پس از گذشت بیست و شش روز از کشته
شدن قذافی شهرهایی همچون «سرت» و «بنی ولید» که مرکز ثقل درگیریهای نظامی
بوده، به مانند شهرهای ارواحزده هستند و نشانهای از زندگی در آنها به چشم
نمیخورد. هنوز مردمی که از این شهر گریخته بودند، به آنجا بازنگشتهاند
که البته و در حقیقت، جایی برای بازگشت نیست؛ تأسیسات زیر بنایی سرت نابود
شده و این شهر جنگزده بدون آب و برق و بیمارستان است
کد خبر: ۲۰۳۹۷۲
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۳
پس
از گذشت بیست و شش روز از کشته شدن قذافی و برگزاری جشن پیروزی مردم لیبی
در بن غازی، هنوز اوضاع این کشور، عادی نیست؛ هرچند شهرهایی همچون طرابلس ـ
که کمتر در معرض تهاجم نظامی بودهاند ـ مشکلات کمتری دارند، شهرهایی
همچون «سرت» و «بنی ولید» که مرکز ثقل درگیریهای نظامی بوده، به مانند
شهرهای ارواحزده هستند و نشانهای از زندگی در آنها به چشم نمیخورد.
مرتضی غرقی خبرنگار واحد مرکزی خبر، در گزارشی اختصاصی برای تابناک به
معضلات اجتماعی لیبی پس از سقوط قدافی پرداخته است. بر اساس این گزارش،
سرت، زادگاه قذافی که در رژیم گذشته، جایی برای خوشگذرانی میهمانان و
مقامات بلندپایه کشورهای خارجی و فخر فروشی قذافی بود، اکنون به شهری
سوخته و ویرانه مبدل شده و دیوارهای منازل مسکونی آن، بیشتر شبیه آبکش است
تا دیوار بتونی.
هنوز
مردمی که از این شهر گریخته بودند، به آنجا بازنگشتهاند که البته و در
حقیقت، جایی برای بازگشت نیست؛ تأسیسات زیر بنایی سرت نابود شده و این شهر
جنگزده بدون آب و برق و بیمارستان است؛ ساختمانهای دولتی به تلی از خاک
مبدل شده و شاید هزینه ساخت یک شهر جدید برای دولت لیبی، کمتر از بازسازی
شهر باشد!
در بنیولید نیز چنین وضعیتی حاکم است و مردم این شهر کوچ کرده و در شهرها و روستاهای پیرامون سکنی گزیدهاند.
هنگامی که از خیابان اصلی «مصراته» در شمال شرقی لیبی گذر میکردم،
صحنههایی از ویرانی مغازهها و خانههای مسکونی را دیدم که گویی، دشمن
خارجی به این شهر حمله کرده است.
محمد،
یکی از ساکنان محله میگفت: قذافی برای زهرچشم گرفتن از مردم مصراته به
نظامیان خود دستور داده بود، هر چه بر سر راه خود دیدند، ویران کنند و آنان
نیز با تانکهای خود، این شهر را اینگونه ویران کردند.
هرچند
قذافی رفت، اما آوار بزرگی از مشکلات را بر سر مردم این کشور فرو ریخت که
رهایی از این مشکلات، هزینهای بیش از چهارصد میلیارد دلار و دستکم ده سال
وقت نیاز دارد.
هماکنون نیاز مردم و دولت لیبی به پول، بیش از هر زمان دیگری مشهود است،
ولی نمایندگان کشورهای غربی، با ورود به لیبی، تلاش دارند در بازسازی این
کشور سهم بیشتری داشته باشند و با وعده و وعیدهای توخالی اعلام میکنند که
به زودی داراییهای لیبی را آزاد خواهند کرد؛ اما هنوز از یکصدوپنجاه
میلیارد دلار پول ملت لیبی، که نزد بانکهای غربی بلوکه شده است، خبری
نیست.
هنگامی
که به بازار میروی، مردم و مغازهداران با شک و تردید خرید میکنند و
نمیدانند چه آینده اقتصادی در انتظارشان است. بیشتر مغازهها نیمه تعطیل
کار میکنند. بانکها که ویران شده بودند، هماکنون کار خود را آغاز
کردهاند، ولی نقدینگی در دست نیست که بتوانند امور مالی مردم را تأمین
کنند. کارکنان ادارات دولتی که برای مقابله با رژیم قذافی به جبههها رفته
بودند، اکنون به شهر بازگشتهاند، ولی هنوز اسلحه بر زمین نگذاشته و در سر
کار خود حاضر نشدهاند و این در حالی است که نظامیان و پلیس دوران قذافی،
در منازل خانهنشین شدهاند.
در حقیقت، اکنون وضعیت در لیبی به گونهای است که مردم امنیت ندارند و
ادارات دولتی پاسخگوی نیازهای آنان نیستند؛ هر از چند گاهی درگیریهایی
نیز میان گروههای مسلح در مناطق گوناگون طرابلس روی میدهد که مردم را به
ستوه آورده است. بیکاری به بیش از 40 درصد رسیده و بسیاری از طرحهای بزرگ
که متعلق به اطرافیان قذافی و سران رژیم او بود، اکنون متوقف شده و در
حقیقت، لیبی در رکود مطلق اقتصادی است.
همچنین
کمتر روزی است که مردم در اطراف محل سخنرانی عبدالجیل و الکیب تجمع نکنند و
خواستار حل مشکلاتشان نباشند. آنان نیز حل این مشکلات را به آینده وعده
میدهند؛ آیندهای که برای هیچ کس مشخص نیست؛ اما در این میان، غربیها
تلاش کردهاند شیرهای نفت بسته نماند و گفتهاند که در چند ماه آینده،
تولید نفت لیبی را به بیش از هشتصد هزار بشکه در روز افزایش خواهند داد.
برخی از زخمهای دوران قذافی نیز اکنون سر باز کرده و پیکر بیمار جامعه لیبی را آسیبپذیرتر کرده است.