سناریوي هزینه کردن سرمایه‌های انقلاب

در حالی که فشارهای کشورهای غربی و دشمنان خارجی در سه محور انرژی هسته ای، اتهام تروریسم و حقوق بشر روز به روز در حال افزایش است، استراتژی هزینه کردن سرمایه های معنوی انقلاب اسلامی در دعواهای بیهوده سیاسی ادامه دارد.

به گزارش 598 به نقل از رجانيوز، پس از آن که عده ای از اصولگریان ترکیب کمیته 7+8 را به مثابه وحی منزل دانستند و باب گفت‌وگو و تعامل برای یافتن راه های بهتر جهت وحدت اصولگرایان را بستند، برخی از اعضای محترم گروه 7+8 به دیدار آیت الله مصباح یزدی رفتند تا ایشان را وادار کنند كه جبهه پایداری منطق فعل سیاسی‎اش مبنی بر مرزبندی با فتنه گران و خواص مردود را کنار بگذارد.

اما پاسخ آیت الله مصباح به این درخواست بسیار قابل توجه است. ایشان در دیدار حسین فدایی و علی زاکانی تأكيد كرد: «من ولايتي بر اين افراد ندارم، بلكه ما چند نفر هم‌فكر و در عرض هم، عضو يك جبهه هستيم، بنابراين، بر اينها سلطه‌اي ندارم كه بخواهم امر كنم، خودتان با دوستان‌تان بنشينيد و دوستانه حرف بزنيد، خودتان گفتيد با برخي از افرادي كه در 7+8 حضور دارند، موافق نبوديد اما توانستيد آنها را هماهنگ كنيد، حالا چرا نتوانيد دوستان خود را متقاعد كنيد.»

در دیدار آقای حبیب اله عسگراولادی نیز آیت الله مصباح یزدی نیز پس از آن که دبیرکل جبهه پیروان روايت خود را از دیدار اعضای جبهه پایداری و کمیته داوری ارائه داد، (كه البته جبهه پايداري با صدور اطلاعيه‌اي اين اظهارات را خلاف واقع عنوان كرد)، آیت‌الله مصباح یزدی به تعهد و دلسوزی اعضای جبهه پایداری اشاره و نقل نكردن برخی از اخبار پر تنش به ایشان نظیر جلسه مورد اشاره آقاي عسگر اولادی و اعضای جبهه پایداری را گواه این تعهد دانست.

آیت الله مصباح درادامه با بیان اینکه حمایت ایشان از جبهه پایداری نیز به دلیل احساس تکلیف و احتمال منفعت برای اسلام بوده، افزود: «البته من به آنها تعهدی نداده ام و در مقابل نیز چنین است اما تا کنون دریافته ام که افراد حاضر در این جبهه نیز به جز دغدغه های انقلاب و اسلام، دغدغه دیگری ندارند و از این جهت، این حمایت همچنان ادامه داشته است. فقط رهبری است که بر همه ولایت دارد و به جز ایشان نمی توان برای شخص دیگری ولایتی اینچنین قائل شد که حرف و حرکت او فصل الخطاب باشد. چرا که تنها سخن رهبری فصل الخطاب است.»

در عين حال، صبح روز گذشته یک سایت خبری متنی را به نقل از آیت الله مصباح یزدی منتشر کرد که اگر چه مورد تأیید دفتر آیت الله مصباح قرار نگرفت اما در این متن، آیت‎الله مصباح یزدی به صراحت تأكيد كردند که نام جبهه پایداری انقلاب اسلامی را ایشان انتخاب کرده اند.

آیت الله مصباح یزدی همچنینی در مراسم اعلام موجودیت جبهه پایداری فرموده بودند: «وجود گروهي درون جامعه اصول‌گرايان به نام "جبهه پايداري" به معناي انشقاق، انشعاب، تباين، تعارض و تضاد نيست، بلکه مشخص شدن گروهي است که برحسب تشخيصِ آن کساني که در دايره اصول‌گرايي مشارکت دارند، تعلقات‌شان به ارزش‌هاي اسلامي، پايبندي‌شان به احکام اسلامي و فداکاري‌شان در راه تحقق اهداف اسلامي بيش از ديگران است، و اين امر نبايد جاي هيچ‌گونه توهم خطا و انحراف باشد.

در واقع، اين اعلام موجوديت، بيان واقعيتي بوده که عملاً وجود داشته است و فقط در حال حاضر در ذيل يک‌عنوان قرار گرفته است؛ وگرنه به طور طبيعي حمايت و ارتباط ما نسبت به کساني بيشتر است که با آن‌ها اشتراک بيشتري داشته باشيم. حال، وقتي معتقديم شناخت عده‌اي از اسلام و پايبندي‌شان به ارزش‌هاي اسلام و انقلاب بيشتر است، علاقه و همکاري ما با آنان نيز بيشتر خواهد شد.

اين امر، نه به معناي نفي ديگران است و نه به معناي تضاد و تباين با ديگران، و نه به معناي باز کردن يک دکان ديگر! چراکه تجربه سي‌ساله انقلاب حکايت از اين دارد که هر دکاني که باز کرديم، از سوي مردم غير از فحش، تهمت و افترا چيز ديگري عايدي نداشته است؛ البته بحمدالله از سوي خداوند و اولياي پاکش عوايد بسياري نصيب‌مان شده است. در اين‌باره نيز ممکن است بگويند: انشقاق و اختلاف کردند، وحدت را به هم زدند و ممکن است هزاران فحش هم نثار ما شود، اما والله عليم بذات الصدور؛ خدا به عمق دل‌ها و خلوص نيت‌ها آگاه است. اميدواريم که نيت‌‌هاي ما خالص براي خدا باشد و خدا بر اخلاص ما بيفزايد.»

در عين حال، به نظر مي‌رسد در شرايط فعلي كشور برخي از افراد و جريان‌هاي سياسي و رسانه‌هاي‌شان نبايد شخصيت‌هاي ملي و سرمايه‌هايي مانند آيت‌الله مصباح را هزينه معادلات و نزاع‌هاي سياسي خود كنند و رفتارهايي مانند تلاش حداكثري براي القاي فاصله ميان آيت‌الله مصباح با يك جريان گفتماني كه اساس حركت خود را ترويج گفتمان انقلاب و رهبري قرار داده و در مقابل برخي تصور رقابت سياسي با آن‌ها را دارند، اقدام صحيحي نيست.