امروز یوم الله 9 دی است. روزی که ملت ایران در برابر فتنه گری فتنه گران به نقطه جوش رسید و با حضور چند ده میلیونی خود در خیابان های ایران اسلامی برگ افتخار دیگری در دفاع از انقلاب را به یادگار گذاشت. 9 دی باید زنده بماند تا نسل فعلی و نسل هل های آینده از یاد نبرند که دشمنان نظام اسلامی همواره با نفوذ در جبهه خودی به دنبال براندازی این نظام اسلامی خواهند بود و بدون تردید این یادآوری، سبب واکسینه شدن جمهوری اسلامی در برابر تهدیدات آینده خواهد بود.
جریان تجدید نظر طلب در فتنه اصلاحات آمریکایی، با استفاده از تفکر غرب زده رئیس دولت اصلاحات و رشد و نمو لیبراسیم فرهنگی و اعتقادی، اسلامیت نظام را هدف گرفت و در فتنه و کودتای سال 88 جمهوریت نظام را هدف قرار داد. 9 دی روز پایان هر دو فتنه بود.
برای زنده نگه داشتن 9 دی باید به علل و ریشه های داخلی و خارجی فتنه و کودتای سال 88 پرداخت. در گرامیداشت یوم الله 9 دی نباید به برگزاری مراسمات سطحی، شعاری و احساسی اکتفا کرد. صدا و سیما به جای پخش سرود وطنم وطنم پاره تنم، ای شكوه پابرجا همزمان با نشان دادن سیل عظیم جمعیت معترض در یوم الله 9 دی، باید با پخش شعارهای مردم در 9دی سال 88 به مطالبات آنها بپردازد.
در 9 دی مردم ایران اسلامی مطالبات خود را در قالب شعارهایی مطرح کردند و گفتند: جمهوری اسلامی شعار مسلمین است، جمهوری ایرانی حرف منافقین است/ خواص بیبصیرت، خجالت خجالت/ ای مرجع قضایی، اقدام انقلابی /تاجر ورشکسته، برگرد به باغ پسته/ لعن علی عدوک یا حسین – کروبی، خاتمی و میرحسین / خامنهای کوثر است – دشمن او ابتر است/ سبز فقط سبز علی – لعنت به سبز اموی/ دیکتاتور واقعی – موسوی و خاتمی/ فتنهگر عاشورا – اعدام باید گردد/ سیدعلی لب تر کند – غسل شهادت میکنیم/ محرم ماه خون است، فتنهگر سرنگون است/ خاتمی، موسوی! این آخرین پیام است – دانشجوی مسلمان آماده قیام است/ سبز سیاه اموی – پیرو خط رجوی/ منافق واقعی – موسوی و کروبی/ سفارت انگلیس، لانه جاسوسیه
فتنه سال 88 از نامه بدون سلام و والسلام آقای هاشمی خطاب به رهبر معظم انقلاب کلید خورد. نامه ای که بعدها با خطبه نماز جمعه دشمن شادکن تکمیل و مایه امیدواری دشمنان کینه جوی امام و انقلاب شد. آقای هاشمی در این نامه از نشانه های خشم احزاب و گروه های همسو با خودش در روزهای آینده خبر می دهد و در صورت عدم تحقق مطالباتش، از آتشی سخن می گوید که دودش قبل از انتخابات قابل مشاهده است:
«بر فرض اينكه اينجانب صبورانه به مشي گذشته ادامه دهم، بيشك بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نميتابند و آتشفشان هايي كه از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند، در جامعه شكل خواهد گرفت ... از جنابعالي با توجه به مقام و مسئوليت و شخصيتتان انتظار است براي رفع فتنههاي خطرناك و خاموش كردن آتشي كه هم اكنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه كه صلاح ميدانيد اقدام مؤثري بنماييد و مانع شعلهورتر شدن اين آتش در جريان انتخابات و پس از آن شويد.»
کودتای سال 88 حاصل تفکر افراطی جماعتی بود که خود را مالک و صاحب کشور می دانستند، خود را ارباب و مردم را رعیت می پنداشتند. مردم در نگاه آنان محترم است به شرط اینکه قدرت و ثروت را در اختیار این جماعت بگذارند و الا اگر مردم به آنها رأی ندهند، جماعتی نفهم و اسطوره کُش معرفی می شوند. فائزه هاشمی رفسنجانی در جمع اغتشاشگران سال 88 ضمن مقایسه جمهوری اسلامی با رژیم منحوس پهلوی، خاتمی را بی عرضه و عامل تقلب در انتخابات سال 84 می داند و مي گويد:
«من عامل اصلی این دیکتاتوری ها را خاتمی می دانم. در 18 تیرسال 78، خاتمی مسیر را به سمتی برد که اسامی را اعلام کرد و دست همه اصلاح طلبان را رو کرد. تا حادثه 18 تیر بوجود آمد، نظام هم هوشیار شد که اگر نجنبد مثل زمان شاه از بین خواهد رفت و از اینجا دیکتاتوری ها آغاز شد. ما یک دموکراسی نیم بندی در کشور داریم مثلاً من یک دوره در انتخابات شرکت می کنم و با رأی بالا رأی می آورم؛ ولی در یک دوره دیگر رأی نمی آورم. اساساً تاریخ ما مشکل دارد و به لحاظ روانشناسی ، جامعه ما "قهرمان ساز و اسطوره کش" است. ... خاتمی در دوره فعالیتش عرضه نداشت و آنقدر در دوران فعالیتش تقلب شد که حاج آقا (هاشمی رفسنجانی) نتوانست با آن همه تقلب، رأی بیاورد؛ آخرش هم خاتمی اعلام کرد که انتخابات سالم برگزارشده چون خودش برگزار کننده بوده و خاتمی در این باره خیانت های بسیاری کرد.»
