الف ) ساف و تشکیلات خودگردان
ساف
یا سازمان آزادیبخش فلسطین، سازمانی است که در ابتدای شکلگیریاش برای
آزادی فلسطین و قدس تشکیل شد اما با خروج از رویکردهای خود تا جایی پیش رفت
که رژیم اشغالگر قدس را مشروع دانست و برای جلب رضایت او از هر اقدامی
فروگذاری ننمود. محمود عباس یا همان ابومازن،
رئیس فعلی این سازمان و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که هدایت رسمی و
سیاسی فلسطین را در مجامع عمومی بر عهده دارد، با فشار طرفهای خارجی و
رغبت خود به سمت جلب حمایت بازیگران خارجی مجبور به ادامه ی مذاکرات
بهاصطلاح صلح خاورمیانه شد و مدتها تمامی مسائل و مشکلات فلسطین را در
عدم سازش با صهیونیست ها و آمریکاییها ارزیابی میکرد.
این جریان پس از شکست و عدم دستیابی به توافق جامع، پایگاه اجتماعی خود را در بین گروههای فلسطینی و ملت فلسطین از دست داد، تا جایی که فلسطینیهای ساکن در نوار غزه و کرانه ی باختری از مذاکرات بیفایده سرخورده و نسبت به آن واکنشهای مختلفی نشان دادند.
رویآوری ملت فلسطین به مقاومت و فرار از ذلت در مذاکرات، راهبردی است که فلسطینیها در هفته های اخیر برگزیدند. انجام عملیات مختلف استشهادی، حرکت به سمت تسلیح کرانه ی باختری و... بخشی از این اقدامات است. اما برخلاف انتظار، ساف و تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس نه تنها در برابر این اقدامات دست به حمایت نزدند، بلکه اقدامات شهادتطلبانه و اخراج اشغال گران را محکوم و از تعبیر عملیات قتل نمازگزاران یهودی در یکی از معابد قدس غربی (1) یاد نمود تا موجب انزجار بیشتر مردم از جریان سازشکار شود. در واقع رویکرد منفعلانه ی تشکیلات خودگردان نسبت به وقایع اخیر میتواند منجر به آن شود که ملت مظلوم و همیشه درصحنهی فلسطین بیشتر از گذشته هیچ امیدی نسبت به مذاکرات سازش نداشته باشد و رویآوری به مقاومت را اولویت اصلی خود برگزینند.
ب) گروههای مقاومت
برخلاف
ساف و تشکیلات خود گران و گروههای عضو این سازمان (2)، گروههای مردمی و
مقاومت به شدت از ایجاد موج سوم انتفاضه خشنود و آن را امید اصلی آزادی
فلسطین میدانند. امیدی که در مقاومت نوار غزه در جنگ اخیر جهان را شگفت
زده ساخت.
در واقع به غیر از جهاد اسلامی فلسطین که گروهی اسلامی و انقلابی در بین فلسطینیان است بخشی از حماس به تشکیلات خودگردان روی آوردند و به طور ضمنی اسلو را پذیرفتند، اما همه آنها در حال حاضر به اقرار خودشان فهمیدهاند تنها راه مبارزه با اسرائیل غاصب فقط و فقط مبارزه و استفاده از ابزار زور بوده و خواهد بود. بر این اساس هر یک از گروههای مقاومت محور فلسطینی از انتفاضه ی فلسطین حمایت نموده و آن را ثمره ی خون شهیدان چند سال اخیر میدانند.
در
این راستا، ابوزهری سخنگوی حماس، به ابزار امیدواری از پاسخ قاطعانه ی
فلسطینیها به تجاوزات چند روز اخیر اینچنین بیان میدارد: «عملیات قدس،
واکنشی طبیعی به ادامه جنایتهای رژیم صهیونیستی است که آخرین مورد از آن،
اعدام «یوسف الرمونی» از جوانان ساکن قدس بود. این عملیات همچنین واکنشی
بدیهی به جنایتهای صهیونیست نشینان در تجاوز و تعرض به مسجدالاقصی است
..... هیچ راهی جز این، پیش روی ما نیست، باید با همین انقلابی که اکنون در
قدس درگرفته است، از ملت خود دفاع کنیم. مردم فلسطین هیچ راهی جز تکیهبر
توانمندیهای خود برای دفاع از مقدسات ندارند.» (3) با این بیان میتوان
برداشت کرد که انتفاضه ی سوم خواسته ای ملی و مردمی فلسطین است و گروههای
سازشکار در آینده ی این انتفاضه نقش قابل ملاحظه ای نخواهند داشت و
نمیتوانند با ترفندهای جدید موج سوار این اقدامات باشند.
