به گزارش پایگاه 598 به نقل از «فردا»؛ نان پس از کش و قوسهای فراوان و همچنین تکذیب و تاییدهای مختلف عاقبت رنگ گرانی را به خود دید. نانواییها از این پس مجاز شدند تا به قیمت نانها بیفزایند. کارشناسان در زمینه گرانی قیمت نان که قوت غالب است و مصرف عام دارد تاکید میکنند که بایستی احتیاط بیشتری تصمیم گیری میشد. در همین راستا تاکید بسیار صورت گرفت که واقعی شدن قیمت نان، به نحوی صورت گیرد که به مردم فشار وارد نشود و از طریق پرداخت یارانه به مردم این افزایش جبران شود.
نان کالای استراتژیکی است که در اقتصاد عامه مرد و بخصوص قشر آسیب پذیر نقش تعیین کنندهای دارد اما بنابر آنچه که از سوی دولت « شیب ملایم » نامگذاری شده است افزایش 30 درصدی و در برخی از موارد 40 درصدی نان آنهم پس از حدود دو سال موضوع جالب توجهی نیست. چراکه از یک سو به روزهای پایانی سال که آغاز گرانیها نیز هست نزدیک میشویم و از سوی دیگر این اتفاق با درآمدهای قشر آسیب پذیر جامعه چندان همخوانی ندارد. این موضوع سبب ایجاد بار روانی منفی در جامعه می شود که قطعا با اهداف اقتصادی دولت همخوانی ندارد.
از سوی دیگر باید به طرح هدفمندی یارانهها نیز اشاره کرد که گرانیهای مزبور در راستای این طرح انجام شده است. اما موضوع اساسی این است که این طرح برای یاری رساندن به قشر آسیب پذیر و همچنین جاری ساختن عدالت اجتماعی برنامه ریزی و انجام شد اما برآیند این موارد نشان میدهد که بیشتر فشار اقتصادی بر روی شانه قشر آسیب پذیر اعمال میشود. گرانی نان در این راستا قابل توجه است. این درحالی است که دولت میتواند با طرحهای دیگر نسبت به گرانی برخی اقلام دیگر به این صورت حالت استراتژیک ندارد اقدام کند و بازار را تنظیم نماید.
گرانی نان سبب می شود که سبد غذایی خانوارهای کم درآمد از مواد پروتئینی و ویتامینی کاسته شود و در میان اقلام غذایی نان ارزانترین کالای مصرفی تلقی میشود بطوری که امکان جایگزین کردن آن با یک کالای غذایی ارزانتر وجود ندارد. به همین دلیل در صورت افزایش قیمت نان خانوادههای کمدرآمد، از هزینه دیگر اقلام مصرفی به ویژه مواد پروتیئنی و ویتامینی کاسته و بخش بیشتری از درآمد ماهانه خود بابت خرید نان اختصاص میدهند.
نحوه تعیین قیمت ها با توجه به اینکه پول خورد با کم شدن ارزش پول ملی کم کم از گردونه اقتصاد کشور رخت بر بسته نیز قابل توجه است. قیمت تعیین شده در این زمینه گاها با توجه به عدم وجود پول خرد به سمت قیمت بالاتری به اصطلاح گرد می شود و این خود به معنای افزایش قیمت نان بیش از 30 درصد است. از سوی دیگر با توجه به اینکه حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان در این برهه زمانی افزایش نمی یابد، با افزایش قیمت نان کارمندان و کارگران نمیتوانند مابه ازایی برای آن در نظر بگیرند و خانوادههای این قشر مجبور هستند از خرید دیگر اقلام و مایحتاج زندگی برای جبران این موضوع صرف نظر کنند.
کارشناسان با بیان اینکه عدم برنامه ریزی صحیح در بخش اقتصاد سبب ایجاد ریخت و پاشهای مختلف شده و همچنین به پدیده تورم مارپیچ دامن می زند، توصیه می کنند دولت به جای افزایش قیمت کالاهای استراتژیکی چون گندم و نان نسبت به مدیریت اقتصادی تورم بیشتر فعال باشد.
موضوع دیگری که دولت در این زمینه به آن توجه کمتری دارد مساله فرهنگ سازی در زمینه استفاده از نان و همچنین ترمیم ساختار تولید نان است که می تواند از هزینه های کشور در این زمینه تا حد قابل قبولی بکاهد. موضوعی که با طرح اقتصاد مقاومتی همخوانی دارد.
باید این اوصاف در بحث گرانی نان چند موضوع محوری و غیر اصولی دیده می شود. اول اینکه قیمت نان افزایش غیر معمولی را در مقطع زمانی که به پایان سال نزدیک می شویم در پی داشته است و از سوی دیگر شیب ملایمی که دولت بر آن تاکید می شود بعد از حدود دوسال و عدم گرانی نان در این ماجرا اعمال نشده است. همچنین دست گذاشتن بر روی کالای استراتژیکی که قوت غالب مردم است و بر زندگی آنان اثرات زیادی می گذارد باید با تدبیر بیشتری انجام شود. عدم همخوانی تورم با حقوق اقشار کم درآمد در این زمینه بیشتر به قشر آسیب پذیر جامعه لطمه وارد می کند و انگیزه زندگی و تولید را از آنان می گیرد؛ موضوعی که در راستای طرح هدفمندی یارانه ها و همچنین مساله محوری اقتصاد مقاومتی نیست؛ چراکه در این طرح و راهبرد اقتصادی به قشر آسیب پذیر جامعه توجه ویژهای شده است.