موفقیت پنجمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار و درخشش خلاقیت و استعداد جوانان انقلابی و متدین و دلسوز بار دیگر درستی رویکرد راهبردی رهبر انقلاب در توجه به جریان های مردمی و اصیل و حرکت های خودجوش جوانان متعهد را نشان داد.سالها از انقلاب می گذرد و اگر چند سال ابتدای انقلاب را که حال و هوا و شور و نشاط حماسی و خاص خود را داشت جدا کنیم اکنون لازم است یکبار با دقت و حساسیت به بررسی عملکرد دستگاههای فرهنگی و نهادهای دولتی وشبه دولتی فعال در این حوزه طی سی سال گذشته بپردازیم.
همان طور که دستورات دینی افراد را به حسابرسی مستمر خود توصیه کرده اند و کسی که اهل محاسبه نباشد را از دایره پیروان اهل بیت بیرون دانسته اند ، دستگاههای عمومی و نهادهای اجتماعی نیز بدون حسابرسی و ارزیابی مستمر نهادهای دینی و سالم نخواهند بود .
تأکید صریح رهبر انقلاب در پیام شان به کنگره اخیر اقامه نماز نیز ضرورت ارزیابی میزان اثرگذاری و حسابرسی نقاط ضعف و قوت برنامه های متنوع فرهنگی و تبلیغی ، ترویجی را گوشزد می کند و نشان می دهد رهبر انقلاب همچنان از عملکرد جاری نهادهای رسمی چندان خشنود نیستند و بیشتر به حرکت های مردمی و بی تکلف دل بسته اند .
به راستی اگر میزان تأثیر نهادهای رسمی حوزه فرهنگ کشور را با برخی حرکت های فرهنگی غیردولتی ( از وقف دینی تا مشارکت های اجتماعی و از عمران مساجد تا عزاداری ماه محرم ) مقایسه کنیم به چه نتیجه ای خواهیم رسید ؟
در طول سی سال گذشته دهها نهاد حاکمیتی با بودجه بیت المال و امکانات عمومی به فعالیت مشغول بوده اند و قرار بوده برای تحقق اهداف پیش بینی شده شان بکوشند و این بودجه گرچه همچنان از حد انتظار و توقع ناچیزتر است اما باز هم در مجموع رقم قابل اعتنایی است و اگر این بودجه در اختیار بخش خصوصی بود می شد خیلی دقیق تر از آن پرسش کرد !
در عین حال دستگاه های متعددی نیز در این حوزه فعال هستند و اگر فقط نهادهای رسمی را در نظر بگیریم ( بدون احتساب معاونت های فرهنگی و بخش های دینی فعال در حوزه هایی مانند صنعت و …) به چیزی در حدود هشتاد و پنج دستگاه دولتی و شبه دولتی خواهیم رسید که گاه هر کدام مانند صدا و سیما یا آموزش و پرورش شامل نهادهای متعدد در زیر مجموعه خود هستند و اگر این حوزه در اختیار بخش خصوصی بود می شد انتظار اثرگذاری بسیار محسوس تر و دقیق تری داشت.جشنواره مردمی عمار که حوزه فیلمسازی مستند و داستانی را به میان مردم آورد و توانست جریانی گسترده از روستاهای دور تا مراکز استانها و از مساجد تا دانشگاهها را ایجاد کند نمونه ای ساده بود تا نشان دهد می شود با کمترین امکانات کارهایی اثرگذار و حرکت آفرین کرد و اکنون وقت محاسبه و پرسش از دستگاههای رنگارنگ فرهنگی است که طی سی سال گذشته با امکانات بیت المال برای تحقق اهداف و برنامه های خود چه کرده اند؟