انتشارات "آرام دل" که با انتشار کتابهای شعر در میان شاعران و مداحان کشور شناخته شده است از جمله فعالیتهای حیدری است که با توصیه بزرگان عرصه مداحی همچون حاج منصور ارضی شروع به کار کرد.
ایام شهادت سالار شهیدان (ع) بهانهای شد تا گفتگویی با این شاعر و مداح اهل بیت(ع) انجام دهیم که بیشتر حول محور فعالیتهای انتشارات "آرام دل" بود. آفتهای مداحی و اخلاق شاعری و مدیحهسرایی اهل بیت(ع) نیز جمله نکاتی بود که در این گفتوگو به آن اشاره شد:
شعرهای دستاول شعرای اهل بیت (ع) را منتشر کردیم
با توجه به فعالیتهای گستردهای که شما در زمینه شعر و مداحی دارید مشکلی که امروز در بعضی از هیاتهای مذهبی با آن مواجهیم شعرهایی ضعیفی است که خوانده میشود، و بعضا مایه وهن آل الله (ع) است. به نظر میرسد یکی از دلایل خواندن شعرهای ضعیف این است که شعر خوب به دست مداحان نمیرسد.
ببینید، ما انتشارات «آرام دل» را كه راهاندازي كرديم، نيتمان همين بود. ما طي سال و در هر مناسبتی كتاب منتشر میکنیم، فقط محرم و صفر و فاطميه نيست. شما ربيعالاول هم از ما مجموعه شعر ميبينيد. كاري كه ما كرديم، اين بود كه اشعار چاپ نشده شعرا را ميزنيم.
آفتي كه در بحث كتاب شعر هست، اين است كه گلچين ميزنند. گلچينهاي اول خوب است، گلچينهاي بعدي ميشود گلچيني از اين گلچينها. يعني ميبيني يك شاعر، پنج تا شعر خوب دارد و اين در 20، 30 كتاب تكرار ميشود. الحمدلله به مدد اهل بیت(ع) و یاری خود شعرا، اين حلقه را شكستيم و ميشود ادعا كرد كه هيچجا از شعراي اهلبيت، اينقدر شعر دست اول چاپ نكرده است.
بعضا شنیده میشود که هر مداح مشهوری برای خودش شاعر دارد و تنها شعرهای او را میخواند، یعنی خود را ملزم میداند که شعرهای او را بخواند حالا هر شعری که باشد، ضعیف یا قوی...
به نکته مهمی اشاره شد، این موضوع به آفتي در ميان مداحها تبدیل شده است، كه خيلي هم بد است، اینکه هر مداحی تصور کند بايد شاعر مخصوص به خود را داشته باشد خوب نیست. حاجمنصورآقا ميگفت: «ما شاعر اهلبيت(ع) داريم، شاعر حاجمنصور و حاجسعيد كه نداريم»، براي همين وقتي ميبينند با يك نوجوان و جوانی که قريحهاي دارد و شعری میگوید با همان مشهور ميشوند. البته اين موضوع فراگير نيست و در بعضيها هست، ولي اين بعضيها تريبون و پخش سي.دي گسترده دارند. البته آنها هم بعضا مراجعه به كتب خوب دارند.
ما طي سالهايي كه شاعري و ذاكري كردهايم، خيلي وقتها شده یک کتاب را فقط برای يك شعر خوبی که داشته خريديم. الان با اين وبلاگهايي كه هست، شعر خوب را خيلي راحت ميتوانند پيدا كنند کافی است که یک جستجو کنند.
شاعران شهرستان را شناسایی کردیم
شاعران شهرستان چه سهمی از فعالیتهای شما دارند؟
لطفي كه خدا در بحث «آرام دل» به ما كرد، اين بود كه شعراي اهلبيت(ع) شهرستاني را كه شايد اشعارشان كمتر به دست كسي ميرسيد، شناسايي كرديم كه لطف امامحسين(ع) بود.
بعضی از این شاعران را معرفي كنيد.
مثلاً آقاي "ايوب پرندآور" از جهرم است كتابي دارد به اسم «رباعيهاي كبود، دوبيتيهاي نيلي». رباعيهاي ايشان را ديده بوديم و دنبالش ميگشتيم و سر از جهرم درآورديم و ديديم از بچه بسيجيها و جبههايهاست كه يك حلقه شعر اهلبيتي در جهرم فارس دارند. كتاب ايشان را چاپ كرديم، بيش از 500 دوبيتي و رباعي فقط در موضوع مرتبط با حضرتزهرا(س) گفته كه اگر نگوييم بينظير، حقيقتاً كمنظير است. ايشان در رباعي سرآمد است و كسي مثل ايشان را نداريم.