موسوي اخيرا اعتراض كرده كه چرا او را برانداز مي نامند! ظاهرا دوره حصر با رفاه كامل سبب فراموشي وي شده و الا آقاي موسوي مگر فراموش كرده ايد كه همصدا با منافقين ملعون شديد، فراموش كرديد كه رژيم صهيونيستي رسما اعلام كرد كه به تحركات شما دل بسته، فراموش كرديد كه در مصاحبه با مجله تايم يك روز قبل از انتخابات اعلام داشتيد كه با اعتراضات خياباني حتي در صورت رأي نياوردن اين جنبش را ادامه خواهيد داد تا رهبري از مواضعش كوتاه بيايد، مگر براندازي شاخ و دم دارد كه دنبالش مي گرديد؟
موسوي در اين مصاحبه گفت: «تجمعات خياباني چشمگير هفته هاي گذشته احتمالا ماهيت ساختار قدرت را به نحوي بنيادين دگرگون خواهد ساخت و در واقع اين اتفاق با فشار به رهبر نسبت به پذيرش بيشتر افكار عمومي رخ خواهد داد.
خبرنگار تايم مي پرسد:اگر انتخابات را ببازيد چه؟ و موسوي مي گگويد: تغييرات از مدتي قبل آغاز شده و تنها بخشي از آن به پيروزي در انتخابات مربوط مي شود و بخش هاي ديگر ادامه خواهد يافت و عقب گردي نيست.»
فتنه و کودتای سال 88 تبعات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی متعددی برای کشور و مردم به دنبال داشت. آقاي موسوي فقط يكي از عوارض براندازي شما و بزرگترتان که با حمایت برخی خواص و سکوت و مواضع دوپهلوی جماعت دیگری همراه بود، تشديد تحریم ها علیه ملت ایران بود.
قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل در سال ۱۳۸۹ به تصویب رسید که بر اساس آن بانک مرکزی و چند بانک دیگر تحت تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفتند. صنعت نفت ایران نیز با هدف کاهش درآمدهای نفتی ایران در این دوران، با اجماع آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا مورد تحریم قرار گرفت.
آقای روحانی تاکنون چندبار از کاسبی عده ای با تحریم ها سخن گفته اند اما هرگز حاضر به اعلام اسامی این کاسب ها نشده اند. چرا؟ آیا دلیل آن به اسنادی که اخیرا یکی از دوستان مهدی هاشمی منتشر کرده برنمی گردد. بر اساس این اسناد، مهدی هاشمی از سال 89 برای تشدید تحریمها به دنبال ارتباط با وزارت خزانهداری آمریکا بوده است به طوری که یکی از اعضای اتاق فکر واشنگتن گفته بود: مهدی هاشمی اطلاعاتی را به دولت اوباما جهت تحریم دولت احمدینژاد داده است.
مهدی هاشمی وقتي به انگليس پناه برده بود در یکی از گفتگوهای تلفنی خود - که صوت توسط دوستانش در پي يك اختلاف داخلي در فضای مجازی منتشر شد - می گوید: «این اشتباه را شما در دوم خرداد کردید و اقای هاشمی را از خاتمی جدا کردید ... همان دوم خرداد که (اصلاح طلب ها) به ما فحش دادند ما گفتیم هدفمان مشترک است و دعوا راه نینداختیم ... هنوز هم معتقدیم باید به رهبری فشار آورد. این هزینه اش از همه چیز کمتر است... حرفهایی که ماها می زنیم، حرفهایی که بابای من زد، از همه حرفهای اقایون(اصلاح طلب) تندتر بوده است! ما تقسیم کار کرده ایم هر کسی کار خودش رو می کند. بابا کار خودش رو می کند... دعوای من با بابا اینست که ما باید تهاجمی تر بشویم با اینها … اقای هاشمی باید فتیله را بکشد بالا . ما ها هیچ امتیاز عملی الان نمی توانیم از رهبری بگیریم و نظام هیچ امتیازی الان به ما نمی دهد.»
آیا در دادگاه مهدی هاشمی به این اقاریر مهم مهدی هاشمی رسیدگی شده؟ بعید به نظر می رسد. چرا باید فرزند یک گارگر، فرزند یک کشاورز، یک طلبه، یک کارمند، یک معلم، یک راننده تاکسی و توده های عمومی مردم اگر تخلفی کنند، به سریعترین زمان ممکن و با جدیت رسیدگی شود ولی در خصوص فرزندان برخی مسئولین تا این حد مماشات شود؟ مردم منتظر رأی دادگاه مهدی هاشمی هستند تا عدالت در دستگاه قضا را محک بزنند.
آقای مقیسه، قاضی پرونده مهدی هاشمی در همین دادگاه انقلاب برای انتشار کامنت های ذیل یک خبر، برای دانشجوی بسیجی و مدیر یک سایت، حکم سه سال حبس تعزیری را صادر کرده است. با مشاهده چنین احکامی، مردم با مقایسه جرایم و تخلفات مهدی هاشمی و جرایم یک دانشجو، با خود خواهند گفت که این قاضی حتما جونیور را حداقل به 30 سال زندان محکوم خواهد کرد.
مردم وقتی جرایم مهدی هاشمی را با فاضل خداداد و امیر منصور آریا مقایسه می کنند، حداقل انتظار حکم مشابه آنها را در مورد مهدي هاشمي دارند. دستگاه قضا باید به شکلی عمل کند تا از این پس، فرزندان همه مسئولین از یاد نبرند که نباید در سایه نام پدرانشان تخلف کنند و جرم مرتکب شوند و همه ما به عنوان پدران مسئول نیز بدانيم که اگر فرزندانمان تخلف و جرمی مرتکب شدند، هر چقدر هم گردن کلفت باشيم در برابر قانون نمی توانيم مقاومت کنيم. اگر اینگونه عمل کردیم آن وقت، کارگر، کارمند، کشاورز، معلم، کوچک و بزرگ با تمام وجود اصل 19 قانون اساسی را حس مي کنند که بر اساس اعلام مي شود كه هیچ نژادی بر نژادي دیگر برتري ندارد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیأت دولت، فتنه را خط قرمز نظام دانسته اند چون اسلامیت و جمهوریت نظام را هدف گرفته بود. برای همین معظم له به اعضای دولت توصیه می کنند تا همانطور که در جلسه رأی اعتماد قول داه اند، فاصله خود با فتنه و فتنه گران را حفظ کنند و این به معنای آن است که دولت آقای روحانی در حفظ فاصله با فتنه گران باید مراقبت بیشتری داشته باشد.
آقای روحانی بعد از دیدار امسال هیأت دولت و شنیدن توصیه های پانزده گانه رهبر معظم انقلاب که یکی از آنها لزوم رعایت خط قرمز نظام و فاصله با فتنه گران بود، در اولین جلسه کابینه با تشکر از رهنمودهای امام خامنه ای خطاب به دولت تاکید کرد: «دولت با تمام جدیت، خود را متعهد به پیگیری رهنمودهای ایشان میداند و از تمامی اعضای دولت می خواهم تا همه ارشادات و توصیههای مقام معظم رهبری را اجرایی نموده و گزارش اقدامات انجام شده را در ارتباط با یکایک موارد، ارائه کنند.»
رئیس جمهور محترم حتی معاون اول خود را مأمور تهیه و ارائه گزارش کامل از تحقق رهنمودهای رهبری کرد. اکنون سئوال این است که ملاقات های پی در پی برخی از اعضای دولت با فتنه گرانی چون خاتمی، با توجه به تصریحاتی که از سوی امام خامنه ای در خصوص فتنه گری و عدم بازگشت آنها از مسیر غلط فتنه وجود دارد، نباید در گزارشی که معاون اول رئیس جمهور در این خصوص تهیه می کند، برجسته شود و جلوی این حاشیه سازی ها درون کابینه گرفته شود؟ روحانی با اعضای کابینه که فاصله خود با فتنه گران را رعایت نمی کنند و از خط قرمز فتنه عبور می کنند چه برخوردی خواهد کرد؟
همچنین جناب روحانی در هر سخنرانی خود، آمار تورم را با استناد به گزارشات مرکز آمار و بانک مرکزی چند درصد پایین می کشند تا جایی که در آخرین سفر خود آن را 17 درصد اعلام کردند! اولا ایشان خودشان فرمودند که شاخص تورم جیب مردم است نه مرکز آمار و بانک مرکزی ثانیا با این روندی که ایشان در پیش گرفته، ظاهرا تا سال آینده، نه تنها چیزی از تورم باقی نمی ماند، بلکه مردم باید مبلغی هم به دولت بپردازند و بگویند روحانی مچکریم!
از وزیر محترم بهداشت بابت خدماتش تشکر می کنم همچنین از مدیران آموزش و پرورش تهران و حقوقی وزارت صنعت هم بابت همکاری مناسبشان در به سرانجام رساندن یک پرونده تخلف تشکر می کنم.
از نطق امروز رئیس محترم مجلس درباره 9 دی و سفر استراتژیک و حساس آقای لاریجانی به سه کشور سوریه لبنان و عراق که خط مقدم مقاومت هستند و مدت ها بود هیچ مسئولی سفري با اين تركيب انجام نداده بود تشکر می کنم. ای کاش امروز از خانواده شهدای فتنه و همچنین عوامل نیروی انتظامی که در ایام فتنه در دفاع از حقوق مردم و رأی ملت مجروح شدند، در مجلس تقدیر می شد.