تجربه راهپیمایی اربعین امسال بهترین
موقعیت برای شناخت جامعه عراقی به ویژه جوانان این کشور بود؛ جوانانی که
بهترین تعامل را با ایرانیان داشتند و ضمن پذیرایی ویژه از زائرین ایرانی،
ارتباط خوبی نیز با جوانان برقرار کردند و مسائل مهم جهان اسلام و
درگیریهای اخیر منطقه را با هم به اشتراک گذاشتند.
در این زمینه، یکی از مسائل بسیار مهمی
که حائز اولویت بسیار بالایی است و باید در اسرع وقت نسبت به مدیریت آن
اقدام شود، سابقه تاریخی دو کشور ایران و عراق به ویژه مساله هشت سال جنگ
تحمیلی از سوی حزب حاکم وقت این کشور به ایران است.
حزب بعث در زمان حکومت دیکتاتوری صدام
حسین، تمامی شئونات و ارکان حکومتی و اعتقادی این کشور را در دست خود گرفته
بود و همین مساله سبب شد تا فضای افکار عمومی در عراق به سمت ضدیت با
جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی پیش برود.
با این حال، نوع نگاهی که این روزها و
بعد از فروپاشی حکومت دیکتاتوری صدام و روی کار آمدن نظام مردم سالار در
عراق و همچنین گسترش یافتن ارتباطات دوطرفه میان مردم دو کشور از سوی
عراقیها نسبت به ایران وجود دارد، بسیار متفاوتتر از روزهای سابق است و
مردم این کشور به طور جدی خواهان و خواستار گسترش ارتباطات هستند؛
ارتباطاتی که بر اساس ریشههای مشترک تاریخی و فرهنگی و به طور خاص، دین
مبین اسلام شکل گرفتهاند و میتواند زمینهساز شکلگیری یک بلوک قدرتمند
منطقهای توسط دو کشور در سالهای آتی شود.
اگرچه این مساله وجه بسیار مثبتی دارد و
میتواند یکی از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران باشد اما این
مساله را هم باید در نظر داشت که عدم تحلیل و بررسی روابط دو کشور در زمان
جنگ تحمیلی هشت ساله میتواند یکی از نقاط تاریک در این زمینه باشد و اگر
این موضوع به طور جدی از سوی اندیشمندان دو طرف مورد بررسی قرار نگیرد،
قطعا در آینده نزدیک با سوءاستفاده دشمنان اسلام در منطقه روبرو خواهد شد.
تاکید بر این مساله که جنایات وحشتناکی
از سوی حزب بعث بر ملت ایران تحمیل شده و تببین دقیق و مدیریت شده انتشار
مطالبی در این زمینه، علاوه بر اینکه میتواند زمینه را برای ایجاد فضای
دوستانهتر در میان افکار عمومی عراق به ویژه نسل جدید این کشور فراهم کند،
قطعا راه را برای سوءاستفادههای احتمالی آینده خواهد بست و دیگر دشمنان
نمیتوانند از این طریق و با معکوس جلوه دادن آنجه در هشت سال جنگ تحمیلی
گذشت، برخی افراد ناآگاه را برای اقدام علیه منافع ملی ایران تحریک کنند.
ترجمه کتابهایی از جنس «من زندهام» که
روایتگر جنایات بعثیها علیه اسرای کشورمان و اقدامات وحشیانه آنان در
جریان جنگ هشت ساله است، میتواند تاثیرات فراوانی بر کنترل این فضا و
جلوگیری از ایجاد تحرکات ضدایرانی احتمالی در این کشور باشد.
بلاتشبیه، رژیم صهیونیستی سالهاست که
مشغول دوشیدن ملت آلمان به بهانه یک دروغ بزرگ تاریخی است و بخش اعظمی از
بودجه عمومی این کشور را به بهانه غرامت «هولوکاست» دریافت میکند. حالا که
نه ایران به دنبال جعل تاریخ است و نه چشم طمعی نسبت به کشور دوست و برادر
عراق وجود دارد؛ پس چرا از حداقل ظرفیتهای موجود در روابط میان دو کشور
که میتواند ضمن بازسازی چهره تاریخی دوگانه «ایران - عراق»، این توهم را
که مردم دو کشور با یکدیگر در حال جنگ هستند و کینه یکدیگر را در دل
میپروزانند، برطرف کند و حباب آن را بترکاند، استفاده نکنیم؟
«من زندهام» باید به زبان عربی ترجمه و
در راهپیمایی اربعین توزیع شود تا هم جوانان و نسل جدید عراق متوجه جنایات
تاریخی حکومت صدام بر این کشور شوند (که خود زمینهساز ایجاد یک فضای مثبت
به نفع مردم این کشور و جلوگیری از احتمال بازگشت چنین حکومتی به عراق
است) و هم اجازه بازنویسی تاریخ توسط کسانی که مایل به ایجاد همراهی و
همدلی میان دو ملت نیستند و صرفا میخواهند تا بذر دشمنی و عداوت را در قلب
مردم بکارند، داده نشود.
تاریخ ایران و عراق را باید واقعیتهای جنگ هشت ساله بازگویی کنند؛ نه خیالبافیها و توطئهپردازیهای سازمان سیا در واشنگتن.