در
این نشست که ظاهرا از سوی انجمن اسلامی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
(نزدیک به حزب غیر قانونی مشارکت) برگزار شده افرادی نظیر احمد شیرزاد،
صادق زیباکلام و داوود هرمیداس باوند، سخنانی مطرح کرده اند که نظیر آن را
صرفا در ادبیات مقام ها و کارشناسان اسراییلی درباره برنامه هسته ای ایران
می توان دید.
به عنوان نمونه، احمد شیرزاد در این نشست گفته است:
«کشور ما منابع اورانیوم ناچیزی دارد،۲۰هزار مگاوات برقی که مدعی تولید آن
هستیم چیزی جز وابستگی مطلق ما به روسیه ندارد. سؤال ما اینست که اگر ما
بجای ۱۰هزار سانتریفیوژ،یک عدد داشته باشیم چه فرقی می کند»؟!
صادق
زیباکلام هم گفته است: «هیچ نوآوری علمی در رابطه باهسته ای وجودندارد. می
گویند انرژی هسته ای ۲۵۰صنعت بوجودمی آورد، یکی ازآنها رابه من بگویند.
اشغال سفارت امریکا، همچنان از منافع ملی قربانی می گیرد»!
گذشته از
استدلال های کودکانه مطرح شده در این سخنان که نشان دهنده اوج کم سوادی
لیدرهای جریان فتنه در ایران است، سوال اصلی این است که انجمن اسلامی
دانشگاه تهران که در سیطره جریان های اصلاح طلب خارج از دانشگاه قرار دارد،
در حالی که تیم مذاکره کننده هسته ای در ژنو مشغول مذاکره است، چه هدفی از
برگزاری این نشست داشته است؟
برخی اطلاعات موجود نزد «ایران هسته
ای» حکایت از آن دارد که اصلاح طلبان حتی سازش های انجام شده از سوی دولت
حسن روحانی و تیم وی را هم ناکافی می دانند و معتقدند این دولت باید به طور
کامل از صنعت هسته ای صرف نظر کند.
پیش از این برخی اعضای این
جریان مامور به جمع آوری اطلاعاتی شده بودند که ثابت کند ضرر تداوم برنامه
هسته ای در ایران بیش از سود آن است.
در مجلس ششم نیز همین جریان
بدل به سخنگوی امریکا و اسراییل در ایران شده و طرحی ۳ فوریتی را برای
تصویب پروتکل الحاقی مطرح کرد که حسن روحانی خود جزو برجسته ترین مخالفان
آن بود.
پرسش مهمی که اکنون دولت بویژه وزارت خارجه باید به آن پاسخ
بدهد این است که چه عقیده ای درباره این نشست و اظهارات مطرح شده در آن
دارد و آیا این اقدام را یک گام بزرگ در جهت تضعیف موضع مذاکراتی ایران
ارزیابی می کند یا خیر؟
این امر بویژه از این حیث اهمیت دارد که
دولت تاکنون کوچکترین انتقاد از ناحیه اصولگرایان را با توهینه آمیز ترین
ادبیات ممکن پاسخ داده است.