به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران: به درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير
نفوذ كند ، و شنواترين گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود
برد ، سالمترين دلها آن است كه از شبهها پاك باشد .
۱. از آن حضرت سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۲.
از آن حضرت سؤال شد : مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ،
نرمش ، احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۳. از آن حضرت سؤال شد : كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در قحطى .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۴. از آن حضرت سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق كنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۵. از آن حضرت سؤال شد : بى نيازى چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه برايش قسمت شده ، هر چند كم باشد .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۶ . از آن حضرت سؤال شد : فقر چيست ؟ فرمود : حرص به هر چيز .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۷. از آن حضرت سؤال شد : شرف چيست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ همسايگان .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۸. از آن حضرت سؤال شد : پستى و ناكسى چيست ؟ فرمود : به خود رسيدن و بىاعتنايى به همسر .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۹. پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىياور
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۰.
از خدا بر حذر باشيد با زيادى ياد او ، و از خدا بترسيد به وسيله تقوى
، و به خدا نزديك شويد با طاعت ، به درستى كه او نزديك است و
پاسخگو .
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۱. بزرگى كسانى
كه عظمت خدا را دانستند اين است كه تواضع كنند ، و عزت آنها كه
جلال خدا را شناختند اين است كه برايش زبونى كنند ، و سلامت آنها
كه دانستند خدا چه قدرتى دارد اين است كه به او تسليم شوند .
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۲.
بدانيد كه خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر
شما را معين كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر
خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او
مىرسد ، و هر چه از او نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما
را كفايت كرده و شما را براى پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى
تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما واجب كرده و تقوى را به شما
سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايتمندى خود مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص ۲۳۴)
۱۳.
اى بندگان خدا ، از خدا بپرهيزيد ، و بدانيد كه هر كس از خدا بپرهيزد
، خداوند او را به خوبى از فتنهها و آزمايشها برآورد و در كارش موفق
سازد و راه حق را برايش آماده كند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۴)
۱۴. هيچ مردمى با هم مشورت نكند مگر اينكه به درستى هدايت شوند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۵. پستى و ناكسى اين است كه شكر نعمت نكنى .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۶.
در طلب مانند شخص پيروز مكوش ، و مانند كسى كه تسليم شده به قدر
اعتماد نكن چون به دنبال كسب و روزى رفتن سنت است ، و ميانهروى
در طلب روزى از عفت است ، و عفت مانع روزى نيست ، و حرص موجب
زيادى رزق نيست . به درستى كه روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب
گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۷. انسان تا
وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زير بار مسؤوليت
مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نكند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۱۸.
آن كس كه بر حسن اختيار خداوند توكل و اعتماد كند ( و به قضا و قدر
الهى خوشنود باشد ) آرزو نمىكند در غير حالى باشد كه خداوند برايش
اختيار كرده است .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۹. خيرى كه هيچ شرى در آن نيست ، شكر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگوار است .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۲۰.
آن حضرت - عليه السلام - به مردى كه از بيمارى شفا يافته بود ،
فرمود : خدا يادت كرد پس يادش كن ، و از تو گذشت پس شكرش كن .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۲۱. هر كس كه پيوسته به مسجد رود يكى از اين هشت فايده نصيبش شود :
آيه
محكمه ، دستيابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد
انتظار ، سخنى كه او را به راه راست كشد يا او را از هلاكت برهاند ،
ترك گناهان از شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص ۲۳۸)
۲۲.
به درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير نفوذ كند ، و
شنواترين گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود برد ،
سالمترين دلها آن است كه از شبهها پاك باشد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۸)
۲۳.
مردى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : دخترى دارم ، به
نظر شما با چه كسى وصلت كنم . فرمود : با كسى كه متقى و باايمان
باشد .
چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت داشته باشد ، به او ظلم نمىكند .
(مستظرف ، ج ۲ ، ص ۲۱۸)
۲۴.
به درستى كه نعمت دنيا پايدار نيست ، نه از آسيبش آسودگى هست ، و
نه از بديهايش جلوگيرى ، فريبى است حايل سعادت ، و تكيه گاهى
است خميده .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۵. اى بندگان
خدا از عبرتها پند گيريد ، و از اثر گذشتگان متوجه شويد ، و به وسيله
نعمتها از نافرمانى خدا باز ايستيد ، و از پندها سود بريد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۶. به درستى كه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسيله طاعتش به رضاى او سبقت گيرند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۷. به خدا سوگند اگر پرده برگيرند ، معلوم مىشود كه نيكوكار مشغول كار نيك خود است و بدكار گرفتار بدكردارى خود .
