به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز/حسین بابازادهمقدم: مدتهاست جریان فتنه و خصوصا عدهای که خود را متعلق به این جریان نمیدانند و اصطلاحا میکوشند «فراجناحی» و به مثابه یک «پدربزرگ» سیاسی و جناحی برای کشور ایفای نقش کنند، در صدد هستند القا کنند روزهای فتنه دیگر گذشته است و نباید آن را برای تصمیمهای مهم سیاسی ملاک قرار داد. اما رویه دولت در پیشنهاد گزینههای مسالهدار با سابقههایی بسیار تاسفبرانگیز در دفاع جدی از حادثه فتنه عمیق 88 خود گویای این مهم است که فتنه به پایان راه نرسیده و فتنهگران حاضر نیستند به این سادگیها از لقمه چرب و نرم وزارت علوم چشمپوشی کنند. چه کسی میداند، شاید هم این سهمی از شرکت سهامی است که بالاخره از قبل درباره داشتنش تا انتهای دولت 4 ساله روحانی، توافق قطعی صورت پذیرفته است! در هرحال آنچه اهمیت دارد این مهم است که انقلابیها از یاد نبردهاند که در روزهای فتنه و آن 8 ماه شرمآور چه بر سر این کشور و دلسوزان نظام آوردند. فتنهگران باید از گام برداشتن به سمت و سوی دستگاههای اجرایی کشور منجمله وزارت علوم و کسب کرسیهای مجلس شورای اسلامی دست شسته و این سودای خام را از سر بیرون کنند، چرا که کسانی که یکبار در چنین آزمونی نزد ملت ایران سرافکنده و شرمنده شدهاند دیگر امکان حضور در هیچ عرصه خطیری را نخواهند یافت. مجلس اما خوب درک کرده است که در برابر گزینههای معرفی شده حتی اگر 20-10 نفر از همین جنس باشد باید ایستادگی کرد و این وزارتخانه کلیدی را بهدست افراد فاقد صلاحیتی که ممکن است از آن وسیلهای برای سودجوییهای جناحی بسازند، نداد. البته بدیهی است نمایندگان مردم با جنگهای روانی تازه، فشارهای سیاسی و لابیهای گستردهای از این پس و در قبال گزینه بعدی روبهرو خواهند شد اما تمام جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور که از مشی سالم و در چارچوب قانون و شرع تبعیت میکنند، باید نمایندگان را در ادامه این مسیر یاری کنند. طبیعی است در گزینههای دیگر نیز احتمالا افرادی با همین ویژگیها معرفی خواهند شد چون ظاهرا طبق توافقهای صورت پذیرفته وزارت علوم و دستگاههای فرهنگی و تربیتی دولت سهم مشارکتیها و تندروهاست. البته اهالی فتنه امیدوارند با طراحی شیب آرام به مشکلی که در دورههای قبل یعنی از دست دادن مشروعیت نزد عموم مردم مبتلا شدند، دچار نشوند اما باید شاکر خداوند متعال بود که مجلس در این باره بسیار خوب عمل کرده و نقش بصیرتی بالایی را ایفا کرده است.
صرفنظر از اینکه بزرگترین مجرمان سیاسی تاریخ معاصر ایران یعنی عوامل فتنه 88 هیچگاه حسب جرائمی که مرتکب شدهاند حق ندارند به پستهای کلیدی کشور دست پیدا کنند، مساله مهم تاثیرات بعدی است که فکرهای بیمار آنان بر جامعه علمی ایران خواهد گذاشت و اگر مشارکتیهای دولت صد بار دیگر هم از مجلس سیلی بخورند حاضر به واگذاری این پست به دیگری نیستند اما تنها راه، ادامه روند ایستادگی مجلس است و تسلیم نشدن در برابر فشارهای سیاسی. بدیهی است رئیسجمهور همانطور که تمام رسانههای مستقل کشور، همه دستگاههای انقلابی و همینطور بخشهای گوناگون تصمیمسازی را برای تجویز رویکردهای خودش مورد حمله و فشار قرار داده است، اینبار به سراغ کانونهایی برای افزایش فشار علیه مجلس برود اما باید گروهی از خیرخواهان به وی توصیه کنند چاره کار دست کشیدن از مشارکتیها و عوامل فتنه و بخشیدن چیز دیگری به این گدایان سمج است.
به هرحال نه مردم فراموش کردهاند و نه دانشگاهیان از یاد بردهاند که در آن ماههای تلخ و پرتنش همین اشخاص بدنام و بدچهره چه خسارتهایی به کشور زدند، چه دلهایی را شکسته و چقدر هزینههای بیمورد و گزاف را به نظام اسلامی تحمیل کردند، طبیعتا این افراد مصداق سلیقه سیاسی محسوب نشده و استفاده از آنان مصداق اعتدال نیست بلکه قربانی کردن حقیقت نزد دروغگویانی است که هیچگاه مصالح ایران برایشان از اهمیت برخوردار نبوده است. جامعه وقتی به تصمیمهای سیاسی زعیمان قوم احترام میگذارد که از آنها بوی بد جناحگرایی، برخوردهای طیفی و ناعادلانه با مجرمان و از سوی دیگر مصلحان صورت نپذیرد و الا مردم در عهدی دائم با کسی منجمله رئیسجمهور نبوده و نیستند.
اصرار بر استفاده از بدنامان فتنه در دولت روحانی موضوعی مانند لجبازیهای نابخشودنی احمدینژاد برای باقی نگه داشتن انحرافیها در دولت قبل است.
ملت ایران هیچگاه نه فتنه 88 را فراموش میکند و نه هیچیک از اشخاص دخیل در آن رسوایی عظیم را خواهد بخشید.