به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام نیوز؛ حمید درخشان ول کن معامله نیست. حتی اگر تمام انرژیهای دنیا هم استخدام شوند تا چرخ پرسپولیس او را بچرخانند، باز زبان تلخ و بیمنطق آقای سرمربی همه حساب و کتابها را به هم میریزد.
اخیرا حمید خان در راستای سلسله مصاحبههای بیپایانش دوباره به حرف آمده و از ضعف موجودی پرسپولیس در حوزه نیروی انسانی سخن گفته است. او از تکرار این مکررات خسته نمیشود؛ اینکه دستش خالی است، بازیکن ندارد، در نیمفصل انقلاب به پا خواهد کرد و البته اینکه در شرایط کنونی ریسک کرده که هدایت پرسپولیس را پذیرفته است!
معلوم نیست جامعه ایرانی با چه سرعتی سقوط کرده است که آدمها به این راحتی میتوانند نقابشان را بکنند و نقاب جدید را به مصلحت شرایط روز به صورت بزنند.
آدمی که فقط چند روز قبل از حضور در پرسپولیس به صراحت گفته بود این تیم حتی با نفرات کنونیاش هم در صورت هدایت صحیح میتواند به قهرمانی برسد، حالا روزی سه بار از فقر مهره مینالد و فضا را برای توجیه ناکامیهای احتمالی فراهم میکند.
درخشان در این مسیر تا آنجا پیش رفته که هر روز از مصدوم بودن چندین بازیکن تیمش سخن میگوید؛ آنچه اخیرا حتی پزشک تیم هم به شدت آن را تکذیب کرده است.
با ادامه این رفتارها بدون تردید باید به جسارت مردی مثل حمید درخشان شک کرد؛ کسی که سالها با ادعاهای بزرگ بیرون گود نشسته بود، اما حالا به همه چیز چنگ میاندازد تا خودش را کمی بالاتر بکشد.
پرسپولیس در فصل جاری و بعد از حضور درخشان در این تیم به شدت با مشکل بیانضباطی و طغیان بازیکنانش مواجه بوده است. بیشک بخشی از گناه این ماجرا متوجه فرهنگ ضعیف فوتبال ایران و پررنگ شدن ستارهسالاری در این عرصه است، اما دستکم در زمینه حوادث رخ داده در پرسپولیس، نمیتوان نقش درخشان و نوع رفتارش را نادیده گرفت.
حقیقت آن است که طی این هفتهها او غیر از تحقیر و تخریب بازیکنانش کار دیگری نکرده است؛ هر بار که بازی را برده، پوئن این کامیابی را به کسی غیر از خودش نداده و هر بار با شکست مواجه شده، در رسانهها گلوی شاگردانش را بیخ تا بیخ بریده است.
علی دایی هر ایرادی که داشت، حداقل پشت بازیکنانش را خالی نمیکرد. او سال گذشته قهرمانی را به خاطر گل بدی که نیلسون از راهآهن خورد از دست داد، اما هرگز سعی نکرد خودش را پشت گلر برزیلی مخفی کند؛ همانطور که امسال و بعد از بازی باور نکردنی برابر تراکتورسازی که منجر به اخراج شهریار شد نیز او در مورد موقعیتهای رویایی از دست رفته توسط نوری و عالیشاه یا اسماعیلزاده حرف نزد.
خوب است که آدمها "جرات" پذیرفتن مسئولیت را داشته باشند و این همان خلأ بزرگی است که در کار درخشان دیده میشود. او آنقدر توی سر بازیکنانش زده که خیلی از آنها نمیتوانند حداقل نیمی از توانشان را هم به کار بگیرند.
در تیم او روحیه هر دو دروازهبان خرد شده و هیچ یک از آنها نتوانستهاند در سطح ایدهآل ظاهر شوند. درخشان تنها 9 بازی است که هدایت پرسپولیس را در اختیار داشته، اما در همین 9 مسابقه سه بازیکن این تیم پنالتی خراب کردهاند.
آیا آقای سرمربی میداند شلاق کلمات او چه تاثیر مرگباری روی بازیکنان میگذارد؟ اگر به فرض مدیرعامل پرسپولیس روزی سه بار مصاحبه کند و بگوید "درخشان مربی نیست"، او چگونه خواهد توانست به کارش ادامه بدهد؟ آیا خیلی دور از ذهن است که بخشی از خشم و عصیان فراگیر پرسپولیسیها را ناشی از سیاست تحقیر و سرکوب درخشان بدانیم؟
حمیدخان اما در مصاحبه های اخیرش به سیم آخر زده و فرموده «در پرسپولیس وارث خرابیها هستم!» و عجیب اینکه او همین سه ماه پیش برای ارث بردن از این خرابیها شب و روز نداشت؛ تا آنجا که حتی اجازه نداد اول حکم اخراج خرابکار اصلی(!) را صادر کنند و بعد تیم را تحویل بگیرد.
کاش استاد یکجا ترمز این تندرویها را بکشد و آرامش را به تیم برگرداند. پرسپولیس در آستانه مهمترین بازی فصلش به اندازه کافی مشکل دارد، دیگر لازم نیست جناب ناجی برای تبرئه خودش، چپ و راست به این تیم "ذلت" تزریق کند و اعتماد به نفس مردانش را بکشد.
رسول بهروش