(تحف العقول ، ص ۲۴۰)
۲۸.
اى پسرم با هيچكس برادرى مكن تا بدانى كجا مىرود و از كجا مىآيد و
چه ريشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را
پسنديدى با او برادرى كن به شرط گذشت از لغزش و كمك در تنگى .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۲۹. از آن حضرت سؤال شد : ترس چيست ؟ فرمود : دليرى بر دوست و گريز از دشمن .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۳۰. ننگ كشيدن آسانتر از دوزخ رفتن است .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۳۱. سفاهت ، به پستى گراييدن و با گمراهان نشستن است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۳۲.
آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نيكوكارش فرمود : از همه مردم در
چشم من بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من كوچكى دنيا در چشم او
بود ، جهل و نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىكرد مگر بعد از
اطمينان به سودمند بودن آن . نه شكايتى داشت و نه خشم و دلتنگى .
بيشتر
عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گويندهها چيره
بود ، ضعيف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شيرى درنده بود . چون
با دانشمندان مىنشست به شنيدن شيفتهتر بود تا گفتن .
به
هنگام ضرورت سخن ، سكوت خود را مىشكست . نمىگفت آنچه را عمل
نمىكرد و عمل مىكرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو كار قرار
مىگرفت كه نمىدانست كدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت
كه پسند نفسش نبود ، هيچكس را به خاطر كارى كه مىتوان از آن عذرى
آورد سرزنش نمىكرد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۳۳.
كسى كه عقل ندارد ادب ندارد ، و كسى كه همت ندارد مروت ندارد ، و
كسى كه دين ندارد حيا ندارد . و خردمندى موجب معاشرت نيكو با مردم
است ، و به وسيله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآيد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۳۴.
تعجب مىكنم از كسانيكه در غذاى جسم خود فكر مىكنند ولى در امور
معنوى و غذاى جان خويش تفكر نمىكنند. شكم را از طعام مضر حفظ
مىكنند ولى در روح و روان خويش افكار پليد و پستى را وارد مىكنند .
(بحار الانوار، ج ۱ ، ص ۲۱۸)
۳۵.
حضرت مجتبى - عليه الاسلام - بهترين جامههاى خود را در موقع نماز
مىپوشيد ، كسانى از آن حضرت سبب اين كار را سؤال كردند ، در جواب
فرمود : خداند جميل است و جمال و زيبايى را دوست دارد به اين جهت
خود را در پيشگاه الهى زينت مىكنم ، خداوند امر فرموده كه با
زينتهاى خود در مساجد حاضر شويد .
(تفسير عياشى ، ج ۲ ، ص ۱۴)
۳۶.
تنها چيزى كه در اين دنياى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس
قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم
هدايت شويد .
همانا محق ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه
بدان عمل كنند اگر چه آن را حفظ نكرده باشند ، و دورترين افراد از
قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و
خواننده آن باشند .
(ارشاد القلوب ، ص ۱۰۲)
۳۷. اى
مردم هر كس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد
به راهى كه درستتر و استوارتر است هدايت مىشود و خداوند او را براى
آگاهى و هوشيارى توفيق داده و به عاقبت خوش كمك كرده است.
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۳۸.
پرسش صحيح نيمى از علم است ، و مدارا كردن با مردم نيمى از عقل
است ، و اقتصاد و اعتدال در زندگى نيمى از مخارج است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۱۸ ، ص ۱۰۸)
۳۹. بيشترين زيركى ، ترس از خدا و پرهيزكارى است و بيشترين نادانى ، عياشى و شهوترانى است .
(حليه الاولياء ، ج ۲ ، ص ۳۷)
۴۰.
مادرم فاطمه ( س ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و
ركوع و سجود بود و شنيدم كه براى مؤمنين دعا مىكرد و اسامى آنان را
ذكر مىنمود و براى آنان بسيار دعا مىكرد ولى براى خودش دعا نكرد ،
پس به او عرض كردم : مادر چرا همان طور كه براى ديگران دعا كردى
براى خودت دعا نكردى ، فرمودند : پسرم ، اول همسايه را مقدم دار و
سپس خود و اهل خانه را .
(بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۸۱)
۴۱.
رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بيت را اختيار كنيد ،
چون هر كس خدا را در حالى ملاقات كند كه ما اهل بيت را دوست داشته
باشد ، با شفاعت ما وارد بهشت مىشود .
(محاسن ، ص ۶۱)
۴۲.
اى مردم ! از جدم پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : من شهر علم و
دانشم و على ( ع ) دروازه آن است ، آيا از غير دروازه وارد شهر
مىشوند ؟
(امالى صدوق ، ص ۲۰۷)
۴۳. شخصى به امام
حسن - عليه السلام - عرض كرد : اى پسر پيامبر خدا چرا ما از مرگ
اكراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود
را خراب و دنيايتان را آباد كردهايد ، بنابراين انتقال از عمران و
آبادانى به خرابى و ويرانى را دوست نداريد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۱۰)
۴۴.
سوگند به خداوند ! هر كس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترين
نقاط مانند ديلم اسير باشد ، دوستى ما براى او مفيد است . همانا محبت
ما گناهان فرزندان آدم را از بين مىبرد ، همانطور كه باد برگ
درختان را مىريزد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۲۴)
۴۵.
بيشتر اهل كوفه به معاويه نوشتند : ما با تو هستيم ، اگر مىخواهى
ما حسن ( ع ) را دستگير مىكنيم و پيش تو مىفرستيم . بعد خيمه امام
حسن ( ع ) را غارت كرده و آن حضرت را مجروح كردند .
پس
امامحسن ( ع ) به معاويه نوشت : همانا اين امر ( حكومت ) و
جانشينى پيامبر از آن من و اهل بيت من است و براى تو و اهل بيت
تو حرام است ، من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم .
سوگند به
خداوند ، اگر يارانى شكيبا و آگاه به حق خويش مىيافتم ، تسليم تو
نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۴۵)
۴۶.
اگر همه دنيا را تبديل به يك لقمه غذا كنم و به انسانى كه خدا
را از روى خلوص عبادت مىكند بخورانم ، باز احساس مىكنم كه در حق
او كوتاهى كردهام .
و اگر از استفاده كردن كافر از دنيا
جلوگيرى كنم تا به آن اندازه كه جانش از شدت گرسنگى و تشنگى به
لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود را اسرافكار مىپندارم
.
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۱ ، ص ۳۵۰)
۴۷.
والاترين مقام نزد خداوند ، از آن كسى است كه بيشتر از همه به
حقوق مردم آشنا باشد و در اداى آن حقوق ، بيشتر از همه كوشا باشد . و
كسى كه در برابر برادران دينى خود تواضع كند ، خداوند او را از
صديقين و شيعيان اميرالمؤمنين - عليه السلام - قرار مىدهد .
(حياة امام حسن بن على ، ج ۱ ، ص ۳۱۹)
۴۸.
پيامبر خدا ( ص ) فرمود : هيچ بندهاى حقيقتا مؤمن نيست مگر اينكه
نفس خود را شديدتر از محاسبه بين دو شريك و يا محاسبه مولا از بنده
خود مورد محاسبه قرار دهد .
(بحار الانوار ، ج ۷۰ ، ص ۷۲)
۴۹. پيامبر خدا ( ص ) فرموده است : يكى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور كردن برادران دينى است .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج ۸ ، ص ۱۹۳)
۵۰.
دنيا محل گرفتارى و آزمايش است و هر چه در آن است رو به زوال و
نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنيا آگاه كرده است تا
عبرت گيريم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا
نداشته باشيم . پس در اين دنياى فانى زهد بورزيد و به آنچه باقى و
پايدار است رغبت داشته باشيد و در خفا و آشكار از خدا بترسيد .
(توحيد صدوق ، ص ۳۷۸)
۵۱. هنگامى كه مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترك كنيد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۵۲.
سه چيز مردم را هلاك مىكند : تكبر ، حرص و حسد . چون تكبر دين
انسان را از بين مىبرد و شيطان هم به واسطه تكبر ملعون و منفور شد ،
و حرص دشمن نفس انسان است و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت
رانده شد ، و حسد راهبر بدى و بدبختى است و به سبب حسد قابيل
برادرش هابيل را كشت .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۳.
علم و دانش خود را به مردم ياد بده و علم ديگران را ياد بگير تا
بدين وسيله هم علم خود را محكم و استوار كنى و هم آنچه نمىدانى
بياموزى .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۴. فقط به
ديدار كسى برو كه يا به عطا و بخشش او اميدوار باشى و از قدرت او
بترسى ، يا از علم او استفاده كنى ، يا به بركت دعاى او اميدوار
باشى ، و يا از خويشان تو باشد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۵. ظالمى شبيهتر از حسود به مظلوم نديدهام .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۶. آنچه از امور دنيوى را كه طلب كردى ولى به دست نياوردى ، فراموش كن .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۷.
هر كس را كه خداوند توفيق دعا كردن بدهد ، باب اجابت را برايش باز
مىكند و هر كس را كه توفيق طاعت و عبادت دهد ، باب قبول را برايش
باز مىكند و هر كس را كه توفيق شكرگزارى دهد ، باب افزايش نعمتها
را برايش باز مىكند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۵۸. به امام مجتبى - عليه السلام - عرض شد : اى پسر پيامبر خدا در چه حالى هستى ؟
فرمود
: خدايى دارم كه بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پيش روى من
است ، و مرگ مرا مىخواند ، و حساب آخرت مرا احاطه كرده است ، و در
قيد و بند اعمالم هستم ، نمىتوانم آنچه را كه دوست دارم به دست
آورم و آنچه را دوست ندارم از خود دور كنم چون انجام امور به دست
ديگرى است .
اگر بخواهد ، مرا عذاب مىكند و اگر بخواهد ، مرا مىبخشد . پس كدام فقير و محتاجى است كه محتاج تر از من باشد ؟
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۵۹. وعده دادن آفت كرم و بخشش است ، و چاره آن انجام و اتمام بخشش است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۰. براى مجازات در خطاها و لغزشها عجله نكن ، و بين خطا و مجازات براى عذرخواهى فرصتى باقى بگذار .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۱. مصيبتها و ناملايمات كليدهاى پاداش و ثواب هستند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۲.
نعمت ، امتحان و آزمايش الهى است . پس اگر شكر كردى ، نعمت است و
اگر ناسپاسى كردى ، به غضب و خشم الهى تبديل مىشود.
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۳. از بهره زبانت همان مقدار براى تو كفايت مىكند كه راه هدايتت را از گمراهى روشن كند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۴)
۶۴. از تفكر و تعقل غافل نشويد ، زيرا تفكر حيات بخش قلب آگاه و كليد درهاى حكمت است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۶۵.
اى پسر آدم ، از زمانى كه از مادر زاييده شدى مشغول نابود كردن
عمر خود بودهاى ، پس از باقىمانده عمر خود براى آينده ( عالم آخرت
) ذخيره كن ، به درستى كه مؤمن از اين دنيا زاد و توشه برمىگيرد و
كافر خوشگذارنى مىكند .
و بعد اين آيه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگيريد ، به درستى كه بهترين توشه تقوى است " .
(كشف الغمه ، ج ۱ ، ص ۵۷۲)
۶۶.
آماده سفر آخرت شو و قبل از فرارسيدن مرگ زاد و توشه خود را فراهم
كن ، و بدان كه تو در حالى دنيا را مىطلبى كه مرگ ، تو را مىطلبد
، و امروز غم و اندوه فردا را نداشته باش ، و بدان كه هر چه از
مال دنيا بيشتر از غذا و خوراك خود به دست آوردى در حقيقت آن را
براى ديگران ذخيره كردهاى ، و بدان كه اموال حلال دنيا مورد
محاسبه قرار خواهد گرفت و اموال حرام دنيا عقاب و مجازات دارد و در
اموال شبهناك و مشكوك سرزنش هست .
پس دنيا را مانند مردارى
فرض كن و آن مقدار از آن برگير كه تو را كفايت كند ، پس اگر حلال
باشد تو زهد ورزيدهاى و اگر حرام باشد گناهى مرتكب نشدهاى چون به
مقدار اضطرار و ناچارى استفاده كردهاى آنچنان كه از مردار به هنگام
ناچارى استفاده مىشود ، و اگر در آن عتاب و سرزنش باشد ، سرزنشى
كم و آسان خواهد بود .
(بحار الانوار ، ج ، ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۷. براى دنيايت آنچنان رفتار كن كه گويا براى هميشه زندهاى ، و براى آخرتت چنان رفتار كن كه گويا فردا خواهى مرد .
(بحار الانوار ، ج ، ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۸.
اگر به خاطر نيازى مجبور شدى با مردى دوست و همنشين شوى ، پس با
كسى دوست شو كه وقتى با او همنشينى مىكنى ، موجب زينت تو باشد و
هنگامى كه به او خدمتى كردى ، از تو حمايت كند و هنگامى كه از او
در خواست كمك كردى ، تو را يارى كند و اگر سخنى گفتى ، سخن تو را
تصديق كند و اگر حمله كردى ، هجوم تو را قوت بخشد و اگر چيزى طلب
كردى ، تو را يارى كند و اگر نقصى از تو آشكار شد ، آن را بپوشاند و
اگر نيكى از تو ديد ، آن را به حساب آورد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۹. هر كس قرآن بخواند ، يك دعاى مستجاب براى او مىباشد كه يا فورا اجابت مىشود و يا با تأخير .
(بحار الانوار ، ج ۹۲ ، ص ۲۰۴)
۷۰.
امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : هر كس آية الكرسى را
بعد از نماز واجب بخواند ، تا نماز بعد در پناه و حفاطت خداست .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج ۱۰ ، ص ۱۰۲)
۷۱.
هر روزهدارى هنگام افطار يك دعاى اجابت شده دارد . پس در اولين
لقمه افطار بگو : به نام خدا ، اى خدايى كه آمرزش تو فراگير و وسيع
است ، مرا ببخش .
(اقبال الاعمال ، ص ۱۱۶)
۷۲.
امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : كسى كه بعد از خواندن
نماز صبح در همان محل بنشيند و مشغول ذكر خدا شود تا خورشيد طلوع كند ،
براى او پرده و مانعى از آتش عذاب الهى خواهد بود .
(تيسير المطالب ، ص ۳۵۰)
۷۳. به درستى كه هر كس طالب عبادت باشد ، خود را براى آن آراسته و پاك مىكند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۷۴.
سزاوار مرد روزهدار اين است كه ريشش را رنگ كرده و لباسش را
خوشبو كند ، و سزاوار زن روزهدار اين است كه موى سرش را شانه كرده
و لباسش را خوشبو كند .
(الخصال ، ص ۶۱)
۷۵. از
پدرم شنيدم كه پيامبر خدا فرموده است : هر كس در قضاى حاجت برادر
دينى خود كوشش كند ، مانند اين است كه نه هزار سال خدا را عبادت
كرده باشد در حالى كه روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
(الفقيه ، ج ۲ ، ص ۱۸۹)
۷۶. زكات دادن هرگز موجب كم شدن مال نمىشود.
(دعائم الاسلام ، ج ۱ ، ص ۲۴۶ - ۲۶۴)
۷۷. از پروردگارم شرم مىكنم از اينكه ملاقات كنم او را و حال آنكه من پياده به زيارت خانه او نرفته باشم .
(حلية الاولياء ، ج ۲ ، ص ۳۷)
۷۸.
به حضرت عرض شد چرا شما هرگز نيازمندى را نااميد بر نمىگردانيد ،
اگر چه سوار بر شتر باشيد ؟ فرمود : خود من هم محتاج و نيازمند درگاه
خداوند هستم و دوست دارم كه خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم در
حالى كه نيازمند هستم ، نيازمندان را نااميد كنم .
عادت
خداوند اين است كه نعمتهايش را بر من ارزانى بدارد و عادت من هم
اين است كه نعمتهايش را به بندگانش عطا كنم ، و مىترسم كه اگر از
اين عادت خود دست بردارم خداوند هم دست از عادت خود بردارد .
(نور الابصار ، ص ۱۲۳ - كنز المدفون ، ص ۴۳۴)
۷۹. وقتى يكى از شما دوستش را ملاقات مىكند ، بايد جاى نور در پيشانى او را ببوسد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۰)
۸۰.
آنكس كه مرگش فرا رسيده ، مهلت مىطلبد تا گذشته را جبران كند و
آنكس كه مرگش فرا نرسيده و براى عمل صالح فرصت دارد ، امروز و فردا
مىكند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۸۱. اى كسانى كه
اهل خوشگذرانى و لذات دنيا هستيد ، بدانيد كه اين لذات باقى ماندنى
نيست ، و مغرور شدن به سايهاى كه زوال پذير است ، حماقت است .
(اعلام الدين ، ص ۲۴۱)
۸۲. بيشترين عفو و بخشش كريم وقتى است كه خطاكار نتواند براى خطاى خود عذرى بياورد .
(اعلام الدين ، ص ۲۹۷)
۸۳.
كسى كه خدا را بشناسد ، او را دوست مىدارد و كسى كه دنيا را بشناسد
، در آن زهد مىورزد . و شخص مؤمن عمل لهو و بيهوده انجام نمىدهد
مگر وقتى كه غافل مىشود ، و هنگامى كه متوجه كار بيهوده خود شد ،
محزون مىگردد .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۱ ، ص ۵۲)
۸۴. كسى كه بندگى خدا كند ، خداوند همه چيز را بنده او مىكند .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۲ ، ص ۱۰۸)
۸۵. كسى كه كارهاى نيك خود را مىشمارد ، احسان و كرامتش را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج ۷۴ ، ص ۴۱۷)
۸۶.
از آن حضرت در باره سكوت سؤال شد ، فرمود : سكوت پرده نادانى و
زينت آبرو و عزت است و كسى كه سكوت مىكند راحت و آسوده ، و
همنشين او در امان است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۸۷. مردى از امام حسن ( ع ) درخواست راهنمايى كرد . امام ( ع ) به او فرمودند :
مرا
ستايش نكن كه نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار
كه نظر دروغگو بىارزش است ، و نزد من غيبت هيچ كس را نكن .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۰۹)
۸۸.
اى پسر آدم از اعمال حرام دورى كن تا شخص عابدى باشى ، و به
آنچه خداوند روزى تو كرده خوشنود و راضى باش تا بىنياز باشى ، و حق
همسايگى را در باره همسايهات مراعات كن تا مسلمان باشى ، و
آنچنان با مردم رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار شود تا شخص
عادلى باشى .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۲)
۸۹. از آن حضرت سؤال شد زندگى چه كسى از همه بهتر است ؟ فرمود : كسى كه مردم را در زندگى خود شريك كند .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۰. دست نيافتن به نيازمنديها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۱. بداخلاقى بدتر از بلا و مصيبت است .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۲.
اى اهل كوفه بدانيد كه صبر و شكيبايى زينت است ، و وفاى به عهد
جوانمردى است ، و عجله و شتابزدگى كمخردى است ، و كمخردى ضعف
است ، و همنشينى با فرومايگان موجب ننگ و رسوايى است ، و رفت و آمد
با هرزگان و گناهكاران موجب شك و بدگمانى است .
(ترجمة الامام الحسن ، ص ۱۶۷)
۹۳.
ما تجربه كرديم و تجربه كنندگان نيز تجربه كردند ، ولى چيزى
مفيدتر از وجود صبر و پرضررتر از نبود صبر نديديم . با صبر همه امور
اصلاح مىشود و چيزى جاى آن را نمىگيرد .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱ ، ص ۳۱۹)
۹۴. هيچ حقى كه باطلى در آن نباشد مانند مرگ نديدم كه شبيهتر باشد به باطلى كه حقى در آن نيست .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱۸ ، ص ۳۱۱)
۹۵.
امام حسن مجتبى - عليه السلام - به هنگام ورود به مسجد سر را به
طرف آسمان بلند مىكرد و مىفرمود : پروردگارا ! مهمان تو جلو درب
خانهات ايستاده است .
اى نيكوكار ! بنده گناهكار و بدرفتار
به درگاهت شتافته ، از زشتىهايى كه مرتكب شده به خاطر
زيبايىهايى كه در نزد توست درگذر ، اى بخشنده و كريم .
(بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۳۳۹
۹۶.
دوازده چيز از آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلمانى لازم است كه
از آنها اطلاع داشته باشد ، چهار چيز آن واجب ، و چهار چيز ديگر سنت ،
و چهار مورد باقىمانده از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم :
شناسايى منعم ، خشنود بودن به آنچه روزى گرديده ، نام خدا را بر
زبان جارى كردن و شكرگزارى در برابر نعمتى كه عطا شده است .
و
چهار امرى كه سنت است : وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ، نشستن بر
طرف چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان مىباشد . و چهار
امرى كه از آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاى جلوى خودش ،
كوچك برداشتن لقمه ، خوب جويدن غذا و كم نگاه كردن به صورت
ديگران مىباشد .
(من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۲۲۷ ، ح ۳۸)
۹۷ . شوخى كردن حرمت و احترام را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۹۸. كار نيك آن است كه در انجامش درنگ نشود ، و بعد از انجام آن منت نگذارند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۹۹. قدر نعمتهاى پروردگار تا موقعى كه پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و زمانى شناخته مىشود كه از دست رفته باشد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۱۰۰. كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مىكنم كه خداوند دعايش را مستجاب كند.
(كافى ، ج۲ ، ص۶۲ )