سیاسی این بار در مصاحبه ای با
هفته نامه مثلث ، از علی دایی به عنوان گزینه فصل آینده تیم در پست سرمربی
نام برده است . بخشهایی از این مصاحبه را بخوانید :
وقتي علي دايي در درفشيفر گريه کرد احساس شما چه بود؟
من با آقاي دايي هيچ اختلافي نداشتم و الان هم مشکلي نداريم. تصميم ما آن
روي خشن مديريت را نشان داد اما ما چارهاي جز اين تصميم نداشتيم. دايي با
همه بزرگياش در اين مقطع موفق نشد تيم را به وضعيتي برساند که هواداران
راضي باشند. تصميم سختي بود. مثل غواصهايي که دستشان زير کشتيگير
ميکند. آنها براي نجات جان خود چارهاي ندارند جز اينکه دستشان را قطع
کنند. گذشتن از دست خيلي سخت است اما در برابر گذشتن از جان چيزي نيست.
پرسپوليس هم همين است. هر چقدر هم که بزرگ باشيد در پرسپوليس حل ميشويد.
شما در زير آفتاب سوزان هر چقدر هم که مشعلتان پرنور باشد در برابر نور و
گرماي خورشيد چيزي به حساب نميآيد. پرسپوليس جايي است که اگر نتيجه نگيري
بايد بروي. هيچ تعارفي هم در کار نيست. علي دايي داراي يک روحيه رقيق است.
بسيار با بينش به وضعيت موجود نگاه و هوشمندانه عمل کرد.
اگر عليرضا رحيمي نبود ميشد تعامل بهتري ميان شما و دايي صورت بگيرد؟
نه، حضور يا عدمحضور رحيمي را ملاک قرار ندهيد. قبل از هر چيز بايد بگويم
که ما با دايي ناراحت نبوديم. دايي سيستم بستهاي دارد. انتقاد را به سختي
ميپذيرد. اين شخصيت منحصر به فرد است. در يک شرايطي اين شخصيت خيلي خوب
جواب ميدهد اما در يک شرايطي هم نه. من نميتوانم دايي را بشکافم و
چيزهايي را در درون او تغيير بدهم و بگويم حالا بيا با هم ادامه بدهيم. اين
غيرممکن است. او سبک خودش را معرفي کرده است. کلاس خاص خودش را دارد.
دايي را نميتوانم با فرد ديگري مقايسه کنم. همين الان با دايي دوست هستم.
در مقطعي ديگر شايد باز هم با دايي افتخار همکاري داشته باشم. اما در اين
مقطع نميتوانستيم ادامه دهيم. اعضاي هياتمديره به اين تصميم رسيد. با همه
اينها دايي يک مربي خوب و حرفهاي است و اين را بگويم که او از همين حالا
يکي از گزينههاي مربيگري پرسپوليس در فصل آينده خواهد بود.
شوکتان به تيم جواب نداد. دست کم در بازي برابر نفت مسجد سليمان همه انتظار برد داشتند.
درخشان براي اين مقطع پرسپوليس ايدهآل است. او مربي است که سابقه فراواني
در فوتبال ما دارد. لباس مربيگري را در تيمهاي مختلف پوشيده. با پرسپوليس
به قهرماني رسيده. بارها و بارها در دوران بازيگري مقابل حريف سنتي ما
برنده از زمين بيرون آمده است. ميگويند درخشان در فلان تيم ناکام بوده.
مگر مديرعامل آن باشگاه ناکام نبوده؟ مگر بازيکنان آن تيم ناکام نبودهاند؟
مگر اقتصاد آن باشگاه فلج نبوده؟
اما شما با درخشان نيامدهايد که فقط حريف سنتي را ببريد. درست است؟
درخشان روي نيمکت تيمي نشست که مدتها در اختيار علي دايي بود. بازيکنان
با او رابطه خيلي خوبي برقرار کرده بودند. هواداران هم همينطور. هواداراني
که ميدانيم چقدر پاي سرمايهها و اسطورههاي باشگاه ميايستند. اتفاقات
روز خداحافظي دايي با پرسپوليس را هم به اين وضعيت اضافه کنيد. وضعيت خاصي
پيش ميآيد. بنابراين مربي که تنها يک ربع تيم را تمرين داده را اينگونه
نبايد مورد سرزنش قرار داد. نيمکت ما يک تعويض کرد و آن بازيکن تعويضي يعني
هادي نوروزي گل تساوي را زد. اين براي من اميدوارکننده بود. خيلي نتيجه
بازي برايم مهم نبود.
اما براي هوادار نتيجه مهم است. ضمن اينکه خودتان هم گفتيد اگر در پرسپوليس نتيجه نگيري بايد بروي. تعارفبردار هم نيست.
من بحث ديگري را مطرح ميکنم. ميگويم ما درخشان را جانشين دايي کرديم.
ابتدا بايد خودمان را درباره تصميمي که گرفتهايم راضي کنيم تا بعد
بتوانيم هواداران را نيز راضي کنيم. اگر خودمان درباره تصميمي که
گرفتهايم متقاعد و اميدوار نشويم معلوم است که خوب عمل نکردهايم. من
خودم را براي هر نتيجهاي آماده کرده بودم. اما در پايان اين بازي خوشحال
بودم که تعويض کادر فني باعث شد ما به گل برسيم. البته اين حرفها را به
اين دليل نميزنم که بخواهم تساوي را توجيه کنم.
کرانچار را نميخواستيد؟
کرانچار مدنظر ما نبود. طول ميکشيد که اين مربي بتواند با بازيکنان ارتباط
برقرار کند. او قبلا هم سرمربي پرسپوليس بوده است. اما چند سال از آن دوره
ميگذرد. تنها چند بازيکن از دوره مربيگري کرانچار در پرسپوليس ماندهاند و
هنوز بازي ميکنند. البته کرانچار سالهاست که در فوتبال ايران مربيگري
ميکند و فوتبال ما را خوب ميشناسد. اما اين شناخت به نظرم باز هم کمک
نميکرد که او بتواند در کوتاه مدت با بازيکنان رابطهدوستانه و منطقي
برقرار کند.
اگر با خطکشي شما به کرانچار نه بگوييم بايد پيش از آن به درخشان نه بگوييم چون از زمان حضور او در پرسپوليس حالا چند نسل ميگذرد.
بله، اما درخشان از پرسپوليس دور نبوده. کرانچار حتي اگر پرسپوليس را
بشناسد بازيکنان او را خيلي کم ميشناسند اما در مورد درخشان اين طور نيست.