به گزارش فارس، «فرید زکریا» اخیرا مقالهای را در نشریه «دیلی استار» نوشت که در ادامه میآید:
در
اوایل سال 2008 و در جریان انتخابات آمریکا «باراک اوباما» اعلام کرد که
قصد دارد از سیاست خارجی دولت «جورج بوش» فاصله بگیرد. (در این مورد) مقصود
وی ایران بود. اوباما مکررا اعلام میکرد که سیاست فشار محض بر ایران
کارایی ندارد و این که او مایل است با رهبران ایران گفتگو کند تا راه حلی
برای کاهش تنشها و مخاطرات پیدا کند.
در دو سال ریاست جمهوری اوباما
سیاست وی در مورد ایران بسیار شبیه به سیاست دولت جرج بوش بوده است؛ با
برخی از مشکلاتی که اوباما دو سال قبل در زمان کاندیداتوری به آنها اشاره
میکرد. در واقع دولت اوباما پیشنهاد مذاکره با ایران را در سال 2009 مطرح
کرد که با مخالفت رهبر ایران رو به رو شد. سپس این دولت شاهد مزاحمت جنبش
سبز برای حکومت ایران بود. نتیجه آن بود که دولت آمریکا سیاست اعمال فشار
هر چه بیشتر (بر ایران) را در پیش گرفته است.
*نتیجه تحریمها برعکس نتیجه مورد انتظار از آنها بوده است
روشهای
تنبیهی از برخی جنبهها موثر بودهاند. ایران با مشکلات اقتصادی دست و
پنجه نرم میکند. اما چنان که در بازدید کوتاه که هفته گذشته از تهران شاهد
بودم، این روشها تاثیرات نامطلوبی نیز داشتهاند. تحریمها مانع رشد
ایران شدهاند، اما نه به اندازه ای که تصور میشود زیرا که ایران دارای
درآمد نفت و بازار داخلی گسترده ای است. تاثیر اساسی تحریمها تضعیف جامعه
مدنی و تقویت دولت بوده است؛ درست عکس آن چه باید در این کشور به اجرا در
آید.
*اعمال تحریمها بر مردم ایران و نارضایتی آنها از غرب
در
افق ایران انقلابی فراگیر به چشم میخورد. اما حکومت این کشور همچنان از
حمایت داخلی برخوردار است، و ترکیبی از اقتدار مذهبی، وطن دوستی و زور را
به نحو کاملا موثری اعمال میکند. تحریمها به خاطر لطمه ای که بیش از
حکومت بر مردم وارد میکنند، سبب نارضایتی مردم از غرب شده است.
* احتمال ادامه برنامه هسته ای حتی در صورت تغییر حکومت ایران
البته
ما این واقعیت تلخ را فراموش کردهایم که حتی در صورت تغییر حکومت، برنامه
هسته ای (که نماد ملی گرایی و اقتدار ایران است) ادامه خواهد یافت. رهبران
جنبش سبز به شدت حامی این برنامه بودهاند و مکررا از رییس جمهور «محمود
احمدی نژاد» به خاطر پیشنهادات سخاوتمندانه به غرب انتقاد کردهاند.
(کلیهی مقامات ایران همواره تاکید میکنند که هرگز به دنبال توسعه
سلاحهای هسته ای نیستند. در مصاحبه اخیر «سیمور هرش» که در نشریه «نیو
یورکر» به چاپ رسیده است، «محمد البرادعی» رییس سابق آژانس بینالمللی
انرژی اتمی اظهار داشته است که هرگز شواهدی مبنی بر توسعهی تسلیحات هسته
ای و استفاده از اورانیوم غنی شده مشاهده نکرده است)
*محمود احمدی نژاد گامهای مهمی در زمینه مساله هسته ای بر داشته است
در
سالهای اخیر احمدی نژاد در مورد مساله هسته ای اقدامات مختلفی انجام داده
است که (گرچه ناکافی بودهاند) گامهای جدی برای مذاکرات تلقی میشوند. وی
پیشنهاد ایجاد یک کنسرسیوم برای غنی سازی اورانیوم را مطرح نمود و از
اقدام برزیل و ترکیه در راستای غنی سازی اورانیوم توسط روسیه برای ایران
استقبال نمود و بالاخره پیشنهاد توقف غنی سازی در سطح 5 درصد در ایران را
پذیرفت.
*اوباما باید به روش تعامل با ایران باز گردد
اوباما
باید به روش اولیه خود باز گردد و ایران را برای امکان هر گونه گفتگو و
توافق آزمایش کند. تعامل با ایران، اعمال نوعی نظارت بر برنامه هسته ای این
کشور و یافتن زمینه های مشترک همکاری (مانند افغانستان) همگی اهداف مهمی
هستند.
*واشنگتن باید در ضمن اعمال فشار ایران را از انزوا خارج کند
تعامل
راهبردی با دشمن میتواند به موازات سیاست ایجاد تغییر در آن کشور به پیش
برده شود. در دهه های 1970 و 1980 واشنگتن همین سیاست را در قبال شوروی
سابق و چین اتخاذ کرد. اما ایران کشوری با 80 میلیون نفر جمعیت تحصیل کرده و
فعال است. این کشور در یکی از مناطق حیاتی جهان قرار دارد و نمیتواند تا
ابد تحت تحریم و فشار قرار بگیرد. ایران آخرین تمدن بزرگی است که در خارج
از نظم جهانی قرار گرفته است. ما به راهبردی نیاز داریم که ضمن اعمال فشار
بتواند ایران را از کنج انزوا بیرون بیاورد.