي انبياء الهي حذف شده و يا در حوزه خصوصي محبوس مي گردند.
ایشان در ادامه این سلسله سخنرانی تجدد را اقامه منکر در مقیاس جامعه جهانی عنوان کرد و در موضوع اقامه تاریخی منکر به بیان مطالبی پرداخت که در ادامه می آید:
تجدد، اقامه منكر در مقياس جامعه جهاني استامروزه نظام مادي حاكم كه سوداي جهاني كردن تمدن مادي را در سر دارد، به دنبال ايجاد دگرگوني عميق و هويتي واحد بر محور ايدئولوژي و ارزشهاي تجدد است. ثمرهی اين دستگاه اقامهی باطل، چيزي جز تبديل معروف به منكر و منكر به معروف نيست. به عبارت ديگر در فرآيند چنين اقامهاي سرانجام ارزشهاي انبياء الهي حذف شده و يا در حوزه خصوصي محبوس مي گردند.
هنگامي كه سردرمداران تجدد در يك دهه گذشته، تقابل خود با دنياي اسلام را علني كردند، در دفاع از اقدام «بوش» به صورت رسمي و علني اعلام كردند كه اين جنگ كاملاً اخلاقي و با هدف گسترش ايدئولوژي آمريكايي است.
بي مهابا اعلام ميكنند كه ايران مركز شرارت است و سپس بر نابودي نسل ملت ايران تصريح ميكنند. روشنفكران آمريكايي به صراحت اعلام كردند اگر ملت ايران بر اثرگذاری فرهنگ اسلام در روند تحولات جهان اصرار بورزند و آن را فراتر از يك خرده فرهنگ بدانند، مستحق جنگ و نابودي حتي از طريق بكارگيري سلاح هاي غير متعارف اتمي و بيولوژيك هستند؛
البته آنها نسبت به خرده فرهنگ ها و ارزش هاي تبعي از تساهل و تسامح سخن به ميان ميآورند، نه نسبت به فرهنگها و ارزش هاي فعال در صحنه برنامه ريزي اجتماعي.
ـ «اقامه تاريخي» عمیق تر و گستردهتر از «اقامه اجتماعی»«اقامه تاريخي» عميقتر و گسترده تر از اقامة اجتماعي، است. در اقامه تاريخي، يك انسان، يك جمع و يا اراده هايي، معطوف به تحول و معماري تاريخ اقدام مي كنند و به دنبال تغيير تاريخ اجتماعي بشر هستند. اين عده، دو گروه بيش نيستند؛ پرچمداران اصلي حق و پرچمداران اصلي باطل.
تنها كساني مي توانند تاريخ را معماري كنند كه ظرفيت آنها ظرفيت فداكاري در شرايط كنوني، براي بهره برداري در قرن هاي آينده است.
با توجه به اين نكته، مقياس اقامة معروف توسط سيد الشهداء (عليه السلام) چنين مقياسی است. بنابر روايات مأموريت سيد الشهداء (عیله السلام) داراي دو بخش است كه بخشي از آن در عاشورا محقق شده و بخش ديگر در دورهی رجعت انجام خواهد شد.
آنان كه اقدامات تاريخي انجام ميدهند، داراي ظرفيت و شرح صدري در همين مقياس هستند. اصحاب سيد الشهداء مي دانند، همهی و حتي سيد الشهداء (علیه اسلام) به شهادت مي رسد و ممكن است تا قرن ها اين مسير باطل ادامه پيدا كند اما با كمال فداكاري همة هستي خود را تقديم مي كنند. آنها از اينكه خون خود را فدا كنند تا قرن ها بعد، ديگران از اين فداكاري متنعم شوند، ذرهاي نگران نيستند.
نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگامي كه از كنار كعبه قيام كردند و مردم را در شرايط سخت آن به توحيد دعوت نمودند، در پي تغيير همة تاريخ و جهان بودند. حضرت از همان ابتداء اعلام كردند كه خاتم الانبياء هستند و دين اسلام هم دين خاتم و براي همه بشريت است. قرآن نيز در آيات گوناگون بر اين نكته تأكيد مي كند
[1] ايشان با قاطعيت و صراحت اعلام مي كنند كه همة عالم را خواهندگرفت و اقدامشان به نتيجه خواهد رسيد. «يريدون أن يطفئوا نور الله بأفواههم ويأبى الله إلا أن يتم نوره ولو كره الكافرون»
اين امر را در مراحلي خداوند متعال چنين تضمين مي كند؛ « الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون » حضرت به تنهايي اعلام مي كنند كه قصد دارند عالم را دگرگون و توحيد را در قلوب و ارواح و افكار و رفتار اقامه كنند. تا آنجا كه همهی جامعه جهاني حول امام معصوم (علیه اسلام) مشغول سجده باشند؛ «حتي تكون اعمالي و اواردي كلها ورداً واحداً و حالي في خدمتك سرمدا» همچون عصر ظهور كه همه در آن «في صلاتهم دائمون» هستند. گويا همه بر محور امام زمان (علیه اسلام) يك نماز جماعت مي خوانند و در حال سجده تام هستند.
چه آنكه اكنون نيز بر محور حضرت هويت اسلامي مسلمانان، احياء شده است و كل ثمرات و آثار تمدن مادي در قرون گذشته را به چالش كشيده است.
اقامه منكر در مقياس تاريخ، فعل عده ای مانند ابلیس استدر نقطة مقابل انبياء، موضوع فعل عدهاي مانند ابليس، اقامة تاريخي منكر است همان كه از افقي فراتر به زندگي بشر نظاره مي كند و مي گويد: «لاغوينّهم اجمعين» چنين موجودي در مقابل حضرت ميايستد و ميگويد اجازه نمي دهم حتي يك نفر نجات پيدا كند؛ يا من بايد محور شوم و يا همه را با خود جهنمي مي كنم.
البته در اين بين شياطين انسي هم وجود دارند؛ «وكذالك جعلنا لكل نبي عدواً شياطين الانس و الجن». شيطان انسي نبي اكرم (صلي الله عليه و آله) شيطاني است كه تاريخي فكر مي كند و مي گويد «النار و الالعار»؛ چرا كه تاريخي مي انديشد و به دنبال تغيير تاريخ است.
دليل لعن ابدي عدهاي در زيارت عاشورا نيز اين است كه اين عده پرچمداران تاريخي باطل هستند. شمر، يك پرچمدار تاريخ است كه همواره بايد او را لعن كرد. هيچ كس را نمي توان جايگزين شمر و امثال او كرد. چرا كه كساني مانند شمر تاريخي عمل كردهاند. همان گونه كه امام حسين (عليه السلام) تاريخي اقدام كردند به همين دليل تا ابد مستحق سلام و صلوات هستند و دشمنان ايشان الي الابد مستحق لعن. همان گونه كه نبي اكرم «والشمس و ضحي ها»؛ خورشيدي هستند كه همهی كاينات را روشن مي كند آن سو هم «و الليل اذا يغشي» و «والليل اذا يسراً» است. اگر اين طرف «مَثَل نور» است، آن طرف «او كظلمات في بحر لجي يغشاه موج من فوقه موج». به عبارت ديگر اقامه تاريخي در اين مقياس واقع مي شود. «اقامه معروف» در مقیاس تاریخ، فعل امام است.
از اين رو امر به معروف و اقامة معروف در مقياس تاريخ، فعل امام (علیه اسلام) است. تشخيص آن هم كار امام تاريخ است. اين سيد الشهداء (عیله اسلام) است كه مي داند در كدام مرحله بايد عاشورا به پا كرد. امام باقر (عليه السلام) است كه مي داند در كدام مرحله بايد نهضت عظيم فرهنگي در مقابل دستگاه شياطين ايجاد كرد. از سويي كساني كه در دستگاه ابليس در برابر معصومين ايستادند نيز افراد ساده اي نبودند. كسي كه در مقابل نهضت فرهنگي ائمه (عليهم السلام) مركزي همچون بيت الحكمه ايجاد مي كند يك آدم معمولي نيست.
