کد خبر: ۲۸۱۵۸۱
زمان انتشار: ۱۴:۴۲     ۰۸ دی ۱۳۹۳
یادداشت ۵۹۸؛
محمدحسن جعفرزاده

مقام معظم رهبری در اواسط سال 87 عنوان « عدالت و پیشرفت» را برای دهه چهارم انقلاب نام گذاری کردند و با تاکیدات چندین باره بر لزوم دستیابی نظام اسلامی به پيشرفت جهشىِ همه‏جانبه و عدالت‏گسترى وسيعِ همه‏گیر، این عنوان را به گفتمان راقی و پیشرو در میان مردم و مسئولان تبدیل کردند. ایشان دلیل این گفتمان سازی را وجود آمادگی های بسیار وسیع و عظیم در کشور می دانند که به ملت این اجازه را می دهد تا در راستای دستیابی به جامعه ای پییشرفته و عادلانه، حرکتی جهشمند داشته و یک گام بلند بردارد. در این میان هرچند مسئولان و خواص جامعه اقداماتی در جهت تنظیم حرکت نظام بر مدار عدالت و پیشرفت داشتند، اما این مساله بیشتر از همه مورد توجه دشمنان کینه توز جمهوری اسلامی قرار گرفت و به سرعت برنامه ریزی های لازم را برای جلوگیری از تحقق عینی این شعار صورت دادند.

از برنامه ها و سناریو های گوناگون تبلیغی و رسانه ای غرب و ایادی داخلی آنها برای القای ناتوانی و خدشه دار کردن عزت و اعتماد به نفس ملی که بگذریم، اولین و جدی ترین گام برای جلوگیری از فرآیند عینی سازی گفتمان پیشرفت و عدالت، تنها یک سال بعد و در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به وقوع پیوست؛ فتنه 8 ماهه ای که به اذعان دوست و دشمن، در مبتنی بر یک برنامه ریزی چند ساله و تجهیز و آماده سازی چندماهه صورت گرفت.

به نظر نگارنده، به رقم ارائه تحلیل های قوی و محکم از سوی خواص و جبهه فکری انقلاب نسبت به ریشه های شکل گیری این حادثه دردناک، کمتر توجهی به ریشه اصلی بروز این فتنه صورت گرفته است. توضیح آنکه در نگاه مقام معظم رهبری مردم کانون اصلی شکل گیری جامعه پیشرفته و عادلانه اسلامی هستند و نقشی اصلی، پیشبرنده و پیشرونده در تحقق تمدن نوین اسلامی به عنوان مصداق عینی پیشرفت همه جانبه اسلامی بازی می کنند. توجه دشمن به این عنصر کلیدی در نظام گفتمانی مقام معظم رهبری، زمینه ساز برنامه ریزی برای اجرای فتنه ای شد که هدف اصلی آن، القای دو دستگی و در ادامه عینیت بخشی به وجود تقابل در میان مردم و درنهایت بروز شکاف اجتماعی و تضغیف پشتوانه مستحکم مردمی نظام اسلامی بود.

بنابراین دشمن در فتنه 88 علاوه بر مشغول کردن مسئولان نظام به شورش های خیابانی و غافل کردن آنان از مساله اصلی کشور، یعنی تحقق شعار پیشرفت و عدالت؛ به دنبال تحریک حس عدالت خواهی و روحیه جسارت انقلابیِ بخشی از مردم ایران بود تا از طریق ایجاد آشوب های خیابانی و کشاندن دعوا به کف خیابان ها، به داخل و خارج ایران اینچنین القا کند که بخش قابل توجهی از مردم با نظام اسلامی همراهی ندارند. اما با وجود استفاده از همه ظرفیت های تشکیلاتی، پشتیبانی و رسانه ای خود، تنها توانست در تهران و برخی کلان شهرها عده اندکی از جمعیت هفتاد میلیونی مردم ایران را با ایادی خود همراه کند. با این همه رهبری هوشمند انقلاب مبتنی بر رصد نقشه دشمن، علاوه بر تاکید به مسئولان برای کنترل تحرکات دشمن، اصلی ترین راهبرد خود را بصیرت افزایی به مردم و آگاه سازی آنها نسبت به نقشه شوم دشمنان در ایجاد شکاف میان مردم و نظام اسلامی متمرکز کردند و با درخواست از خواص جامعه برای ایفای نقش عمارگونه در فتنه، سعی کردند غبار فتنه را از میدان دید ملت خارج کرده و امکان شناخت صحیح از حق و باطل را برای آحاد مردم فراهم نمایند. بدین ترتیب دفاع مقدس 8 ماهه خواص اهل حق بر محور رهبری بصیرت بخش ولی فقیه، به خلق حماسه نهم دی منجر شد و توانست بساط فتنه را جمع نماید.

اما آنچه در کشاکش مبارزه و پیروزی نظام در این میدان جنگ نرم، برای دشمن تجربه ای افزون بر گذشته داشت رابطه وثیق ولی فقیه به عنوان امام جامعه با «امت چسبیده به ولی» و «بدنه مردمی بصیر» بود؛ رابطه ای که زمینه روشن شدن هدف اصلی فتنه گران در مقابله با اصل نظام ولایت فقیه و مبانی استراتژیک آن همچون فرهنگ عاشورا را فراهم کرد؛ بعد از این بصیرت آفرینی بود که سراسر ایران مملو از جمعیت مردمی شد که برای بیعت با ولی فقیه و انزجار از فتنه گران وارد خیابان ها شدند و بدین شکل رهبری عزیز مکر دشمنان را به خودشان برگرداند و میدان تهدید دشمن را به فرصتی برای مستحکم کردن رابطه مردم و نظام اسلامی بدل کرد.

عمیق تر شدن شناخت دشمن از «رابطه امت و ولی» ـ که شهید بهشتی آن را روح نظام جمهوری اسلامی می داند ـ سبب شد عزم خود را برای برهم زدن این رابطه و به حداقل رساندن پشتوانه مردمی نظام جزم تر کند. از این رو، تحریم همه جانبه ای را برعلیه نظام اسلامی اعمال کرد که به اذعان کارشناسان در طول تاریخ بی سابقه بوده است. به اعتقاد مقام معظم رهبری، هدف اصلی این تحریم ها، خسته کردن مردم و دور کردن آنها از پشتیبانی نظام اسلامی است:« همه‌ى دنياى استكبار و دولتهاى مستكبر دست روى دست هم گذاشتند، بلكه ملت ايران را تحريم كنند؛ با اين تحريم، ملت ايران را خسته كنند و به ستوه بياورند. خودشان هم ميگويند كه ما خواستيم ملت را در مقابل نظام جمهورى اسلامى به ايستاگى وادار كنيم. » ( در دیدار مردم قم، 19/10/ 1391)

بنابراین، شدت گرفتن تحریم های اقتصادی در سال های اخیر ناشی از آگاهی عینی دشمنان انقلاب از نقش بی بدیل مردم در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و حضور همیشگی در صحنه ها به واسطه بصیرت ناشی از ارتباط وثیق با ولی اجتماعی و تلاش برای اقامه منویات امام جامعه است. در هیمن راستا، استکبار جهانی سعی کرد با ایجاد دوگانه تحریم و مذاکره، مسئولان نظام اسلامی را به اشتباه در محاسبه وادارد. به این صورت که در کنار تحریم شدید و ایجاد فشارهای گوناگون اقتصادی، پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح کرد واین چنین وانمود کرد که در صورت مذاکره با آمریکا، فشارها برداشته شده و دروازه های تجارت جهانی به روی ایران باز خواهد شد.

این چراغ سبز آمریکا و متهدانش، مسئولان دولت یازدهم را مصمم کرد تا مبتنی بر راهبرد «تکیه به بیرون» برای خروج از اوضاع سخت اقتصادی، مذاکرات 1+5 را به میدان مذاکره مستقیم با آمریکا بدل کنند. درصورتی که مقام معظم رهبری، بارها عدم خوش بینی خود از مذاکره با آمریکا در شرایط حاضر را اعلام داشتند و راهبرد نظام اسلامی برای عبور از تحریم و حرکت به سمت پیشرفت تمدنی را «تکیه به درون» و استفاده از ظرفیت بی پایان استعدادهای ملت ایران و توجه به اقتصاد مقاومتی عنوان داشته اند.

از آنجا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب مشکل استکبار با اصل نظام اسلامی و کینه شتری آمریکا علیه ملت استکبار ستیز ایران است، تاکنون که بیش از یکسال از توافق ژنو می گذرد، نه تنها از حجم فشارهای اقتصادی علیه ایران کم نشده است بلکه به بهانه های مختلف سازمان تحریم ها قوی تر و محکم تر شده است. واقعیت ماجرا این است که غرب در تبلیغات گوناگون خود به دنبال القای این ادعاست که وضع نابسامان اقتصادی ایران به خاطر قهر جامعه بین الملل از ایران اسلامی و اعمال تحریم های سنگین است و دلیل آن نیز مقاومت بی جای جمهوری اسلامی در مقابل جریان توسعه غربی و ادعای برخورداری از الگوی جدید در مسیر پیشرفت است که باعث بهم خوردن نظم نوین جهانی شده است.

بنابراین تنها راه جمهوری اسلامی، دست برداشتن از برخی اصول خود و نشستن بر روی میز مذاکرات برای معامله ای دوسویه است. از این رو دولتمردان آمریکایی با کشاندن پای دولتمردان ایرانی به پای میز مذاکره، به دنبال القای شکست محور مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل استکبار جهانی و جلوگیری از روند روبه رشد الگو شدن ملت ایران برای بیداری اسلامی و ملت های جهان هستند؛ چرا که از طریق بنگاه های خبرپراکنی خود اینچنین القا می کنند که پذیرش مذاکره با امریکا از سوی ایران به معنای تاثیر پذیری تحریم ها و خسته شدن ملت و دولت ایران از فشارهای گوناگون اقتصادی و دست برداشتن از آرمان مبارزه است.

با این منطق آمریکایی ها هیچ تفاوتی میان دولت های غرب گرا و غیر غرب گرا در ایران قائل نیستند و تنها به دنبال شکست محور مقاومت ایران و سپس فروپاشی نظام جمهوری اسلامی هستند؛ راهبردی که می توان از آن به «کمپ دیویدی کردن مذاکرات» نام برد. شیوه ای که استکبار در مقابل دولت انقلابی انور سادات در پیش گرفت و از قِبل آن توانست مصر را از محور مقاومت در جهان اسلام، به دولتی که رژیم نامشروع صهیونیستی را به رسمیت شناخته تبدیل کند و به عنوان دولتی سازش کار معرفی نماید. با این بیان روشن است که دولت یازدهم به هیچ وجه از طریق مذاکرات نمی تواند مشکلات اقتصادی مردم را حل و فصل نماید؛ مع الاسف مسئولان این دولت امید بسیاری به شکسته شدن سازمان تحریم ها از طریق مذاکرات دارند و به همین خاطر در سخنرانی ها و تبلیغات گوناگون، انتظارات مردم را در حل و فصل سریع مشکلات اقتصادی از طریق برچیده شدن قریب الوقوع تحریم ها بالا می برند.

نگارنده معتقد است برخی مسئولان دولت یازدهم ناخواسته در حال بازی در نقشه دشمن و آماده کردن هیزم آتش فتنه جدید استکبار است. توضیح اینکه آمریکایی ها با برنامه ریزی سنگین و بسیج همه امکانات جهانی خود سعی کردند کشورهای همسو با خود را در تحریم علیه ایران بسیج نمایند تا فشار اقتصادی باعث سخت شدن روند معیشتی مردم شود. درنگاه مقام معظم رهبری این فشارها به واسطه بی تدبیری های برخی از مسئولان، حدی از تاثیر را به جای گذاشت. از این رو ایشان برای برون رفت از این مشکل مباحثی چون اقتصاد بدون نفت، تقویت تولید داخلی، تکیه به اقتصاد مردمی و درون زا و... را در چارچوب گفتمان اقتصاد مقاومتی بیان داشتند تا در یک فرایند منطقی بتوان از این شرایط سخت عبور کرد. اما دولت با دل بستن به رونق اقتصادی ناشی از رفع تحریم ها، اینچنین القا می کند که به زودی و در پایان مذاکرات، وضع اقتصادی مردم به یکباره رونق می گیرد. این انتظار هرچند در شرایط سخت اقتصادی بارقه هایی از امید را در دل مردم ایجاد کرد، اما با تمدید چندباره مذاکرات روند نارضایتی از دولت آغاز شد. بدون شک اگر روند ایجاد انتظار تورم یافته در میان مردم به همین شدت ادامه یابد، در نقطه پایان مذاکرات که به عدم توفیق دولت در کاهش تحریم ها و به تبع آن عدم گشایش سریعِ وضع معیشتی مردم منجر می شود، نه تنها نارضایتی ها نسبت به دولت افزایش پیدا می کند بلکه زمینه ای برای اعتراضاتِ بخشی از بدنه مردمی نسبت به اصل نظام خواهد شد؛ بستری آماده برای شکل گیری آشوب ها و اعتراضات اجتماعی که تنها با بهانه ای کوچک شعله ور شده و بدین ترتیب بخشی از پازل دشمن در شکل دهی به فتنه جدید را تکمیل می کند. این آتش در صورتی شعله ورتر خواهد شد که طرف داران دولت به خاطر فرافکنی از عدم دستیابی به اهداف خود در مذاکره مستقیم با آمریکا، دلیل برداشته نشدن تحریم ها را به گردن مخالفان خود در داخل بیندازد. با این اقدام ـ که با توجه به رفتارهای یکسال اخیر رسانه های حامی دولت در تحریک مخالفان بعید به نظر نمی رسد ـ فضا برای بروز اختلافات شدید میان خواص فراهم می شود که خود زمینه ساز تحریک بیشتر معترضان و بدنه سرخورده اجتماعی خواهد بود.

با تحلیل برخی اتفاقات و برنامه ریزی های پیدا و پنهان دشمن و ایادی داخلی آنها در یک سال اخیر، می توان پازل هایی از فتنه آینده را روشن کرد. از جمله این امور می توان به اصرار عوامل فتنه گذشته در سهم خواهی از دولت برای در اختیار گرفتن دانشگاه ها اشاره کرد؛ چرا که از این طریق می توانند بدنه شبکه های دانشجویی و اساتید را برای همراه کردن با خود در فتنه آینده بازمهندسی کنند. همچنین تمرکز برخی از عوامل پشت پرده فتنه در وزارت کار و امور اجتماعی خود نشان دهنده تلاش آنها برای احیای شبکه کارگری و مدیریت متمرکز اعتراضات کارگران در فتنه آینده است. اقدامات ریز و درشت دیگری نیز در شکل دهی به شبکه های حقیقی فتنه جدید دیده می شود که بخاطر اختصار عبور می کنیم. اما فضای سایبر نیز با ایجاد شبکه های مجازی برای فتنه جدید بخش دیگری از این پازل می باشد. اگر نقش شبکه هایی چون تویتر، فیسبوک و دیگر رسانه های فضای مجازی را در فتنه گذشته مرور کنیم، روشن می شود که با وجود سرعت به نسبت پایین اینترنت در ایران، توانستند نقشی مکمل در ایجاد نابسامانی ها و نقشی محوری در انتقال پیام ها از بیرون به داخل و مخابره جزء به جزء صحنه های آشوب از داخل به خارج بازی کنند.

حال سوال اینجاست که وزارت ارتباطات با کدام توجیه سیاسی و امنیتی به یکباره سرعت اینترنت در کشور را افزایش داده و نسل سوم و چهارم اینترنت همراه را راه اندازی کرده است؛ در صورتی که بنابر فرمان صریح رهبری، قبل از شکل گیری شبکه ملی اطلاعات به هیچ وجه نباید این اتفاق صورت می گرفت. این گمانه زمانی قوی تر می شود که بدانیم تیم اصلی پیگیری کننده افزایش سرعت اینترنت در درون وزارت مخابرات، مجموعه ای از عوامل با نام و نشان فتنه 88 هستند که سالهاست در درون این وزارت خانه رخنه کرده اند.

