به گزارش سرویس ورزشی پایگاه 598 به نقل از وطن امروز، وقتی ناباورانه ویروس گریز تماشاگر از سکوی ورزشگاه به جان فوتبال ما
افتاد، تجویزها از سوی اهالی این رشته مختلف بود چون هر یک دلیل خاصی را بر
خلق این پدیده موثر میدانستند. یکی از رایجترین آنها که همواره تکرار
میشد به نقش پخش مستقیم بازیهای لیگ از تلویزیون اشاره میکرد. این دسته
از افراد اعتقاد داشتند چون برخلاف دهه 60 و اواسط دهه 70 خورشیدی همه
مسابقات به صورت مستقیم از تلویزیون پوشش داده میشود از این رو تماشاگران
ترجیح میدهند مسابقه را از پای گیرندههای خود تماشا کنند اما همین برهان
با آنتیتز موثری روبهرو بود؛ مگر بازیهای بارسا و رئال و دیگر تیمهای
بزرگ جهان پخش مستقیم نمیشود؟ ۲ فصل قبل حتی برای نخستین بار به صورت
آزمایشی یک بازی لیگ سری A بین یووه و رم به صورت سهبعدی پخش شد اما
هیچیک از اینها هرگز تاثیری در حضور هواداران در ورزشگاه نداشت. آنهایی که
تنها یک بار یک بازی فوتبال را از نزدیک دیده باشند میدانند آنچه از
تلویزیون پخش میشود هرگز به اندازه حضور در ورزشگاه، جذابیت و هیجان
ندارد.
اینک با وقوع اتفاق اخیر اصل داستان و حقیقت گریز تماشاگر از
ورزشگاههای ایران مشخص شده است. از روزی که به علت جنگ فدراسیون و رسانه
ملی حتی یک فریم از بازیها از تلویزیون پخش نشد، ۳ مصاف تقریبا حساس در
ورزشگاه آزادی برگزار شد اما در کمال تعجب تعداد هواداران ۲ تیم استقلال و
پرسپولیس در این ۳ بازی روی هم رفته به 10 هزار نفر هم نرسید. آنهایی که
مدعیاند پخش زنده بازیها موجب شده تا تماشاگر به ورزشگاه نیاید حالا چه
توجیهی برای کچل شدن سکوها دارند؟ پرسپولیس یک بازی حساس با سایپا داشت اما
هوادار این تیم با علم به اینکه مطمئن بود نه از تلویزیون بازی را میبیند
و نه رادیو ثانیهای از آن را گزارش میکند خیلی راحت به تیم محبوبش پشت
کرد و شاید تنها پیگیر نتیجه نهایی بود. این اتفاق دقیقا در بازی با
راهآهن در جام حذفی هم تکرار شد و مصاف استقلال و پارسه هم چنین حکایت
تلخی داشت. از این پس آنهایی که میخواهند برای معضل خالی شدن سکوها نسخه
شفابخش تجویز کنند علتیابی سادهتر است.
دلیل قهر تماشاگر، پخش زنده
مسابقات نیست که اگر بود تا نیم ساعت قبل از بازی حساس استقلال و پارسه
تنها 10 استقلالی روی سکوهای آزادی نبودند. مشغله کاری هم بهانهای بیش
نیست چرا که در بهترین زمان یعنی عصر پنجشنبه و شامگاه جمعه هم تعداد حضور
هواداران به بیش از 10 هزار نفر نمیرسد و این برای فوتبالی که روزگار
نهچندان دوری از بازیهای میان هفتهاش 80 هزار هوادار دیدن میکردند یعنی
یک مرگ تدریجی. دلیل هرچه باشد آنچنان قوی و محکم به پخش زنده مرتبط نیست.
دیر یا زود فدراسیون و رسانه ملی صلح میکنند و شاهد از سرگیری پخش مستقیم
پیکارها خواهیم بود اما این سکته (قطع شدن پخش مستقیم مسابقات از رادیو و
تلویزیون) زنگ هشداری بود برای آنهایی که بیکیفیت شدن فوتبال ایران را
سهوا یا عمدا فراموش کردند و تنها دلیل فرار هواداران را به مسائلی از قبیل
مشغله زندگی و سهولت دیدن بازیها از پای تلویزیون ربط دادند. استدلال
آنها غلط از آب در آمد. این فوتبال روز به روز بیشتر در حال از دست دادن
مخاطبان اصلیاش است و شاید تنها خروجی مثبت پخش نشدن بازیهای لیگ، پی
بردن به این واقعیت تلخ بود. چگونه مدیران ۲ تیم فوتبال پرسپولیس و استقلال
ادعا میکنند هر کدام 30 میلیون هوادار دارند اما 1/0 درصد این جمعیت هم
با علم به اینکه ایمان دارند بازی از تلویزیون نمایش داده نمیشود باز هم
حاضر به تماشای محبوب خود از نزدیک نیستند؟ قصد و نیت ادامه خودفریبی نباشد
وقت تامل است و مهمتر از آن اندیشیدن چاره.