بنابر اين پرچمداران و اقامه كنندگان تاريخي حق يا باطل، كساني هستند كه سه ويژگي بارز دارند كه عبارتنداز:
مقاومت و ايستادگي
تدبير و عقلانيت.
برنامه ريزي و اقدام
مراتب معروف و منكروجود سه حقيقت «شريعت، ولايت، الوهيت» در اسلام غير قابل انكار است. احكامي مانند حج، صلاه، صوم و ... معروف و خير هستند و محرمات نيز منكرند. اما معروف و منكر حقيقي غير از اين است. لايه باطنيتر معروف و منكر، به ترتيب «ولايت» و «الوهيت» است. دين در قوس نزول، [به ترتيب] الوهيت الهي است كه در يك مرحله از طريق ولايت و در مرحله نازلتر از مجراي شريعت در عالم محقق ميشود.
در قوس صعود نيز دينداري شامل تشرّع به شريعت، تولّي به ولايت و در نهايت تألّه به الوهيت است. از اين رو معروف، مراتبي دارد؛ شريعت مرتبه نازل معروف است و مرتبه كامل آن ولايت و تسليم در برابر ولايت حقه است. «ان الدّين عند الله الاسلام»؛ روايت ذيل اين آيه مي فرمايند؛ «التسليم لعلّي في ولايته». چه آنكه باطن تولّي، سجده بر خداوند متعال است. به عبارت ديگر از طريق تعظيم اولياء خدا و تحمل ولايت آنها، حقيقت توحيد تحمّل مي شود. امر خداوند متعال به سجده ملائكه در برابر آدم، امتحان ملائكه به توحيد بود. در حقيقت امتحان به توحيد از طريق تواضع در برابر خليفه الله و صاحب اسماء حسنا واقع مي شود. چه آنكه عالم ملكوت و بالاتر از آن، جبروت عالم نيز در برابر نبي اكرم تعظيم مي كنند.
بنابر این با توجه به مراتب معروف و منكر، ممكن است ارتكاب و يا اقامه منكر و معروف، در حد شريعت و مناسك باشد. به دروغ، لباس صدق مي پوشانند. اما گاهي ارتكاب و اقامه معروف و يا منكر در مقياس ولايت و اولوهيت محقق مي شود. باطن ولايت ائمه جور، استكبار علي الله و عداوت با خداوند است؛ چنانكه اميرالمؤمنين در توصيف ابليس ميفرمايند: او «عدو الله، امام المتعصبين و سلف المستكبرين» است. باطن تولّي به ولايت نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز، عين سجده است؛ همة مراتب وجودي حضرت، سجده در مقابل خداي متعال است. «اشهد انّ محمداً عبده و رسوله» ؛ «ادّب نبيه علي محبته فقال: انّك لعلي خلق عظيم» در شاكله در مرتبه محبت است؛ يعني شاكله اش شاكله محبت است. لذا «لا حبيب الا هو و اهله»
مقياس اقامه معروف و نهی از منكر سيد الشهداء (علیه اسلام)موضوع نهي از منكر سيد الشهداء عليه السلام اقامه، اشاعه و ارتكاب مناسك و ولايت باطل و پرستش دنيا در مقياس تاريخ است. آنچه حضرت به عنوان معروف در پي اقامه آن هستند، اقامه، اشاعه و اقدام بر خير و معروف در سطوح شريعت، ولايت و الوهيت در مقياس تاريخ است. آنچه امروز از آثار قيام خونين سيد الشهداء در تقابل با دستگاه ابليس برپا شده است آغاز و سپيده سحر حكومت حقه است.
[1] ـ «انا ارسلناك كافه للناس». «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله».