به گزارش پایگاه 598 ، متن یادداشت دکتر غلامعلی حداد عادل در پایگاه خبری نماینده به این شرح است:
گرچه میدانم نمیآیی ولی هر دم ز شوق
سوی در میآیم و هر سو نگاهی میكنم
بیش
از پنجاه سال بود این یك بیت شعر را، كه نمیدانم از كیست، در خاطر داشتم،
اما هیچوقت مصداق آن را، مثل آن شب كه به تماشای فیلم «شیار ۱۴۳» رفتم
پیدا نكرده بودم. از دهه فجر سال ۹۲ كه نام این فیلم بر سر زبانها افتاد و
چندین جایزه جشنواره سینمایی را به خود اختصاص داد پیوسته مایل بودم آن
را ببینم. این مقصود، سرانجام، سهشنبه یازدهم آذرماه ۹۳ حاصل شد. خانم
نرگس آبیار نویسنده و كارگردان فیلم و آقایان محمدحسین قاسمی و ابوذر
پورمحمدی تهیهکنندگان و خانم مریلا زارعی بازیگر اوّل آن است.
نخستین
نكتهای كه در باب این فیلم گفتنی است این است كه هیچیک از شیوههایی كه
برای ایجاد جذبه و رونق بخشیدن به گیشه در بیشتر فیلمهای سینمایی مرسوم و
معمول است در آن دیده نمیشود و بااینحال فیلم هم جاذبه دارد و هم پرفروش
است و تماشاگران بسیاری از قشرهای مختلف مردم را با سلیقههای مختلف جذب
میكند. نام فیلم معنا و مفهومی در ذهن مردم ندارد و تنها در پایان فیلم
است كه معنی آن بر بینندگان معلوم میشود. در فیلم از موسیقی سنگین و فاخری
كه همواره با متن همراه باشد خبری نیست. بازیگران هم آرایش و آلایشی
ندارند. بازیگر اصلی فیلم كه نقش مادر یك رزمنده به جبهه رفته را بازی
میكند، سادگی و بیپیرایگی و چهره آفتابسوخته و قامت رنجدیده زنان
روستایی كشورمان را دارد. صحنههای فیلم غالباً یك خانه محقر روستایی را
نشان میدهد كه همه اهل آن خانه و آن روستا به لهجه كرمانی صحبت میكنند.
در شیار ۱۴۳ از آبوتاب و رنگولعاب و ترفندهای سینمایی و صحنههای پر
زدوخورد و عملیات حیرتآور تیراندازی و رانندگی در جادهها و كلیشههای
تكراری بعضی فیلمهای دیگر خبری نیست.
فیلم شیار ۱۴۳اكنون
میباید پرسید اگر شیار ۱۴۳ از جاذبههای معمول سینمایی استفاده نكرده است
چه چیز آن را موردعلاقه و توجه مردم و صاحبنظران سینما كرده است؟ پاسخ
این است كه شیار ۱۴۳ قوت اصلی و جاذبه فراوان خود را از حقیقتی بهدست
آورده كه نویسنده و كارگردان فیلم (خانم نرگس آبیار) آن را دیده و شناخته و
از كنار آن بیاعتنا نگذشته است. حقیقتی كه به فیلم اعتبار بخشیده، ایمان
است و میوههای آن كه صبر و توكل و ایثار و شجاعت باشد.
وقتی جنگ
عراق علیه ایران آغاز میشود، یونس، تنها پسر یک خانواده روستایی، كه مادرش
«الفت» او را با بیپدری بزرگ كرده، همراه با تنی چند از جوانان روستا و
صدها و هزاران نفر از جوانان استان خود عازم جنگ میشود، با این امیدواری
كه بهزودی به خانه بازگردد و داماد شود؛ امّا این آرزو هیچگاه برآورده
نمیشود و آن مادر تا پایان جنگ منتظر میماند الفت، روزی هزار بار میمیرد
در حسرت اینكه یکبار دیگر فرزندش را ببیند. زانپس دو سال دیگر تا بازگشت
اسیران جنگ و سپس از پنج سال دیگر چشم به در میدوزد تا كسی در خانه او را
بكوبد و از یونس او، از یوسف گمگشته او خبری بیاورد. سرانجام انتظار تلخ و
طاقتسوز پانزده ساله به پایان میرسد و یونس به خانه بازمیگردد. اینجاست
كه زیباترین و گیراترین صحنههای فیلم آفریده و ساخته میشود. بازی مكرر
دوربین روی دو صحنه آغاز و پایان زندگی یونس غمانگیزترین صحنه فیلم است.
مادر گریه نمیكند، او اهل صبر و تسلیم است، اما در سینما، تماشاگران، گریه
میكنند. در این صحنه، این تماشاگران هستند كه شیار ۱۴۳ را با اشك و آه
خود كامل میكنند. به قول اخوان، «ابرهای همه عالم، شب و روز، در دلم
میگریند».
داستان شیار ۱۴۳، بههیچوجه داستانی عجیبوغریب و تخیلی
نیست. این فیلم زندگی واقعی یك مادر شهید را حكایت میكند. مادری كه در
ایران امروز نمونه بسیار دارد. همان مادران چشمبهراه، كه هر وقت تشییع
پیكر تازهیافته شهیدان اعلام میشود، عكس جگرگوشگان خود را به سینه
میفشارند و از اینوآن سراغ فرزند خود را میگیرند.
