وزیر علوم دولت دهم در گفتوگوی صمیمانه با فارس ، ناگفتههایی را هم در مورد دیدار نمایندگان کاندیداهای انتخابات 88 با مقام معظم رهبری و صحبتهای نمایندگانی را مطرح کرد که هم اکنون وزیر دولت یازدهم هستند اما سکوت پیشه کردند.
* بررسی شاخصهای وقوع فتنه
**از قبل از انتخابات شروع کنیم و به 9 دی برسیم. قبلا گفته بودید چند ماه مانده به انتخابات متوجه فضای متشنج شدید.
دانشجو: از قبل انتخابات زمانی که مسئله کمیته صیانت از آرا را مطرح کردند احساس کردم که مجموعه به سمت دیگری میرود و همان زمان اعلام موضع کردم و گفتم هر تشکلی برای رصد رایگیری میتواند کمیته داشته باشد ولی صیانت از آرا بر اساس قانون به عهده شورای نگهبان است.
** برخی از فتنه 88 به عنوان یک حادثه تعبیر میکنند، به نظر شما آیا سال 88 فتنه رخ داد یا فقط یک حادثه بود؟
دانشجو: برای پاسخ به این سوال باید ابتدا شاخصههای فتنه را به طور کلی بررسی کنیم.
اولین شاخصه فتنه این است که فتنه برنامهریزی شده است یعنی اگر با برنامه نباشد به حادثه موسوم است ولی من قائل به این هستم که در سال 88 فتنه رخ داد نه اتفاق زیرا برنامهریزی شده بود.
البته عدهای میخواهند تطهیر کنند و بگویند اتفاق بوده است ولی یک برنامه بود که عدهای در این برنامه از روی جهالت وارد شدهاند عدهای هم مهره بودند ولی در اینکه فتنه برنامهریزی شده بود جای شکی نیست و کسانی که میگویند حادثه بود، میخواهند ملت فتنه را فراموش کند.
** برای افرادی که به تعبیر شما از روی جهالت وارد فتنه شدند راه بازگشتی نبود؟
دانشجو: یکی از شاخصههای فتنه این است که فتنه مانند گرد و غبار است و انسان برای تشخیص راه حق و باطل مشکل دارد و تمییز دادن راه از پرتگاه سخت است و مهمترین کار برای بازگشت این است که انسان ولی امر را مدنظر داشته باشد که عوامل فتنه این کار را نکردند و به همین دلیل به مشکل خوردند.
شاخصه بعدی فتنه این است که در این گرد و غبار یک سری از خواص راه را گم میکنند زیرا خود را عالم میدانند و بحث ولایت از ذهنشان خارج میشود.
در حالی که به طور کلی در فراز و نشیبها باید نگاهمان به ولایت باشد.
یکی دیگر از شاخصههای فتنه بهانه است که میتواند انتخابات باشد یا کمبودها یا حتی فوت یک نفر یا عمل قبیح اسیدپاشی.
فتنه به دنبال یک بهانه است که اینها این کار را انجام داده بودند و هنوز در پی ادامه آن هستند.
* موضعگیری خواص در فتنه 88 به گونهای نبود که تاریخ به آن ببالد
شاخص بعدی فتنه این است که اگر کسی در فتنه داخل شد زمان میبرد تا خود را خارج کند به طور مثال در فتنه سال 88 شعار اللهاکبر را از زمان انقلاب کپی میکردند ولی این اللهاکبر چه میخواست و آن اللهاکبر چه میخواست و تشخیص این موارد برای برخی افراد دشوار است و نمیتوانند متوجه شوند که این اللهاکبر میخواهد ریشه نظام را بزند و آن اللهاکبر ریشه طاغوت را.
مسئله بر سر نیزه رفتن قرآن و قرآن ناطق در جنگ صفین نیز همینطور بود. در فتنه سال 88 موضعگیری خواص موضعگیریهایی نبود که تاریخ بتواند به آن ببالد.
