به گزارش پایگاه 598 به نقل از دیدبان: جدی ترین نمود وحدت اصولگرایی در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بود اما دو سال پیش از آن یعنی در انتخابات مجلس نهم اختلافات ریشه دار اصولگرایان خود را نشان داد. هر چه بود اصولگرایان در مجلس نهم به دلیل عدم حضور اصلاح طلبان پیروزی را جشن گرفتند و اکثریت مجلس را به دست آوردند اما آنها خوب میدانند که در انتخابات پیش رو دیگر دستیابی به آن پیروزی اگر نه محال اما بسیار سخت است، چرا که حالا رقیب بعد از یک برد شیرین و یک اتحاد کم نظیر تاریخی در انتخابات ریاست جمهوری، برای کسب اکثریت کرسی های مجلس خیز بلندی برداشته و تمام نیروهایش را به کار گرفته است. لذا وحدت اصولگرایان بیش از پیش مورد توجه است. ابتدا تعریفی مبنایی از اصولگرایی در اینجا لازم است تا مفهوم آن به روشنی روشن گردد. سپس به چالش ها و بایسته های متناظر با آن خواهیم پرداخت.
تعریف اصولگرایی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی
رهبر معظم انقلاب اسلامی «اصولگرایی» را اینگونه تعریف کرده اند؛ « اصولگرایى به حرف نیست؛ اصولگرایى در مقابل نحلههاى سیاسى رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسى را به اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایى متعلق به همه کسانى است که به مبانى انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»(1) چنان که از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمی آید، اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمیشود، بلکه در عمل پدیدار میگردد؛ یعنی زمانی میتوانیم بگوییم که اصولگرایی در جامعه حکم میراند که مسئولین، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشند و آن اصول را در جامعه پیاده کنند.
چالش ها
1-اصلاح طلبی در لباس اصولگرایی
اولین چالش اردوگاه اصولگرایی این است که در بین مدعیان اصولگرایی، افرادی پیدا میشوند که به اصول آن پایبند نیستند و بنا به دلایل مختلف در لباس اصولگرایی ظاهر گشته اند. این امر باعث میشود که غلظت اصولگرایی پایین بیاید و شاهد طیف های گوناگونی از اصولگرایی باشیم. بدون غلظت بخشی به این بدنه نمیتوانیم شاهد اتفاق خاصی باشیم. وجود طیف های نچسب و دیرچسب بین اصولگرایی چیزی جز پراکندگی آرا در پی نخواهد داشت. آرایی که حتی توان تحمل همدیگر را ندارند. در چنین وضعیتی چگونه شاهد وحدت باشیم؟!
2-رقابت نیروهای سنتی و تازه نفس چالش بزرگ اصولگرایان
دومین چالش اردوگاه اصولگرایی رقابت نیروهای سنتی و تازه نفس در آن است. آیا اردوگاه اصولگرایی باید «به هرقیمتی» به وحدت دست پیدا کند؟ جبهه پایداری که در دو انتخابات قبلی نشان داده بود که به هیچ وجه حاضر نیست زیر پرچم بزرگان اصولگرای سنتی فعالیت کند، به عنوان عاملی وحدت گریز شناخته می شد. اما با برگزاری همایش وحدت اصولگرایان در 19مهرماه گویا در راستای وحدت حاضر هستند اقداماتی جدی را انجام دهد. البته انگیزه های فعلی در اصولگرایان که ناشی از شکست در انتخابات ریاست جمهوری بی تاثیر در این عقب نشینی ها نبوده است.
