گزیدههایی از صحبتهای حاضران در جلسه در زیر میآید:
جلالی: کسی که میگوید مربی خوب نداریم خودش مقصر است!
هدف
این همایش مقایسه مربی ایرانی و خارجی نیست و میخواهیم مربیگری در
فوتبال ایران را آسیبشناسی کنیم. بعد از 80 سال که از عمر این حرفه
میگذرد هنوز میشنویم که میگویند مربی ایرانی خوبی نداریم. ما به هیچوجه
خارجی ستیز نیستیم چراکه باور داریم خارجیستیزی کور معادل خارجیپذیری
کور است که هر دو محکوم به شکست است.
هدف این همایش این است که بفهمیم آیا به اندازه کافی روی تربیت مربی در ایران سرمایهگذاری شده یا خیر؟ درحال حاضر کلاس مربیگری به محل درآمد تبدیل شده درحالی که باید در این بخش سرمایهگذاری شود. برای تربیت مربی خوب کاری نکردهایم. کسی که میگوید مربی خوب نداریم در قدم اول خودش مقصر است.
نتیجهگرایی یک پدیده جهانی است. نتیجه یک فاکتور خیلی مهم در فوتبال است اما نتیجه هم دو مدل است: نتایج زودگذر و نتایج با ثبات. نتایج زودگذر برای مقطعی کوتاه خوشحالکننده است و در این نتایج پیشرفتی به وجود نخواهد آمد. مربی تاثیرگذار از نظر ما کسی است که بتواند ما را به سمت آینده خوب ببرد و برایمان نتایج باثبات بیاورد. مثلا "رایکوف" یک مربی خوب بود. او در زمان خودش باخت اما از نسلی که او ساخت ما برای یک دهه نتیجه گرفتیم.
در فوتبالهای برتر دنیا مثل آلمان هم مربی خارجی زیاد است اما آنجا مربی خارجی خوب و موثر میآورند نه مثل اینجا و کشورهای همسایه ما.
ذوالفقار نسب: یک مربی باید بیش از 10 ساعت برای تیمش وقت بگذارد
اتحادیهها
حافظ منافع اعضا هستند. در دنیا اعضای اتحادیهها همیشه در همه جلسات شرکت
می کنند و در سیاستگذاریها نقش دارند. امیدوارم این تفکرات هرچه زودتر
در کشور ما هم به وجود بیاید. اگر کانون پا بگیرد مربی نخواهد بود که حقش
را سالها نگرفته باشد!
در انگلستان فوتبال را به عنوان یک شغل پرخطر میشناسند. در این کشور مربیان میتوانند بعد از 20 سال بازنشسته قانونی شوند. امیدوارم در فوتبال ایران هم این شرایط به وجود بیاید. یک مربی باید نیروهای مجموعهاش را فعال و از آنها استفاده کند. آن روزهایی که مربی گوشه تمرین مینشست و هفتهای یک بار بازیکنهای تیمش را میدید گذشته است. یک مربی موفق باید بیشتر از 10 ساعت در روز برای تیم وقت بگذارد.
در کشور ما سرمایهگذاری برای تربیت مدرس انجام نشده است. هیچ کشوری از آموزش مربیان خود درآمدزایی نمی کند و اینکه در ایران این پولها گرفته میشود فاجعه است.
فردوسیپور: مربیان ایرانی لژیونر نمیشوند چون زبان بلد نیستند
انگهایی
مثل چشمرنگیها یا اجنبیپرستها صحبتهای جالبی نیستند. به شخصه همیشه
حامی مربیان ایرانی بودهام و قطعا همانطور که از لژیونرها لذت میبردیم،
از حضور مربی ایرانی در سطح بالا هم لذت خواهیم برد اما نباید با برچسبزنی
به مربیان خارجی، عملکرد آنها را زیر سوال برد. از نظر من مربی چه داخلی
باشد و چه خارجی، هم میتواند خوب باشد و هم میتواند بد باشد. شناسنامه
اصلا معیار خوبی نیست.
ایرانی یا خارجی بود متر مناسبی برای سنجش مربیان نیست. راحت مدرک دادن به مربیان در ایران حفاظی که برای مربیان خارجی وجود دارد از بین میبرد. نکته تاسفبرانگیز این است که روابط پشت پرده باعث میشود مربی ناموفق باز هم تیم داشته باشد.
چرا نباید مربیان ایرانی در کشورهای آسیایی مربیگری کنند؟ مثلا در کشوری مثل کویت، یک مربی ایرانی حضور ندارد که آنجا کار کند. دلیل این امر خیلی واضح است. مربیان ایرانی زبان بلد نیستند و علم کافی هم ندارند. مربیان بزرگ دنیا به مخاطبان خود اهمیت میدهند و برای پیشرفت تلاش میکنند. چه اشکالی دارد مربیان ایرانی هم روی زبان انگلیسی کار کنند. این کار باعث میشود کانال باز شود و مربیهای ما هم بتوانند از ایران بروند.
گزینههای داخلی ما برای مربیگری تکرارشونده هستند و سیستم فوتبال ما به مربیان جوان اعتماد نمیکنند. میزپرستی مدیران ما باعث شده به مربیان جوان اعتماد نشود. مردم همیشه در نظرسنجیهای برنامه 90 به مربی خارجی رای میدهند. خود مربیان باید ببینند چرا این مسئله به وجود آمده است.
مربیان ما مصاحبههای شبیه به هم انجام میدهند اما رابطه مربی و رسانه در کشورهای صاحب فوتبال دو طرفه و مناسبت است. مربیان در آن کشورها همیشه پاسخگو هستند. مربیان در ایران از رسانهها استفاده میکنند تا فضای عمومی را کنترل کنند.
حمایت بیمورد از یک مربی از طرف رسانهها کاملا قابل تشخیص است و مشخص میشود فساد وجود دارد. یادم هست بازیکنی مصدوم بود و فردای بازی برای او نوشته بودند بهترین بازیکن زمین بوده. یکی از رسالتهای رسانه نقد بیغرض و بیکاستی مربیان است.