** برخی از این افراد همانند موسوی سابقه درخشانی داشتند چه زمینهسازی انجام شد که نتوانستند موضعگیری درستی داشته باشند؟
دانشجو: در مورد اینکه چه زمینهسازی انجام شد باید از آقای موسوی سوال کرد ولی اینکه آیا موسوی به طور مستقیم به عنوان فردی که میدانسته دشمن در حال برپایی فتنه است به این مسئله ورود کرده یا غفلت کرده است هنوز جای سوال است.
** این مساله واقعا جای سوال است؟
دانشجو: به این دلیل میگویم جای سوال است که ساعت 11 شب که هنوز رایگیری در حال انجام بود و هیچ آرایی شمارش نشده بود موسوی اعلام پیروزی کرد و این مسئله با این سوال همراه میشود که آیا از جایی به وی گفتهاند که این کار را انجام بدهد؟
یعنی در برنامه اینگونه بوده است یا اینکه یک سری اطلاعات غلط به وی دادهاند.
پس از اعلام پیروزی موسوی، من به عنوان رئیس ستاد انتخابات به این جمعبندی رسیدم که قصد فضاسازی دارند. البته فکر نمیکردم به این صورت بشود. به سراغ مسئول رایانه رفتم و پرسیدم که نتیجهای از شمارش آرا آمده است یا خیر که دیدم چیزی نیامده است.
پس از اینکه نتیجه سه میلیون آرا از چند صندوق سیار و یک سری صندوق کوچک آمد به رئیس صدا و سیما زنگ زدم و خواستم اجازه بدهد نتایج را اعلام کنم که گفت باید ساعت 6 صبح به بعد این کار صورت گیرد یعنی به طور کلی هر ساله همینطور بوده است.
اما چون احساس کردم تا آن زمان فضاسازی انجام میشود در وزارت کشور مصاحبه مطبوعاتی ترتیب دادم و تعداد آرا را اعلام کردم که در آن زمان 74 درصد به نفع احمدینژاد بود.
یکی از خبرنگاران در آن نشست مطبوعاتی گفت موسوی اعلام کرده با اختلاف فاحش برنده است. گفتم نمیدانم این اطلاعات را از کجا آورده است ولی آنچه شمارش شده به این صورت بوده است.
پس از این نشست مطبوعاتی، رئیس سازمان صدا و سیما تماس گرفت و گفت که میتوانم آرا را ارائه دهم، که از آن زمان یک ساعت به یک ساعت تعداد آرا را اعلام کردم.
* رفع ابهامات پیرامون وقفه یک ساعته ستاد انتخابات در اعلام نتایج
** این مساله که برخی میگویند از ساعت 9 تا 11 صبح ستاد انتخابات سکوت کرده بود چگونه است؟
دانشجو: دو شبانه روز نخوابیده بودم و شب انتخابات نیز تا صبح یک ساعت به یک ساعت نتایج آرا را اعلام میکردم. 9 صبح فردای روز رایگیری رفتم که استراحت کنم و خواستم کمی مانده به ساعت 10 بیدارم کنند تا نتایج را اعلام کنم که در آن زمان گفتند فقط 600 یا 700 هزار نتیجه رای شمارش شده اضافه شده است که گفتم تعداد زیاد نیست و ارزش اعلام ندارد بنابراین به استراحت ادامه دادم و ساعت 11 نتایج را اعلام کردم و از همان ساعت تا ساعت 3 دوباره یک ساعت به یک ساعت نتایج را اعلام کردم.
** پس از اعلام نتایج آرا اولین اقدام فتنهگران این بود که گفتند صندوقها باید بازشماری شود.
دانشجو: من در این دوره حتی برای اولین بار نتیجه تمام صندوقها را یک به یک بر روی سایت گذاشتیم. حدود 42 هزار صندوق بود که همه را با اطلاعات کامل اعلام کردم.
حتی در آن زمان آقای محصولی(وزیر کشور وقت) مخالفت کرد که آرای تمام صندوقها را یک به یک بر روی سایت بگذاریم زیرا تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده بود ولی بنده به عنوان رئیس ستاد انتخابات با استفاده از اختیارات قانونی خودم این کار را انجام دادم.