ج ) گروههای صهیونیستی و حامیانش
کابینه
ی راست افراطی لیکود که به حمایت از جریانات مذهبی و افراطی صهیونیست شهره
است، اخیراً به شدت فعالیت رسانه ای خود را افزایش داده است. شکست
مفتضحانه ی این حزب در حمله به نوار غزه و افزایش موج معکوس مهاجرت،
زمزمههایی را در عرصه ی سیاسی رژیم صهیونیستی به وجود آورده بود که حزب
مخالف لیکود، حزب کارگز چپ برنده ی انتخابات آینده ی پارلمان کنست خواهد
بود و نتانیاهو مجبور به ترک پست نخستوزیری خواهد بود. رخدادی که
در موج استعفاهای وزرای دولت جعلی صهیونیستی قابلمشاهده بود و حتی حزب یش
آتید، تهدید به خروج از ائتلاف با حزب لیکود نمود تا هرچه بیشتر واقعیت
سقوط کابینه ی نتانیاهو را واقعیت ببخشد.
حال
با وقوع این وقایع در فلسطین اشغالی، موج تبلیغات و مظلومنمایی جریان
افراطی صهیونیستی به راه خواهد افتاد و افزایش خشونت و رفتار ددمنش را تنها
امید بقای خودارزیابی مینماید. بر همین اساس افزایش بحران در مناطق
اشغالی امید بقای جریان لیکود را در قدرت سیاسی صهیونیستیها بیشتر نموده و
آن را تضمین مینماید.
اما آنچه که باید بهعنوان نتیجهگیری
ارزیابی کرد، این است که فعالیتها و وقایع اخیر در کرانه ی باختری و قدس
شرقی خبر از بیداری جدیدی در میان فلسطینیهای خسته از مذاکرات سازش داده
که تنها راه رهایی از چنگال غاصبان سرزمین مادریشان را، مقاومت و ایستادگی
و قدرت سلاح و ایمان میدانند. هرچند بازیگران خارجی همچون بعضی از
کشورهای اروپایی با به رسمیت شناختن نمادین فلسطینیها بهعنوان کشور
فلسطین به دنبال آرام کردن خشم و انزجار اجتماعی ملت فلسطین هستند اما خود
میدانند که دیگر مقابله با موج سوم انتفاضه ی فلسطین بعید است و این موج
میتواند خانه ی عنکبوتی صهیونیستها را نابود سازد. در واقع رشد بیشازحد
انتظار مقاومت در درون ملت فلسطین خبر از آن میدهد که فلسطین در آینده ی
نزدیک بهعنوان سرزمین مقاوم و ایستاده، نماد و محور آزادیخواهی در جهان
خواهد شد لذا توجه به مسئله ی فلسطین و فراموش نکردن موضعش میتواند کمک
فراوانی به فلسطینیها نموده و سبب شود تا همچون نبرد رمضان (51 روزه ی
غزه) صهیونیستها با تهدید رسانه ای فراوانی چه در داخل و چه در فضای
بینالمللی مواجه شوند.
پی نوشت:
1) واکنش عجیب تشکیلاتخودگردان به عملیات شهادت طلبانه قدس
2) ساف بهعنوان اولین سازمان متحد میان گروههای فلسطینی از درون مصوبه ی اتحادیه ی عرب و به ریاست یاسر عرفات تشکیل گردید. امروزه قدرت در این سازمان به دست گروه فتح (حرکه التحریر الوطنیه الفلسطینی) و به ریاست محمود عباس است. این گروه و سازمان اولین گروه و سازمانی بودند که رژیم اشغال گر فلسطین را در توافق اسلو به رسمیت شناخت و برای آن حقوق بینالمللی قائل شد.
3) حماس: فلسطینیها ساکت نمینشینند