رجانیوز: به نظر میرسد فضای فرهنگی کشور به گونهای پرحاشیه و غبارآلود شده که حتی چهرهای در اندازههای محمدرضا لطفی نیز حق انتقاد و دست اندازی به ساحت تابوهای موسیقایی – سیاسی را ندارد. دردآورترین اتفاق روزهای گذشته، وقتی بود که اوا مشکاتیان نوه شجریان که متولد دهه 60 است به خود اجازه داد که درباره انتقادات و اظهارنظرهای لطفی درباره دوران چاوش و سالهای بی نظیر موسیقی ایرانی در فاصله 57 تا 59 اظهارنظر کند و به پاسخگویی در دفاع از پدربزرگ خود بربیاید و به یمن پوشش رسانهای شدیدی که در مورد آن ایجاد شد، بازتاب گستردهای نیز داشته باشد.
شاید بسیاری از چهرههایی که این روزها درباره انتقادات لطفی از ناظری و شجریان اظهارنظر میکنند اطلاع درستی از جایگاه رفیع لطفی نداشته باشند. شاید ندانند که موسیقی سنتی ایرانی در دهه 50 به هنری اشرافی و رخوت الود بدل شده بود که مناسب بزمهای آنچنانی بود. شاید ندانند که لطفی با درک درستش از آسیبشناسی موسیقی سنتی و تلاطمهای ناشی از انقلاب بزرگ ایران روحی توفنده و قدرتمند در این نوع موسیقی دمید و شماری از بینظیرترین آثار موسیقایی ایران را در یک دوره زمانی 3 ساله آفرید. شاید ندانند که لطفی بزرگترین عامل شهرت ناظری و شجریان در بین اهالی موسیقی ایرانی بود. کسی نمیخواهد تلاشهای علیزاده و یا مرحوم مشکاتیان و برادران کامکار را کمرنگ کند (هر چند خانواده کامکار نیز با یک واسطه از خلاقیت اورجینال لطفی تغذیه میکردند و علیزاده و مشکاتیان نیز وامدار شور انقلابی لطفی هستند) اما آنچه لطفی با موسیقی ایرانی کرد و تطابق حیرتانگیزش با شرایط اجتماعی سالهای انقلاب و پس از آن به یک معجزه میماند.
اگر لطفی نتواند زبان انتقاد بگشاید پس چه کسی میتواند؟ اگر لطفی نتواند وظیفه یک هنرمند به هنر و کشورش را گوشزد کند که میتواند؟ این دیکتاتورهای عالم هنر از کجا سر بر میآورند که با منشی شبه دیپلماتیک و ادبیاتی فیلسوفانه و حق به جانب، حق لطفی را سلب میکنند؟ یا ان روزنامهنگار ماهوارهای که لابد میاندیشد ساحت موسیقی مانند ساحت غبارآلود سیاست است و باید توصیههای دوپهلوی ایشان خریدار داشته باشد!
سیاست پیشگان! دست از سر هنر موسیقی بردارید. دوراندیشیهای دیپلماتیکتان رنگ و روی ابتذال دارد. بگذارید در ساحت موسیقی، استادان به یکدیگر پاسخگو باشند. دو سال پیش همین کجاندیشیهای سیاسی بود که اوقات را بر افتخاری تلخ کرد. آن اتفاق هم دستپخت تمام کسانی که هنر و فرهنگ را با معادلات سیاسی مخلوط میکنند. موسیقی ما به تمام چهرههایش احتیاج دارد. آن را به استادانش وابگذارید. سایه سیاست را از سر موسیقی کم کنید.