«بر حرمت عصمتش مرا ميبخشند/ بر چادر عفتش مرا ميبخشند/ آنان كه مرا شراب شعرش دادند/ يك روز مرا به عترتش ميبخشند» يا «عشق از طربي لميزلي ميگويد/ از جلوة عشقي ازلي ميگويد/ قلبي كه گره به مهر مولا خورده/ با هر ضربان عليعلي ميگويد».
البته اینطور نیست که فقط دو بيتي و رباعي بگويد، اما در اين زمينه قَدَرتر است، گرچه در غزل و قالبهاي ديگر هم شعر ميگويد، بعضي وقتها در بعضي از رباعيهايش كار يك غزل را كرده است.
«من قصه تازيانهات را چه كنم؟/ اين آتش و دود خانهات را چه كنم؟/ نيلوفر نيلي من اي ياس سپيد/ خطهاي كبود شانهات را چه كنم؟»
همينطور دوستان ايشان كه اسامي آنها الان در ذهنم نيست و يك حلقه شعر دارند.
اگر شما به "غزل- مرثيه" امسال ما كه همان «بورياي شعر» است، نگاه كنيد، اكثراً متعلق به ايشان است.
بچههاي كرج هم حلقه خوبی دارند كه گرچه قدمت دور هم جمع شدنشان زياد نيست، ولي شعراي اهلبيتي خوبي هستند. بچههاي ساوه، آقاي ذاكري كه كتاب «نه سال عاشقي» براي حضرت اباالفضل(ع) دارد.
«ماه از بس كه سراپاي تو بوسيدن داشت/ تیر با تير سر بوسه رقابت ميكرديم». یک "غزل مصیبت"دارد كه خيلي قشنگ است و خيليهاي ديگر. حتي از دزفول، آقاي رَمي، آقاي بشيرينيا، از شوش دانيال آقاي حيدري آلكثير.
شعراي ترك هم دارید؟
ما هنوز نتوانستهايم وارد قسمت آذريزبانها شويم، چون يك مقدار حيطه تخصصي است و ما هم با این زبان آشنایی نداریم اما با آقاي كلامي و دوستان ديگر رابطه داريم. اگر به كتابها و وبلاگهاي آنان مراجعه كنيد، اشعار خيلي خوبي پيدا ميكنيد.
يكي ديگر از آفات، آفت شعر نو خواندن است، نه شعر نو به معني شعر نيمايي. یعنی شعري كه كسي نخوانده باشد و من براي اولين بار بخوانم. يك وقت حاجمنصورآقا اين كار را ميكند، حاجمنصور است. به قول خودش ميگفت: «صبح آرام شعر ميگفت، شب يا فرداي آن 69 بيت شعر را از حفظ ميخواندم». ايشان كارهايش را كرده و به قول معروف گندمهايش را آسياب كرده، حالا دارد شعر از رو ميخواند، نو به نو ميخواند. ما خودمان همين كتابهايي را كه چاپ كردهايم، ميخوانيم. بعضي وقتها هم کتابهای سالهای قبل را ميخوانيم. كتاب خوب دارد زياد ميشود، شاعر خوب هم دارد زياد ميشود. اما چيزي كه ما بايد به آن بپردازيم و ديگر منبع ندارد و با ملازمت، ممارست و نشست و برخاست درست ميشود، اخلاق شاعري اهلبيت(ع) است.
براي به دست آوردن اين كتابها بايد به كجا مراجعه كنند؟
همان انتشارات «آرام دل» كه همه ميدانند. میدان انقلاب خیابان شهداي ژاندارمري، البته قبلا مهستان بودیم اما فضاي آنجا عوض شد، به مجل جدید آمدیم.
سايت هم داريد؟
متأسفانه نه، ايرادي كه به ما وارد است، همين سايت است، يعني اگر سايت بزنيم، لااقل از اين طريق به دست كساني كه كتابهاي ما به دستشان نميرسد، ميرسد.
تیمی که الان با آنها کار میکنیم مشتمل بر 100 شاعر است
شما الان چند شاعر شناسایی و معرفی کردهاید؟
ببنید، تيمي كه الان با انتشارات «آرام دل» كار ميكند، چيزي حدود بيش از 100 تا شاعر هستند كه بعضي از آنها براي بعضي از مناسبتها شعر ندارند. شايد بتوانم بگويم بيشتر كساني كه در جلسه شعرای آئینی خدمت مقام معظم رهبري رسیدند، بهواسطه اين انتشارات شناخته شدهاند، مخصوصاً از شهرستانها. بودهاند دوستاني كه ما آنها را نميشناختيم، اما شعرهاي خوبي داشتهاند، با اين همه واقعاً اول راه هستيم. انشاءالله اگر مراكز فرهنگي و سيستمهاي دولتي كه آقا گفتند كمك بدهند، ميشود سازماندهي خوبي براي شعراي اهلبيت(ع) انجام داد.