نامزدها گفتند ما ناظر میخواهیم که قبول کردیم و برای موسوی 24 هزار ناظر و 18 هزار ناظر برای کروبی در نظر گرفته شد.
** این ناظران تخلفی را اعلام کردند؟
دانشجو: بیشترین ناظر به ترتیب برای موسوی، کروبی، رضایی و احمدینژاد بود که هیچ کدام تخلفی را ارائه نکردند.
* به غیر از محسن رضایی هیچ کاندیدی درخواست بازشماری نکرد
** آیا فرصت اعتراض به کاندیدهای معترض داده شد؟
دانشجو: در جلسهای که با مقام معظم رهبری داشتیم ایشان فرمودند هر کس نسبت به هر کدام از صندوقها که اعتراض دارد اعلام کند که 10 درصد آرا بازشماری شود و اگر اختلاف فاحشی وجود داشت تمام صندوق بازشماری شود ولی هیچ کدام از کاندیداها جز محسن رضایی درخواست بازشماری نکردند.
به دلیل خواسته محسن رضایی چند صندوق را به همراه نمایندهاش بازشماری کردیم ولی اختلافی وجود نداشت و خودش از بازشماری بقیه صندوقها منصرف شد.
* میخواستند انتخابات را در دور باطل بیندازند
** بقیه کاندیداها هیچگاه از طریق قانونی اعتراض خود را پیگیری نکردند؟
دانشجو: در شرایطی که مقام معظم رهبری اعلام کردند در صورت درخواست کاندیداها 10 درصد از هر صندوق مورد اعتراض بررسی شود ولی بجز محسن رضایی کسی درخواست نکرد.
**با این وجود همچنان بر این عقیده هستید که ممکن است آن افراد از روی غفلت آن اقدامات را انجام داده باشند؟
دانشجو: من نمیخواهم قضاوت کنم چون کار من نیست ولی تحلیلم این است که ساعت 11 شب موسوی چطور اعلام کرد که برنده شده است؟ یا از قبل برنامهای داشته است یا از جایی اطلاعات غلط گرفته است.
وقتی متوجه شد که اشتباه کرده است چرا از کانال قانونی پیگیری نکرد؟ چرا نخواست که صندوقها بازشماری شوند؟ مثلا میگفت صندوقهای لرستان را بازشماری کنیم، این را هم نخواستند.
اینکه نخواستند صندوقها بازشماری شود یعنی تصمیم خود را گرفته بودند و تصمیم هم بازشماری صندوقها نبود بلکه این بود که انتخابات را در دور باطل بیندازند زیرا بر فرض اگر دوباره انتخابات برگزار شود باز هم بازنده اعتراض میکرد و باز هم باید انتخابات مجدد تکرار میشد.
پس از گذشت 5 سال شک و شبههای نیست که فتنه از آن طرف آب حمایت میشد و به دنبال براندازی نظام بودند.
**در سال 92 چه تغییراتی رخ داده بود که این اتفاقات تکرار نشد؟
دانشجو: برخی هرجایی که به نفعشان باشد انتخابات را به رسمیت میشناسند، انتخاباتی که به عنوان دموکراتترین انتخابات کشور اعلام کردند 216 هزار رای اضافه بر 50 درصد قانونی داشت.
در حالی که احمدینژاد در آن انتخابات 14 درصد رأی بیشتر داشت. چطور آن انتخابات دموکراتیک نیست؟
من قائل به این هستم که ملت و نامزدهای انتخاباتی در سال 92 به بلوغ سیاسی رسیدند، آنهایی که در سال 88 قبول نکردند یا بلوغ سیاسی نداشتند یا در فتنه بازی میکردند.
** فکر نمیکنید اگر در سال 92 هم یکی از کاندیداها مخالف آنها رای میآورد باز هم مشکل ایجاد میکردند؟
دانشجو: نمیتوانم پیش بینی کنم ولی میگویم که مردم به بلوغ سیاسی رسیدهاند و شورای نگهبان نیز سلامت خود را نشان داد. نامزدها هم به بلوغ سیاسی رسیدهاند به طوری که حتی با 216 هزار رای بالاتر از 50 درصد قانونی نیز رایها را قبول کردند.
در جلسهای که در آن سال اعضای ستادهای کاندیداها با مقام معظم رهبری داشتند عباس آخوندی (وزیر مسکن فعلی)، زنگنه( وزیر نفت فعلی) و علیرضا بهشتی( مشاور عالی موسوی) به عنوان نمایندگان موسوی در جلسه شرکت کردند که در آن زمان آخوندی صحبتی را مطرح کرد، حتی اگر صحبت آخوندی را ملاک بگذاریم میتوان گفت در انتخابات سال 92 امکان اشتباه است و بازشماری شود زیرا آخوندی گفت اشتباه 500 هزارتایی در یک انتخابات ملی قابل قبول است.
ولی در سال 92 هم مردم هم کاندیداهای رقیب به بلوغ فکری رسیدند.
* چرا دولت پیرامون فتنه موضع گیری نمیکند؟
**با وجود بلوغ سیاسی که از آن صحبت کردید برخی از خواص هنوز نام فتنه را هم نمیبرند.
دانشجو: برخی از خواص ما هنوز در رابطه با فتنه اعلام موضع نکردند. چرا؟ خواص ما حتی کلمه فتنه را نیز به کار نمیبرند و میگویند حادثه و اتفاق.
در حالی که حادثه و اتفاق برنامهریزی نشده است ولی در سال 88 فتنه با برنامهریزی انجام شد.
انگار بگویند جنگ جمل حادثه است در حالی که فتنه بود.
برخی توصیه میکنند که فتنه را فراموش کنید در حالی که یکی از شاخصههای فتنه این است که هم میتواند خود را بازسازی کند، هم مدعی میشود، یعنی فتنه صورت میگیرد و خود عوامل فتنه مدعی اسلام و حق میشوند، حتی بعضا مدعی مردم میشوند.
مردم در 9 دی گفتند که چه میخواهند ولی باز آنها مدعی مردم میشوند. ولی من قائل به این هستم که فتنه نباید از یاد برود، انگار بگوییم نفاق و منافق را از یاد ببریم. منافقان که دهه 60 بودند را از یاد ببریم. فرض کنیم از یاد بروند آیا این مسئله به نفع کشور است؟ اگر فتنه را فراموش کنیم آیا فکر میکنند به نفع کشور است؟
همانطور که همه نسلها باید بدانند منافقان چه ظلمی به نظام کردند، نسلهای آینده هم باید بدانند عوامل فتنه چه ظلمی به مردم کردند. فراموش نکردن منافقان و فتنه از محورهای انسجام است.
من قائل به این هستم که در نماز جمعهها و شعارهای انقلابی به جای «مرگ بر منافقان و کفار» باید بگوییم «مرگ بر منافق و فتنهگر»، زیرا کفار که تکلیفشان مشخص است، فتنه گران و منافقان هستند که عملکردشان همیشه باید در یادها بماند.
حالا میگوییم فتنهگران داخلی غافل و جاهل بودند ولی فتنهگران خارجی که به دنبال براندازی نظام بودند.
انگار بگوییم شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» حادثه بوده است در حالی که فتنه بود.
** چطور دشمن برای اجرای برنامههای خود انتخابات سال 88 را درنظر گرفته بود؟
* فتنه 88 از مدتها قبل برنامهریزی شده بود
دانشجو: دشمن به طور کلی به دنبال بهانه برای براندازی نظام است، یا با جنگ یا با فتنه 18 تیر 78 یا در انتخابات 88. اینها برجسته شده است.
در انتخابات سال 88 از مدتها قبل برنامهریزی کرده بودند به طوری که از سال 84 گفتند احمدینژاد رئیسجمهور یک دورهای است و برنامهریزی کردند تا یک دورهای باشد، اذهان را آماده کردند و بحث کمیته صیانت از آرا و تقلب را مطرح کردند.
در وزارت کشور جلسهای بود که حتی ما با انتخاب رنگ برای نامزدها مخالفت کردیم چون پیشبینی میشد.
که به دلیل رنگی بودن گویهای صدا و سیما بحث رنگ مطرح شد.
حالا اینکه دشمن چرا برای براندازی نظام در دولت احمدینژاد برنامهریزی بیشتری داشت این بود که مقام معظم رهبری فرمودند دولت نهم و دهم شعارهای انقلاب را سر دست گرفته است و دشمنان ما با این کار سر سازش ندارند و به همین دلیل با دولت نهم و دهم مخالف بودند.
دولت اصلاحات در مسیر آنها حرکت میکرد و در حال تغییر گفتمان انقلاب بود، خود دولت اصلاحات میگفتند گفتمان امام باید به موزه برود. با این روش دشمنان میتوانستند اسم جمهوری اسلامی را نگاه داشته و ماهیتش را بگیرند. چرا باید دشمن با چنین دولتی مخالفت کند؟ حتی افراد خود را در این دولت داشتند، مهاجرانی در حال حاضر کجاست؟
با این شرایط اگر ما سه هزار دانشگاه دیگر هم راهاندازی کنیم دشمن مخالفت نمیکند زیرا فرهنگ آنها را با پول خودمان ترویج می کنیم و آنها با این مسئله مخالفتی ندارند اما اگر یک دانشگاه اسلامی راهاندازی کنیم صدایشان درمیآید.
**اقدامات فتنهگران داخلی به چه دلیل بود؟ از سوی مشاوران داخلی بود یا اینکه از بیرون دیکته میشد؟
دانشجو: من میگویم فتنهگران داخلی یا غافل بودند یا مهره بودند و نقشی را که به آنها داده شد بازی کردند.
البته من قضاوت نمیکنم ولی زمانی که مقام معظم رهبری به عنوان فصلالخطاب فرمودند 10 درصد صندوقها را میتوانیم به خواست معترضان باز کنیم کسی که غافل است باید برگردد یا وقتی 9 دی را دیدند باید برگردند، چرا برنمیگردند؟ چرا به بازی ادامه میدهند و مسیر غلط را طی میکنند؟ یعنی خواص ما یا خود موسوی و کروبی قائل به این نیستند که دشمنان، فتنه را برنامهریزی کردند و به دنبال براندازی نظام بودند؟ چرا نسبت به این مساله موضع نمیگیرند؟
* انتقاد از دولت یازدهم بر عدم موضعگیری پیرامون فتنه است
نقدی که به دولت یازدهم است نیز این است که چرا دولت یازدهم در این یک سال و نیم حتی یک بار هم فتنه را تحلیل نکرده است، یک نفر از دولتمردان تحلیل کنند تا مردم ببینند، چرا دولتمردان کلمه فتنه را به کار نمیبرند. فقط فرهادی وزیر علوم یک بار در زمان رایگیری مجلس برای وزارت علوم گفت فتنه خط قرمز ما است، همین!
ملت در 9 دی علیه چه مسئلهای به میدان آمدند؟ با چه انگیزهای؟ چرا 9 دی از سوی دولتمردان تحلیل نمیشود؟ آیا این انتظار زیادی است که ملت از دولت و دولتمردان بخواهد که فتنه را تحلیل کنند؟ چرا دولتمردانی که برای تقویت نظام کار میکنند علیه فتنهای که برای براندازی نظام برنامهریزی کرد روشنگری نمیکنند؟
چرا نمیگویند فتنه محکوم است؟ چرا موضع نمیگیرند؟ یا حداقل نامی از فتنه نمیبرند؟
اینکه در هر سخنرانی از مقام معظم رهبری و بیانات ایشان میگویند خوب است ولی کافی نیست، مقام معظم رهبری چند بار فتنه را به کار بردهاند و چند بار ابعاد فتنه و خطر فتنه را مطرح کردهاند؟
اگر مقام معظم رهبری فصلالخطاب هستند این موضوع در تمام مسائل است. آیا مردم حق ندارند موضع دولت را در مورد فتنه و فتنهگران بدانند؟
* مردم حق دارند موضع دولت در برابر فتنه را بدانند
**ممکن است موضع خنثی باشد.
دانشجو: در انتخابات 88 به دنبال براندازی نظام بودند و این مساله بر کسی پوشیده نیست، آیا این مسئله حادثه است؟ حتی اگر حادثه است دولتمردان این حادثه را تحلیل کنند. آیا مردم حق دارند حداقل از دولت خود بپرسند که فتنه را تحلیل کند؟ به خصوص پس از اینکه رئیس قوای مقننه و قضائیه، نمایندگان مردم و ائمه جماعت در رابطه با فتنه اعلام موضع و تحلیل کردند، معنای این سکوت دولتمردان چیست؟ خود مردم هم در 9 دی اعلام موضع کردند. آیا میشود در مورد فتنه خنثی بود؟ حتی اگر خنثی هستند هم بگویند، زیرا عدم اعلام موضع از طرف خواص میتواند دشمن را به طمع بیندازد تا به بازسازی فتنه بیندیشند.
آقای آخوندی! آیا شما در خدمت مقام معظم رهبری نگفتید که مکانیزم انتخابات به گونهای است که در این حجم تقلب نمیتواند انجام شود؟ همین جمله خودتان را چرا به مردم نگفتید؟ مردم حق دارند این را سوال کنند. آن زمان نگفتید حالا که دولتمرد هستید بگویید. از فتنه هم اسم نبرید ولی این جمله خودتان را بگویید تا حداقل نظام را از تهمتهای bbc و voa مبرا کنید.
زنگنه، آخوندی و ربیعی سه وزیر کنونی دولت در سال 88 در ستاد موسوی بودند، این افراد که میتوانند اعلام کنند که آن زمان به این جمعبندی رسیدند که تقلبی رخ نداده است و به همین دلیل درخواست بازشماری نداشتند.
**اعلام موضع از سوی دولت چه سودی دارد؟
دانشجو: برخی عوامل فتنه مدعی مناصب حساس هستند، زمانی که از سوی دولت اعلام موضع نمیشود مدعی میشوند، همین اعلام موضع نکردن یا خنثی بودن مسئولان دشمن را به طمع می اندازد که دوباره به دانشگاه ما چشم داشته باشند، من در زمان مسئولیتم شفاف موضعم را میگفتم و برای همین دشمن جرات نمیکرد به دانشگاه چشم داشته باشد حتی در مورد مسائل اشتباه دولت دهم هم موضع میگرفتم. زیرا نظام مهم است نه اینکه ما سر قدرت باشیم یا خیر.
البته احمدینژاد میگوید هیچگاه خانهنشین نبوده است ولی من و چند وزیر دیگر در برابر آن ده روز نیز اعلام موضع کردیم.
اگر دولتمردان ما موضع قاطع خود را در برابر فتنه 88 بگویند کسی مدعی نمیشود. واقعا تحریم مهمتر است یا فتنه؟ تحریم در درازمدت به دنبال فشل کردن نظام است که البته خیال باطل است و مردم نشان دادند در تحریم هم پیشرفت میکنیم ولی فتنه در مدت کوتاهی نظام را براندازی میکند و اگر مواضع در برابر فتنه بیان شود دشمن طمع نمیکند، همانطور که دانشگاههای ما در 8 سال گذشته به دنبال علم بودند و دشمن به آنها طمع نکرد.
همانطور که از منافقان بیزار هستیم و برائت میجوییم باید از فتنه و فتنهگر هم برائت بجوییم، برائت فتنه یعنی بیزاری از دشمنان نظام و در صف حق قرار گرفتن و مصداق باطل فتنه بودن. ما برای قرار گرفتن در صف حق باید در برابر فتنه موضع داشته باشیم.
میدانم که دولتمردان ما از فتنه بیزارند ولی آن را اعلام کنند، اعلام این مسئله به نفع انسجام و وحدت نظام و ملت است و هرچقدر نگویند به ضرر وحدت است.
9 دی 88 برای راهپیمایی به خیابان کارگر آمدم شعارهای بسیار تند علیه دو نفر بود. یعنی حتی به سمت اعدام میرفت و کسی هم دیکته نکرده بود. در میدان انقلاب سعی میشد تندی شعارها کنترل شود، مردم نشان دادند که چه میخواهند و اعلام موضع کردند برای همین میگویم چرا دولت اعلام موضع نمیکند.
در دولت احمدینژاد افرادی بودند که به موسوی رای دادند ولی بچههای مومن و درستی بودند. اینطور نبود که هر کس به موسوی رای دهد فتنهگر باشد. برخی از رایدهندگان به موسوی در روز 9 دی شعار سر دادند.
اگر کسی غافل بود باید تا آن زمان بیدار میشد مگر اینکه خود را به خواب زده باشد. بهتر است پس از 5 سال سه چهار نفر از دولت بنشینند با سه چهار نفر از دولتهای قبلی فتنه را تحلیل کنند زیرا روشنگری درباره فتنه به نفع نظام است.
مطالبی که درباره دولت و فتنه گفتم برای اینکه شروعی باشد بر اینکه مجموعه دولت انشاءالله از اینگونه حرفها ناراحت نشود و عکسالعمل تند نشان ندهند و بابی باشد برای اینکه بقیه هم بتوانند بگویند و این هراس چه از جانب دولت در اعلام موضع و چه از جانب بقیه در سوال کردن از دولت از بین برود.
با نیت کوبیدن دولت مسئلهای را مطرح نکردم بلکه با نیت خیر برای دولت و نظام گفتم.
** برخی به انتخابات اعتراض نداشتند بلکه میگفتند احمدینژاد قبل انتخابات عملکرد هدایتی داشته است تا رای مردم را جلب کند.
دانشجو: در مورد هدایت آرا مگر ستاد انتخابات برای چه کاری تشکیل میشود؟ اگر نزدیک انتخابات رئیسجمهور یا هر کاندیدای دیگری از معیشت مردم بگوید تخلف است؟ اگر برای انتخابات بعدی قولهایی داده شود یا الان کاری از سوی دولت انجام شود با این هدف که در انتخابات بعد رای بیاورد خلاف است؟ اینکه وی مدعی شده که ما از رکود خارج شدیم برای چه چیزی است؟ یکی از انگیزههای کار دولت این است که در انتخابات برنده شود. این مسئله هدایت است؟ اگر حقوق را 20 درصد اضافه کنند باید بگوییم هدایت کردهاند؟ اینها بیشتر بهانه است.
آقای الویری! شما در دیدار مقام معظم رهبری به اجرای طرح سهام عدالت از سوی احمدینژاد اعتراض داشتید و این مساله را هدایت رای مردم میدانستید ولی به مکانیزم انتخابات اعتراضی نداشتید. همین مساله را در میان مردم هم بگویید. چرا در میان مردم این موضوع را مطرح نمیکنید؟
من مسئول رایگیری بودم یعنی رای مردم را بگیرم و اعلام کنم در این مساله تقلبی رخ نداده است. آنها هم بگویند ما برای اینکه میدانستیم رای جا به جا نشده درخواست بازشماری نداشتیم.
ستاد انتخابات کشور در سال 88 چه کرد که هدایت کرده باشد؟ اینکه از دولت روی کار انتظار داشته باشیم که کاری نکند که شاید انتخابات آینده به سمتش هدایت شود اشتباه است؟ اگر به اقدامات احمدینژاد اعتراض داشتند میگفتند تا صلاحیت انتخابات بررسی شود.
البته برخی از آنها اکنون فهمیدند که تقلبی وجود نداشته است و میخواهند به نحوی بگویند تقلب نبوده که میگویند هدایت بوده است.
برخی که میگویند تقلب نبوده بلکه تخلف از سوی احمدینژاد بوده است این مسائل را در میان مردم مطرح کنند و بگویند که تقلبی رخ نداده است.
مگر کروبی نگفت هر کس رای دهد 50 هزار تومان میدهم پس چرا ایراد نمیگیرند که هدایت کرده است؟