به گزارش پایگاه 598؛ توجه به «عزم ملّی و ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» یکی از تاکیدات جدی رهبر معظم انقلاب در حکم خود به محمد سرافراز رئیس جدید سازمان صدا و سیما است.
فارغ از چرایی ذکر این مسئله توسط مقام معظم رهبری در این حکم، لازم است مدیران رسانه ملی با تجدید نظر در سیاستهای خود پیرامون موضوع «شادی آفرینی» که اخیرا در قالب بخشنامه ای به شبکه ها و مراکز استانی اعلام نموده است، به دنبال ترسیم و ترویج مدل «ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» باشند.
در همین رابطه استاد اصغر طاهرزاده اندیشمند و متفکر اسلامی که تاکنون از وی بیش از 54جلد کتاب در موضوعات انسان شناسی، غرب شناسی، انقلاب اسلامی و... منتشر شده است ، در گفتگویی با «قاصدنیوز» که چندی پیش در مشهد مقدس انجام شد به بیان نکاتی ارزشمند پیرامون این مهم پرداختند.
ما در فرایند ایجاد شادی و خنده برای مردم با توجه روحیات و احوالات آنها سه لایه و سه مرحله داریم:
لایه اول اینکه در دورانِ گذار، برای مردم برنامههای شادی آور با رویکرد و افق اسلامی تولید کنیم چرا که اگر ما افق اسلامی را در این نوع برنامه ها مورد توجه قرار ندهیم این برنامه ها در سالهای آینده تاثیرات مخربش را نشان می دهد. ما نمیتوانیم فردی را داشته باشیم که هم حکیم باشد و هم حرف های عجولانه بزند و پُرحرفی کند.
برای این سبک، مدل برنامه هایی که مرحوم نوذری اجرا می کردند مدل خوبی است، چون ایشان هنر «خنداندن بدون لودگی» را یاد داشتند و ما هم باید برنامه هایی از این دست تولید کنیم که در عین خندان مردم، افق اسلامی را هم مدنظر داشته باشد.
لایه دوم این است که به مردم آموزش بدهیم مدل تفریح کردن ما با غربیها متفاوت است. ما در روایات داریم به دیدن برادران دینی رفتن شادی آور است، جلسات علمی و دینی برگزار کردن، صله رحم کردن و... همه و همه راه هایی هستند که ما میتوانیم جایگزین سبک خنده نوع اول بکنیم البته باید مراقب باشیم که این نوع ارتباط ها به غیبت و تهمت و... کشیده نشود.
لایه سومی که ما هنوز نتوانستیم به مردم نشان بدهیم لذت انس با معانی، رکوع، سجود، ارتباط با سید الشهدا، و... است.
ما گروهی از مردم را داریم که وقتی تفریح شان با قرآن، روایات، ارتباط علمی و نوری است دیگر اصلا نمی توانند از این نوع شادیهای کاذب لذت ببرند. نقل است که در ایام قبل انقلاب، شخصی در تهران به خدمت آقا میرزا هاشم اشکوری، استادِ استاد امام رسید و به ایشان عرض کرد: شما علما عجب آدم خوب و با گذشتی هستید که از این همه لذت دنیایی(با این وضعیت فساد و... تهران) توانستید چشم بپوشید. میرزا هاشم در جواب آن شخص گفت: شما هم چه آدم با گذشتی هستید که این همه زیبایی ها و لذت معنوی را رها کرده اید و به لذات دنیایی چسبیده اید این کار خیلی گذشت میخواهد!
اگر لذتِ ترک لذت، بدانی / دگر شهوتِ نفس، لذت نخوانی
من عقیده دارم که 50درصد این ملت ظرفیت دارند که از رکوع لذت ببرند ولی ما هنوز نتوانستیم روش این نوع لذت بردن را به آنها یاد بدهیم. ذکر لا اله الا الله فقط یک ذکر زبانی نیست ما باید کُنه و معنای ذکر لا اله الا الله را به مردم یاد بدهیم و این یاد دادن هم کلاس میخواهد.
اگر 50درصد این نسل بتواند لذتهایش را ذیل لذتهای عرفانی تعریف کند ما دیگر «بحران لذت» نداریم (چون الان همه می خواهند به شکل اول و دوم لذت ببرند حتی آن 50درصد!) بحران زمانی بوجود می آید که بیشتر افراد یک جامعه به آن آسیب یا مشکل مبتلا باشند. مثلا بحران مسکن زمانی بوجود می آید که همه افراد جامعه مسکن نداشته باشند اما وقتی که 10درصد جامعه مسکن نداشته باشند که دیگر اسمش بحران نیست. الان هم اگر این 50درصد وارد لذت عرفانی و معنوی شوند و 50درصد دیگر هم با رفتن به پارک و تفریحات سالم مشکلشان حل شود، ما در یک فضای تمدنی سالم قرار می گیریم.
اصغر طاهرزاده
رویکرد صدا و سیما برای اینکه مردم را به شادی مد نظر اسلام برساند، این باید باشد که از مدل شادی به سبک غربی عبور کند. چون انسانی که با معنویات تغدیه می شود در فرح روحی و آرامش معنوی قرار دارد و نیازی به خندههای سبک غربی ندارد. این مدل برنامه ها را -که به دنبال خنده درمانی است- کسانی استفاده میکنند که «اُنس» با حضرت حق ندارند و آینده برایشان مجهول و ناامن است. بنابراین برای اینکه از این نگرانیها غافل شوند این گونه میخندند.
در عوض ما معتقد هستیم که خدا همه کاره ی عالم است و هیچ کس نمی تواند بر خلاف میل خدا کاری انجام دهد. عدم امنیت برای کسی بوجود می آید که خدا را سبحان الله نداند، سبحان الله یعنی از همه حیطه ها، حیطه اش افزون تر است و انسان را به این حیطه دعوت می کند. بشر چوب این خندههای غفلت زا را می خورد.
فشار مدرنیته آنقدر زیاد است که انواع دستگاههای عیاشی برای کم کردن این فشار در عالم بوجود آمده است. لذا مدل تفریح و شادی که الان به آن دامن زده می شود پاسخ به نیازِ منفی است که سبک زندگی غربی برای ما ایجاد کرده است. ما در بستری افتاده ایم که آن بستر آدم ها را خسته و بیمار می کند و با همان روش غلط هم می خواهد بیماری ها را درمان کند.