جنگ و جبهه یكی
از واقعیات برجسته و درخشان و مهم انقلاب اسلامی ماست. انقلاب،
واقعیتهای ناشناخته فراوان دارد، جنگ هم زوایای ناشناخته بسیار دارد.
جنگ، صدهزار جلو داشته است كه برای دیدن آنها صدهزار دیده لازم است.
دوربین فیلم شیار ۱۴۳ یكی از آن صدهزار دیده است. نویسنده و كارگردان شیار
۱۴۳ به سراغ یكی از واقعیتهای ناشناخته جنگ رفته است. واقعیت مادران
چشمانتظار. آنها كه روزی فرزندان مثل دستهگل خود را بوییدند و بوسیدند و
به جبهه فرستادند و سپس سالها چشم به در دوختند تا مسافرشان از سفر
برگردد. فیلم شیار ۱۴۳، فیلمی هنرمندانه است، اما هنرمندی تهیهكننده و
كارگردان و بازیگران این فیلم از جنس هنرمندیهای هنرپیشگان فیلمهای
هالیوود و بالیوود نیست، هنر آنها در این است كه اجازه دادهاند واقعیت،
همانطور كه هست، روایت شود و به نمایش درآید. هنر آنها در این است كه
حقیقت را «بزك» نكردهاند، بلكه اجازه دادهاند با زیبایی ذاتی خودش جلوه
كند. سادگی و صمیمیت شیار ۱۴۳ بهاندازهای است كه بیننده به آن به چشم یك
فیلم مستند نگاه میكند و این عیب فیلم نیست بلكه حسن آن است. سینمای حقیقت
اینجا حقیقت پیدا كرده است. در این فیلم، همه، هنرمندانه، خود را كنار
كشیدهاند تا واقعیت، حقیقت خود را، آنچنانکه هست، نشان دهد.
پشت صحنه فیلم سینمایی شیار ۱۴۳شیار
۱۴۳، فیلمی است فوقالعاده انسانی و علت جاذبه بیهیاهوی آن نیز همین
انسانی بودن آن است. این فیلم احساسات و عواطف یك مادر را بیان میكند، از
رنجی كه او میبرد حكایت میكند و غم و درد او را به تماشاگر منتقل
میسازد؛ غصه دلواپسی، نگرانی، چشمانتظاری او را، دلبستگی، امیدواری، شور
و اشتیاق دوست داشتن فرزند و خلاصه پانزده سال زندگی او را در برزخ بیم و
امید، در میانه تاریكی و روشنایی، زندگی در حال چشم دوختن به افقی كه نه
روشن است و نه تاریك. شیار ۱۴۳ انسان را با همه رگ و گوشت و پوست و خونش،
مادر را با احوال زنانهاش، با نجواهای نیمهشب صمیمانهاش، با نغمههای
روزانه روستاییاش، به نمایش میگذارد.
موضوع بسیاری از فیلمهای
سینمای ایران، در دهههای اخیر، زن و زندگی زنانه بوده است؛ اما زنی كه در
شیار ۱۴۳ معرفی میشود، زن دیگری است. او دختر دانشجویی نیست كه گرفتار
تمایلات عاشقانه همكلاسی خود شده باشد. پرستاری نیست كه در بیمارستان
ماجراهایی بر او بگذرد. او یك مادر شهید است، زنی روستایی، كه پانزده سال
است چشم به در دوخته تا فرزندش را ببیند. او یك زن قهرمان ایرانی است و
نماد و نمونه نزدیك به یك میلیون مادر ایرانی است؛ كه فرزندان خود را به
جبهه فرستادهاند. نویسنده و كارگردان چون خود یك زن بوده، در درك و بیان
عوالم زنانه و احساسات مادری موفق بوده است. شیار ۱۴۳، بیستوشش سال پس از
اعلام آتشبس، نسل جوان امروز ایران را با یك صفحه از كتاب چند هزار
صفحهای جنگ آشنا میكند. نسلی كه جنگ را ندیده و بسا كه داستان آن را هم
نشنیده باشد.
بعید نیست كه این فیلم به مذاق و مزاج جشنوارههای كن و
اسكار خوش نیاید. آنها فیلمهای دیگری را میپسندند و شیفته هنرپیشههای
جوانی هستند كه حاضر شده باشند باورها و ارزشهای جامعه خود را در مقابل
دوربینهای آنها به حراج بگذارند. آنها به كارگردانهایی جایزه میدهند
كه ایران را یكسره سیاهِ سیاه نمایش دهد. اگر آنها شیار ۱۴۳ را نپسندند
باكی نیست. مردم ایران این فیلم را میپسندند، چون در این فیلم خود را
میبینند، زنان و مادران ایرانی را میبینند با قامتی استوار و ایمان و
ارادهای چون كوه. مردم ایران با دیدن قد خمیده الفت، راز ایستادگی و
استواری قامت بلند ایران را در هفت هزار سال تاریخی كه دارد كشف میكنند.
باید از همه كسانی كه با تولید شیار ۱۴۳ نگاهی دیگر را برای دیدن
واقعیتهای ایران و زن ایرانی تجربه كردهاند، سپاسگزار باشیم.