3-فقدان بزرگمرد وحدت اصولگرایان
سومین چالش اصولگرایان فقدان یکی از بزرگترین اشخاص وحدت آفرین یعنی آیت الله مهدوی کنی است که داغ بزرگی بر کل بدنه انقلاب و بویژه اصولگرایان است. وجود آیت الله مهدوی کنی یک وجود اثرگذار و تعیین کننده هم در جریان انقلاب و هم در جریان سیاسی اصولگرایان بود. حال با فقدان این مرد وحدت آفرین باید منتظر روزهای سختی برای اصولگرایان باشیم. روزگاری که ایشان فعالانه حضور داشتند، شاهد تنش هایی بین اصولگرایان بودیم حال باید دید که با عدم وجود ایشان، این تنش ها شدت خواهد گرفت و یا روندها یا اشخاصی دیگری می توانند این خلاء را پر کنند. فعالان سیاسی هنوز جمله کلیدی آیتالله مهدویکنی را خوب به خاطر دارند که گفته بود: خواستیم یک جبهه اصولگرایان تشکیل دهیم، ۱۳ جبهه بیرون آمد. این سخن آیت الله کنی اگرچه در میان پیروزی اصولگرایان در مجلس نهم نادیده گرفته شد اما خودش را در انتخابات ریاست جمهوری به سخت ترین شکل ممکن نشان داد.(3)
4-احمدی نژاد از اصولگرایان تبری جسته است
چالشی دیگر که باید به آن پرداخت، حامیان احمدی نژاد است. خود احمدی نژاد و دوستان بسیار نزدیکشان در سالهایی که متصدی بودند، اعلام کردند که موفقیتشان را در دوره های مختلف انتخاباتی مرتبط با جریان اصولگرایی نمی دانند و به نوعی از جریان اصولگرایی تبری جستند. دبیر کل حزب موتلفه با بیان این حرف، در ادامه اذعان دارد که ممکن است در مواردی یک تشابهاتی بین تفکرات آقای احمدی نژاد و جریان سیاسی اصولگرایی به معنای تشکل های اصولگرا وجود داشته باشد، اما این تفرق بین اصولگرایان و آقای احمدی نژاد از چند سال پیش به وجود آمده و هنوز هم ادامه دارد.(4) لذا افرادی که به دنبال طیف احمدی نژاد هستند، باید مرز خود را با اصولگرایان مشخص کنند. چرا که با حرف نمیتوان کسی را در یک جریان وارد یا خارج کرد.
بایسته ها
1- دقت در انتخاب افراد
اصولگرایی بدون اصول امکانپذیر نیست. افرادی که خود را اصولگرا می خوانند اما اصول آن را قبول ندارند، در حقیقت اصولگرا نیستند لذا وحدت بین این آرای مختلف میسر نیست. اصولگرایان باید حول محور اصول به وحدت برسند زیرا مدل های وحدت حول محور افراد از کارایی لازم برخوردار نیست. این مطلب را نیز باید بیان نمود که برای جلوگیری از بروز اختلاف بر سر اصول افراد بزرگی از درون جبهه اصول گرایی بایستی به عنوان فصل الخطاب مشخص شوند، افرادی که شاید بتوانند نقشی را که آیت الله مهدوی در وحدت اصول گرایان ایفا نمود، ایفا نمایند. یکی از اعضای جبهه پایداری هم به این نکته تاکید میکند و اذعان دارد که وحدت اصولگرایان باید مبتنی بر اصول شکل گیرد. باید ابتدا مبانی اصولگرایی مشخص شود پس از آن روی افراد و گزینه ها میتوان مذاکره کرد. (5)
2- چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
یکی از قواعد در روابط بین الملل که بیشتر واحدهای سیاسی بر آن تاکید دارند، قاعده بازی برد-برد است. هر چند که این قاعده در روابط بین الملل رواج دارد اما میتوان از آن در محیط داخلی نیز سود جست. اگر معتقد به این قاعدهی بازی هستیم، نگاه های خود را عوض کنیم و جور دیگری ببینیم. به گفته دبیرکل حزب موتلفه همه اصولگرایان در مبانی با هم مشترک هستند، ولی برای راه های رسیدن به اهداف و اداره کشور و همچنین تحلیل شرایط موجود ممکن است که تفاوت هایی وجود داشته باشد که طبیعی هم هست. وقتی در یک خانواده موضوع ائتلاف و هماهنگی و وحدت مطرح باشد، باز هم ممکن است سلیقه ها و نظرات با هم متفاوت باشد، اما مهم آن است که اعضای یک خانواده آنجا که پای حفظ کیان خانواده پیش می آید، باید سلیقه های متفاوتشان را کنار بگذارند و به حفظ کیان خانواده اهمیت دهند. در اردوگاه اصولگرایی هم آنجا که کیان جریان اصولگرایی و خدای ناکرده کیان انقلاب و نظام در معرض آسیب قرار گیرد، هیچ اصولگرایی نداریم که در این اصل مهم تردید و با آن مخالفتی داشته باشد.(4)
3- عبرت از خاطرات تلخ
موضوع شیخوخیت در جریانات سیاسی هیچ وقت کهنه نمی شود و همیشه می تواند موثر باشد. در جریان روحانیت هم گرچه با نبودن یک عالم بزرگ آسیبی وارد میشود، اما اینطور نیست که جبران ناپذیر باشد. اصولگرایان در غیاب بزرگان قدیمی تر به سراغ اجماع آیت الله مصباح یزدی و آیت الله محمدیزدی رفته اند. در همین حال جامعتین را هم فعال کرده اند تا از هر دو اهرم شیخوخیت و تحزب بهره ببرند. خاطرات تلخ گذشته باعث می شود که هوشمندی لازم به اصولگرایان برگردد و از گذشته عبرت بگیرند. و اگر نه باید منتظر روزهای سخت دیگر بود.
4- از آب گل آلود ماهی میگیرند!
اردوگاه اصولگرایی باید مرزبندی هایی داشته باشد تا هرکسی در آن راه نیابد و اگر نه افرادی پیدا خواهند شد که از آب گل آلود ماهی بگیرند. قبل از این افرادی به این طریق به قدرت رسیدند و بعد از تصدی گری منکر همه چیز شدند. الان هم امکان اشتباه است چون تاریخ تکرار میشود. کسی که از اصولگرایی تبری جسته است، چرا باید به دنبال آن بود؟ کسی که بعد از به قدرت رسیدن ارزشی به اصولگرایی نگذاشت، چگونه الان اصولگرا شدهاست! اصولگرایی چوب این فریبکاری ها را خورده است. معروف است که آدم عاقل از یک سوراخ دو بار نیش نمی خورد!
نتیجه گیری
در این شرایط حساس که اصولگرایان عاقبت عدم وحدت خود را دیدند، باید از گذشته عبرت بگیرند و با هوشمندی خود شکست های دیگری را تجربه نکنند. به نظر دیدبان جریان مقابل با هوشمندی هرچه تمام به حرکت خود ادامه میدهد و اختلافات بین اصولگرایی به حرکت آنها سرعت میبخشد. کاتالیزور وحدت هم چیزی نیست جز خالص سازی بدنه اصولگرایی و تغییر نوع نگاه به وحدت. بدون غلظت بخشی به این بدنه و تغییر نوع نگاه شاهد وحدت نخواهیم بود و اگر وحدتی هم انجام گیرد، وحدت نتیجهبخش نخواهد بود. وحدت آرای متضاد سست است و ساختار آن دوام ندارد. برای قوت بخشی به ساختار، تکه های مختلف پازل باید در جای خود قرار گیرند و اگر نه صورت کاریکاتوری به وجود خواهد آمد که مضحک خواهد بود.
منابع :
(1)بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی (29/3/1385)
(2) روزنامه ابتکار/ سه شنبه 8 مهر 1393/ شماره 2974
(3) روزنامه اعتماد/ سال دوازدهم / پنجشنبه 10 مهر 1393 /شماره 3074
(4) http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(f5pqm03uoathkalt0o2c10bl))/detail/373951/Politics/parties
(5) روزنامه ایران/ سال یازدهم/ دوشنبه 14 مهر1393/ شماره 1393