از سویی هم نباید برخی اتفاقات اجتماعی چند ماه اخیر را که بیشتر به یک تست شبکه ای شبیه است از نظر دور داشت. حوادثی چون اسیدپاشی اصفهان که به سرعت به مساله اول رسانه ها و حتی نظام تبدیل شد و سران قوا را به موضع گیری وادار کرد؛ در صورتی که به اذعان کارشناسان، چندسالی است که کشور هرماه شاهد مواردی از این ناهنجاری اجتماعی است. در این میان ادعای فاعلیت افرادی که به دنبال امربه معروف و نهی از منکر بودند و وقوع آن در شرایطی که قانون امربه معروف در مجلس در حال بررسی بود و همچنین ورود منفعلانه برخی از مسئولان رده بالای دولتی در محکوم کردن اسیدپاشی، خود مسائلی قابل توجه است. همچنین پدیده تشییع جنازه مرحوم مرتضی پاشایی که بیشتر به مانوری برای تعیین میزان نفوذ شبکه های موبایلی و سایبری شبیه بود تا عادتی معمول برای حضور طرف داران یک هنرمند در تشییع جنازه؛ چراکه قبل و بعد از این حادثه حتی نسبت به هنرمندانی به مراتب معروف تر از او چنین رخدادی تکرار نشد.

با این توضیحات روشن می شود که دشمنان در فراگرد انقلاب و بخصوص پس از نقش آفرینی بارز و بی نظیر مردم در یوم الله 9 دی، به جایگاه مردم در پشتیبانی از نظام ولایت فقیه و محوریت آنها در فرایند پیشرفت تمدنی انقلاب پی بردند و به همین منظور برنامه ریزی سنگینی را برای شکل دهی به فتنه ای جدید آغاز کردند تا در سایه آن بتواند از طریق ایجاد فشار اقتصادی و بالابردن اعتراضات مردم نسبت به نظام، تکیه گاه جمهوری اسلامی را متزلزل کرده و به خیال خام خود انقلاب اسلامی را به شکست وادارند. بنابراین هدف گیری فتنه آینده ایجاد اعتراض های گسترده مردمی بر علیه نظام اسلامی به واسطه سرخوردگی اجتماعی و القای ناکارآمدی نظام در حل و فصل نظام معیشتی مردم است.

در این میان هرچند به واسطه رهبری داهیانه مقام عظمای ولایت و ارتباط وثیق امت و مردم بصیر و آگاه ایران اسلامی با رهبری عزیز، این فتنه نیز به شکست کشیده شده و خود زمینه ای برای ارتقای اقتدار روز افزون نظام اسلامی و پیوستگی بیشتر امت و امامت خواهد بود؛ اما مسئولان نظام و بخصوص خواص طرف دار حق باید مراقب باشند تا نه تنها ناخواسته در مسیر نقشه دشمن قرار نگیرند بلکه با درایت و هوشمندی لازم، هزینه های نظام و رهبری در عبور از این شرایط سخت را به حداقل برسانند.

در این میان جبهه گفتمانی انقلاب باید به بصیرت افزایی مردمی نسبت به اوضاع ویژه کشور و توجه بخشی به آنها نسبت به راهبردهای رهبری در عبور از شرایط تحریم بپردازد. عمارهای ولایت باید بتوانند راهکارهای نظام برای شرایط حاضر را به درستی برای مردم تشریح نمایند و همچنین عدم مخالفت رهبری با مذاکرات هسته ای دولت و آمریکا را به درستی تحلیل نمایند تا مردم از واقعیت های صحنه داخل و خارج کشور مطلع شوند. البته در این میان باید توجه داشت که علاوه بر مراقبت در عدم القای حاکمیت دوگانه در نظام، به گونه ای به نقد راهبردهای دولت پرداخته شود که بهانه ای برای فرافکنی به دست طرف داران دولت در صورت به شکست کشیده شدن مذاکرات داده نشود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها