به طور مثال آذری زبان های عزیز ما در همه نقاط کشور حضور دارند. شما می بینید وقتی تیم تراکتورسازی در ورزشگاه آزادی به مصاف رقبا می رود به اندازه یکی از دو قطب مشهور لیگ برتر، جمعيت هوادار متعصب را به استادیوم می کشاند.
مطمئن باشید اگر شبکه های استانی آذری زبان به صورت ملی دربیاید به شدت مورد استقبال ترک زبانان عزیز در اقصی نقاط کشور قرار خواهد گرفت.
خیلی از بچه های مازندران و گیلان و همدان و لرستان و ... ساكن در استان هاي غيربومي را سراغ دارم که حاضرند هزینه بدهند و با نصب آنتن های معروف به ماهواره استانی، به یاد موطن اصلی خود به تماشای برنامه های مرتبط با لهجه و آداب و رسوم خویش بپردازند.
بسیاری از مردم متدین کشورمان و مریدان ساحت علی بن موسی الرضا علیه السلام علاقمند هستند تا امکانی فراهم شود که بتوانند هر وقت هوای زیارت به سرشان زد و دستشان از سفر کوتاه بود، دل به امواج رسانه استانی حریم رضوی داده و سلامی از راه دور نثار بارگاه غریب خراسان کنند.
شبکه سیمای نور در استان قم، گاهاً مباحثی تخصصی درباره معارف دین مطرح می کند که می تواند برای علاقمندان به مطالعات اسلامی در سراسر کشور مفید باشد.
اکنون بین همه شبکه های استانی سیمای جمهوری اسلامی، مدیریت جدید صدا و سیما شبکه تهران را برای پخش ملی انتخاب کرده که ضرورت و دستاورد این تصمیم هنوز بر کسی روشن نیست.
فراموش
نکنیم که فرهنگ حاکم بر فضای پایتخت، نمی تواند نسخه و الگوی مناسبی برای
مناطق دیگر کشور باشد. از سوی دیگر ملی شدن شبکه تهران این ذهنیت را در بین
مردم ساکن در مناطق محروم دوباره احیا میکند که پایتخت، مرکز توجهات
مسئولان بوده و هر چه هست و نیست را باید در تهران جست.
با توجه به ضرورت پیشگیری از مهاجرت شهرستانی ها به تهران، دامن زدن به تصور تبعیض خدماتی بین تهرانی ها و شهرستانی ها نتیجه ای جز تشویق به مهاجرت و سکونت در پایتخت را به دنبال نخواهد داشت.
به نظر باید این تصمیم عجیب مدیریت جدید رسانه ملی را نخستین اشتباه راهبردي دوره جدید تلقی کرد.
* سید حمید مشتاقی نیا