بودجههای دولتی برای کمک به اینگونه تشکلها چگونه است؟
متأسفانه بودجهاي كه الان چه در وزارت ارشاد و چه در حوزه هنري به شعر اختصاص داده شده است، به نظر نميرسد كه در اين قسمت خوب خرج شده باشد. يك حكايتي هست که راست هم هست اين است كه شاعري مريض شده بود، هر دكتري آوردند خوب نشد. يك دكتر حاذق آوردند. پرسيد: «چه كارهاي؟» جواب داد: «شاعرم». پرسيد: «تازگي شعر گفتهاي؟» جواب داد: «بله». گفت: «بخوان ببينم». شعر را كه خواند آهي كشيد و انگار همه دردش از بين رفت. دكتر گفت: «حالا خوب شدي؟» گفت: «آره». دكتر گفت: «خداحافظ!» شاعر اگر شعرش عرضه نشود، حالا اين عرضه يا به اين صورت است كه مداحي آن را بخواند و يا شعرش بهطور مستقل يا در كنار شعراي ديگر چاپ شود، پيشرفتي كه بايد، پيدا نمیكند و حالت كسالت در شاعري به او دست بدهد.
اين چيزي كه قديمها رسم بود كه بگذار وقتي پير شدي ديوان اشعارت را چاپ كن، با نظر آقا نميخواند، آقاي زماني ميگفت آقا به جوانها توصیه میکنند که شعرهايتان را چاپ كنيد.
تاکید رهبر معظم انقلاب بر نوحه
در مورد ديدار با آقا هم بفرماييد.
ديدار با آقا، زحمت آشيخ جواد زماني بود. قبل از اين جلسه هم ايشان خيلي زحمت كشيد و مراحلي را طي كرديم تا رسيد به اينكه يك جلسه خدمت آقا برويم. آن جلساتي كه آقا با گروههاي مختلف ميگذارند. آقاي آشيخ رضا جعفري، آقاي لطفي، آقاي عربخالقي، آقاي برقعي، آقاي شرافت، آقاي لطيفيان و... بودند. در آن جلسه وقتي آقاي زماني توضيح داد كه شعراي كشور هستند كه براي هيئات شعر ميگويند، آقا گفتند خيلي خوب است و قرار شد جلسهاي در خدمت آقا باشيم. در آن جلسه آقا نكته قشنگي گفتند كه فقط شعر نيست كه وضع خوبي ندارد، الان نوحه هم وضع بساماني ندارد. آقا روي نوحهها خيلي تكيه كردند.
ما شعراي قَدَري داشتهايم مثل حاجمهدي خرازي «رحمةاللهعليه» يا حاجمهدي تعجبي مشهور به آواره همداني يا حاج جعفر رسولزاده متخلص به آشفته. اينها با اينكه شاعرند، اما عمرشان را براي نوحه گذاشتند و ميگويند نوحه از شعر مهمتر است. آقا در صحبتهايشان خيلي روي نوحه تكيه ميكردند. خيلي از خوانندهها شعر خوب انتخاب كردهاند و جلوي آقا خواندهاند اما آقا گفتهاند نوحهات خيلي خوب بود. آقا روي سبك نوحه و مضامين نظر دادند و ميگويند بايد پيام داشته باشد. شعر را تو ميخواني و مردم گوش ميدهند، ولي نوحه را كه ميخواني، مردم ميشنوند و جواب ميدهند و اين نوحهها بیشتر در ذهنشان ميماند. بعد از دستوري كه آقا دادند، سه سالي طول كشيد كه ما خدمت آقا رسیدیم. جلسه خيلي خوبي بود، گرچه نيت و درخواستمان از آقا اين بود كه فقط ايشان براي ما صحبت كنند و مباني مرثيه و اشعار آئيني را بگويند كه به شعرخواني هم رسيد اگرچه آقا مختصري صحبت كردند، ولي در مجموع آنچه كه بايد گفته شود فرمودند و خيلي با سعهصدر آن جلسه را تحمل كردند، چون شعرخواني خيلي طول كشيد. ايشان خيلي با صبر و حوصله و متانت گوش دادند و تشويقهايشان هم حركت نويي را در شعرا ايجاد كرد.
مرحوم آرام مصداق شاعر سوخته اهل بیت(ع) بود
شما در سخنان خود به اخلاق شاعری اشاره کردید در این موضوع طبیعتا شاعران دنبال الگو هستند مصداق مشخصی که بتواند الگوی شاعران شود، کیست؟
مرحوم حاجآقای آرام؛ شايد زمانی که پيش او ميرفتي، «ط» را «ت» مينوشت اما واقعا بچهها بايد حاجآقا آرام را ميديدند و اخلاق شاعري که همان اخلاق نوكري اهلبيت(ع)، آن هم با امتياز بالا، يعني مخلصِ مخلصِ مخلص، سوختة سوختة سوخته، میدیدند.
وقتی كتاب «كشته اشك» حاجآقای آرام را چاپ كرده بوديم، به يكي از علما نشان داديم كه هم محدث بود، هم اديب، هم فيلسوف و هم حكيم، اصلاً هرچه بگويم دارد، اسم نميبرم. تا كتاب را جلويش گذاشتم، گفت: «اين سوخته اينها را گفته». این شعر معروف ایشان که « نديده عاشقت شدم نميدونم چه ميشه/ هرچي ميگه حسين حسين دلم كه سير نميشه» يك تركيب مربع زبان ساده است. حاج آقا ميگفت: «وقتي اين را ميگفتم جيغ ميزدم، گريه ميكردم و يك هفته مريض شدم»، يعني ميسوخت و ميگفت.
اخلاق شاعري مهم است و نبايد با چيزهاي ديگر اشتباه شود. امثال من ضعف داريم. نبايد يادمان برود كه اخلاق شاعري همان اخلاق نوكري امامحسين(ع) است. هيچ فرقي ندارد. ما نوكر نوكرهاي امامحسين(ع) هستيم.
شعرا بايد در قسمتهايي كه ميخواهند شعر بگويند، مطالعه كنند. ما اگر مثلاً ندانيم امامباقر(ع) را چگونه به شهادت رساندند و مادر ايشان چه كسي بوده؟ چگونه به دنيا آمده و فضايل و مناقبش چيست، نميتوانيم شعر خوب بگوييم. اين همان ماده خامي است كه آقا اشاره داشت. ايشان بهترين منبع براي فضايل گفتن را زيارت جامعه كبيره معرفی کردند. يكي از نكاتي كه در جلسات شعرا و خوانندهها بر آن تأكيد ميكنيم و ميگوييم اگر كسي اين كتاب را 20 بار هم بخواند، دفعه بيست و يكم هم مطلب جديد گيرش ميآيد، مثلا مفاتيحالجنان شيخعباس قمي است. ميگوييم مفاتیح را به عنوان كتاب مطالعه كنيد. نه اينكه فقط مراجعه كنيد برای ادعیه آن مثلاً دعاي توسل يا دعاي كميل يا هر چيز ديگرش؛ پر از مطلب است. ما زيارت جامعه ائمةالمؤمنين(ع) را داريم كه پر از روضه مستقيم و غيرمستقيم است.
اين چيزها كمبود شعراي ماست. ذوق و قريحه را خدا داده. به قول آقا بايد شكرگزار اين ذوق و قريحه خداداد باشيم و كفران نعمت نكنيم. كفرانش اين است كه آن را خوب پرورش ندهيم و بارور نكنيم و از آن خوب استفاده نكنيم و به همان شيوه ابتدايي كه آن را بدهم يك مداح بخواند، كفايت كنم و ديگر جلوتر نروم و مطالعاتم را بيشتر نكنم و پيش نبرم.
شعرخواني جواد حيدري
وقتي خدا به خلقت تو افتخار كرد
ما را براي نوكريت اختيار كرد
كشتي هيچكس به دل ما محل نداد
اما حسين آمد و ما را سوار كرد
تا داغ تو جگر بخراشد به سينهها
برق نگاه تو دل ما را شكار كرد
گر روضهات نبود كه ما دين نداشتيم
دين را براي ما غم تو استوار كرد
جانم فداي آنكه تمامي عمر خويش
بر درگه تو خدمت بيانتظار كرد
هرگز ز ياد حضرت زهرا نميرود
يك لحظة كسي كه براي تو كار كرد
دنيا و آخرت همه مديون زينبيم
ما را صداي ناله او بيقرار كرد
گيرم كه گريهها شده مرهم به زخم تو
بايد به داغ ساقي لشكر چه كار كرد؟